دوشنبه ۲۴ شهریور ۰۴

مركز مشاوره ستاره

مركز مشاوره ستاره

جمله‌هاي ماندگار

۳۸ بازديد

رو به آينه زل زده‌ام و گير و گرفتار مانده‌ام كه چه كنم و چه نكنم.

دستم را زده‌ام زير چانه‌ام و خودم را نگاه مي‌كنم و مي‌پرسم:

از خيرش بگذرم؟

سرم را مي‌اندازم پايين و نگاه مي‌كنم به ميز به هم ريخته كنار آينه و دو سه پيكسلي كه نمي‌دانم آنجا چه مي‌كنند برمي‌دارم و نگاه مي‌كنم و از خودم مي‌پرسم:

نكند اشتباه فكر مي‌كنم؟

از روي صندلي بلند مي‌شوم و روي زمين ولو مي‌شوم و به آدمي فكر مي‌كنم كه عكس‌العملم را در مقابلش نمي‌دانم، از يك طرف حامل پيغام «غلط‌ كردم» است

و از طرف ديگر من مردد مانده‌ام كه راه را باز كنم يا همين‌جور بسته نگهش دارم مبادا خودم به غلط‌كردن بيفتم.

احتمالا گه‌گيجه كه مي‌گويند براي چنين وقت‌هايي است.

اتاق نامرتب است، من بي‌حوصله‌ام و درگير سوال‌هاي فلسفي كه آيا آري يا آيا نه،

كم مانده انگشت‌هاي اشاره‌ام را بياورم بالا و جلوي چشمم بگيرم و چشم‌ها را ببندم و ببينم به هم مي‌رسند يا كج مي‌روند.جمله هاي ماندگار

و تصميم زندگي‌ام را اين‌جور بگيرم. معمولا هم اصلي‌ترين موجواتي كه وقت حضور در اتاق و درگيري‌هاي زندگي را نمي‌دانند،

پدران هستند كه در هر شرايطي به محض ورود به اتاق نگاهي مي‌اندازند به اين طرف و آن طرف و احتمالا وقتي چشمشان روي كاغذهاي روي زمين ثابت ماند، مي‌گويند:

چه جوري اينجا زندگي مي‌كني؟

حالا يك مودب‌تر يا بي‌ادبانه‌تر.

اما دقيقا در چنين شرايطي بود كه جناب پدر وارد اتاق شد و نگاهي به دور و بر انداخت و گفت:

«ببين، جلوي ضرر رو هر جا بگيري منفعته، پاشو و اين دفتر دستك‌هات رو جمع كن، بدتر مي‌شه!»

خنده‌ام گرفته و تا بلند شوم و كتابي كه مي‌خواهد دستش بدهم و در را پشت سرش ببندم.

و با خودم فكر كنم كه چه شانسي آوردم درباره گم شدن شتر با بارش توي اتاق حرفي نشنيده‌ام،

حال و هواي بحث فلسفي از كله‌ام بيرون رفته.

جمله‌هاي ماندگار
جمله‌هاي ماندگار ادامه دار

هنوز چهار تا برگه را جمع نكرده‌ام كه به تصميم رسيده‌ام؛

«جلوي ضرر رو هر جا بگيري منفعته» به علاوه «جواب ابلهان خاموشي است».

تلفيق اين دو ضرب‌المثل مي‌شود تصميم من براي آن‌كه آدمي را از زندگي‌ام حذف كنم و هيچ‌وقت هم دلم نسوزد براي حذف شدنش.

داستان از اين قرار است كه جايي كه نمي‌داني چطور با آدم‌ها كنار بيايي،

ساده‌ترين راه تكيه كردن به حرف‌هاي قديمي است، به شعرهايي كه ماندگار شده‌اند، به جمله‌هايي كه اين طرف و آن طرف،

    حتي وسط خط‌هاي رنگي و براق مي‌بيني و به نظرت بي‌ارزش مي‌آيند و ساده و بي‌خيال از كنارشان مي‌گذري.
    مخصوصا به ديالوگ‌هايي كه توي ذهنت ماندگار شده‌اند، به نقش امير توي «يك تكه نان» كه مي‌گفت:
    «نون اگه دو تيكه بشه، عمرا به هم بچسبه».
    اينها را جدي بگير و آن‌قدر بلد باش، كه زندگي‌ات درگير گيج‌بازي نشود،
    اصلا از اينها قانوني‌تر و مهم‌تر و ماندگارتر اتفاقي پيدا مي‌كني؟
    مي‌گويي كليشه‌اند و به اين دوره و زمانه برنمي‌گردند؟ من مي‌گويم اصل و اصول.
    تو اسمش را ‌مي‌گذاري بي‌خاصيت و تكراري و خسته‌كننده؟

من مي‌گويم چيزي كه در تمام اين سال‌ها ماندگار شده، حتما دليلي موجه داشته،

دليلي كه آدم‌ها آن را دهان به دهان به زبان مي‌آورند و وقت و بي‌وقت از آن استفاده مي‌كنند.

اصلا تو بگو آزاردهنده شده‌اند از بس وقت و بي‌وقت به خوردمان داده‌اند.

من مي‌گويم؛

فكر كن به معنايش،

به تكرار خوش آوايش،

فقط يك لحظه،

وقتي در اوج نوآوري به سر مي‌بري و گيج و مبهوت مانده‌اي و كاسه چه كنم دست گرفته‌اي،

با خودت فكر كن آدم‌هايي هستند كه پيشتر فكر كرده‌اند.

مجموعه فكر و خيالشان را، تجربه‌هايشان را به جا گذاشته‌اند و تو از زبان اين و آن، به موقع و نابجا مي‌شنوي‌شان بدون آن‌كه حتي لحظه‌اي عميق به معني‌شان فكر كني.

مي‌خواهم دعوتت كنم به خواندن و دانستن ضرب‌المثل‌ها، نه اتفاقا به اين خاطر كه وظيفه حفظ و حراست از آن به عهده‌ات هست كه اگر دلت نخواهد مجبور نيستي، مي‌خواهم دعوتت كنم به استفاده بجا و به‌موقع از آنها جمله‌هاي ماندگار.

توي زندگي‌ات، وقت و بي‌وقت پيش آمده كه تكيه كني به اين جمله‌ها و جواب آدم‌ها را بدهي؟

بنويس از چنين لحظه‌هايي، لحظه‌هايي كه تكيه كرده‌اي به تجربه ديگران و پشيمان نشده‌اي.

جمله‌هاي ماندگار ادامه دار
تقديم به كسي كه نيست

وقتي يك نفر هست، مي‌شود نشانه‌ها را كنار هم گذاشت و شكل خوب بودنش را توصيف كرد.

و آسمان و ريسمان به هم بافت و از خوبي‌هايش، بدي‌هايش، روياهايش اسم آورد و او را جان داد. ، اما وقتي كه نيست، وقتي كه نبودنش،

حجمي خالي به جا گذاشته كه نمي‌شود اين‌قدر دقيق و منطقي درباره‌اش صحبت كرد و آرام و مطمئن بود. مخصوصا كه فكر مي‌كني او كه نيست؛ لابد نمي‌خواهد باشد، وگرنه كه آدم‌ها را براي نبودن اجبار نمي‌كنند. سختي نوشتن براي آدمي كه نيست.

از همين جا مي‌آيد، از توصيفي كه نيمه‌كاره رها مي‌شود، لحظه‌اي كه نمي‌گذرد.

آدم‌هايي كه مات و گيج و پر از علامت سوال از كنارت مي‌گذرند و تو در جواب تمام آن علامت سوال‌ها نمي‌تواني بگويي يك نفر هست كه نيست،

يك نفر هست كه خيلي هم خوب است، خيلي هم رفيق است،

    خيلي هم زنده است.
    و نفس مي‌كشد،
    اما الان نيست.
    و تو نمي‌بيني‌اش.
    نمي‌تواني تصويري را كه آدم‌ها نديده‌اند بسازي و جلوي چشمشان بگذاري.
    پس چاره‌اي نمي‌ماند جز آن‌كه من صفحه را تقديم كنم به رفيقي كه نيست.
    و حتي ديگر رفيق هم نيست و تو هم فكر كني به جاي خالي آدم‌هايي كه نيستند و نبودنشان آن‌قدرها آزاردهنده نيست.

تقديم به كسي كه نيست
اصرار نكن

پرهيز كن از اصرار كردن به آدم‌ها. وقتي مي‌گويند:

بيرون نمي‌آيند،

    سينما نمي‌آيند،
    مي‌خواهند توي خودشان باشند
    يا نمي‌خواهند از خانه بيرون بيايند.
    پرهيز كن از لحظه‌هايي كه با خودت فكر مي‌كني الا و بلا من بايد كمكش كنم و خودش نمي‌خواهد.
    پرهيز كن از تمام اين لحظه‌ها كه روزهاي بعد، منت مي‌آورد برايت و تمام تلاش‌هايت را زير سوال مي‌برد.
    اگر اصرار كني،آدم‌ها يادشان مي‌رود كه مي‌خواهي كمكشان كني،
    مي‌شود وظيفه‌ات كه براي مراقبت از آنها، براي همراهي با آنها، اصرارشان كني
    و چشم كه باز كنياوضاع اصلا آن‌جور كه فكر مي‌كني پيش نمي‌رود.

خيلي موقع‌ها براي اين‌كه طرف مقابلت به اشتباه نيفته و گاهي اوقات براي اين‌كه به گناه نيفته اصرارش مي‌كني، ولي او به خود مي‌گيرد

و اين تصور را دارد كه تو براي خواسته‌هاي خودت اصرارش مي‌كني. سعي كن تا جايي كه مي‌تواني كمكش كني، ولي نگذار به نيت تو خدشه‌اي وارد كند

و تو از راه مثبتي كه در پيش داري، پشيمان و دورت كند.

اصرار نكن

درمان رابطه هاي خود

۳۶ بازديد

درمان رابطه هاي خود، به عنوان يك رهيافت درماني تقريبا جديدي كه توسط استفن جيليگان توسعه يافته است، بر روي رابطه افراد با خود دروني شان متمركز مي شود.

بر اساس اين نظريه، علائم روان شناختي زماني ايجاد مي شوند كه بدن و ذهن تلاش مي كنند تا نسبت به بد عملكردي ها و نقايصي توجه كنند كه به صورت بالقوه نياز به توجه دارد.

درمانگران آموزش ديده در درمان رابطه هاي خود مي توانند با استفاده از فرآيندي به نام رابطه، به افراد درمانجو كمك كنند تا مهارت هاي خود را شناسايي كرده و به كار بگيرند تا خود را تقويت كنند و به بهبود مناسبي دست يابند.

رشد درمان رابطه هاي خود

جيليگيان، كه مطالعات زيادي را با ميلتو اريكسون انجام داده بود و در نهايت به يك آموزش دهنده مهمي در هيپنوتيزم اريكسون تبديل شده بود، در دهه ۱۹۸۰ شروع به توسعه روش خود در روان درماني كرد.

وي با الهام گرفتن از نظريه اريكسون در زمينه بي هوشي (حالت خلسه) طبيعي، مولفه هاي هيپنوتيزم درماني، بوديسم و آيكيدو (يك روش درمان ژاپني) را در رهيافت اوليه خود استفاده كرد، و در حال حاضر به عنوان درمان رابطه هاي خود شناخته مي شود.

جيليگان براي معرفي ايده هاي خود براي درمانگران در سرتاسر كشور، از آموزش گروهي مسكوني و سرپرستي استفاده كرد.

در حال حاضر، وي از طريق كارگاه ها، آموزش ها و سخنراني و ويدئو ها، به بيان كردن ايده هاي خود در ايالات متحده و سرتاسر جهان ادامه مي دهد.

نظريه درمان رابطه هاي خود

اين رهيافت بر مبناي اين ايده ايجاد شده است كه علائم خاصي از نگراني هاي سلامت رواني و عاطفي، بيانگر جنبه هاي دروني مي باشد كه تلاش مي كنند تا شنيده شوند.

درمان رابطه هاي خود از درماني كه با ارتباط مجدد ذهن و بدن ( به ترتيب خود – شناخت و خود – بدن) و با مشخص شدن جنبه هايي از چالش ها و اختلالات موجود در عملكرد هاي معمولي، كه مي تواند تاثير مثبتي داشته باشد، حمايت مي كند. در درمان رابطه هاي خود، تغيير از طريق فرآيندي ايجاد مي شود كه “رابطه” ناميده مي شود.

حمايت عبارت از بيان كردن رابطه ما بين خود و دنيا مي باشد. تمامي اتفاقات و تجارب، چه تجربيات مثبت و چه تجربيات منفي، اين پتانسيل را دارند تا جنبه هاي خوب را در درون خود بيدار كنند.

اين خود افراد هستند كه به تجارب معنا و ارزش مي دهند؛ تا زماني كه تجارب از طريق افراد “حمايت” نشوند، بي ارزش باقي مي مانند.

بنابراين، درمان رابطه هاي خود تلاش ندارد تا علائم موجود در فرد را از بين ببرد.

در مقابل، درمانگر تلاش مي كند تا به افراد درمانجو كمك كند كه از طريق بررسي احساسات دروني خود نسبت به تجربيات گذشته (كه منجر به قطع رابطه بين خود – بدن و خود – شناخت مي شود)، به وضعيت آگاهي دروني دست يابند.

افراد مي توانند با استفاده از رابطه مثبت، توانايي بهتري را براي مبارزه با احساسات منفي پيدا كنند كه بر روي اعتقاد و باورهاي موجود در خود هاي درون شان تاثير مي گذارد، و جنبه هاي از خودشان را حمايت و تاييد كنند كه در گذشته مورد بي توجهي قرار گرفته بود.

روش درماني حساسيت زدايي چشم و پردازش مجدد EMDR

۳۶ بازديد

حساسايت زدايي چشم و پردازش مجدد EMDR يك روش درماني روانشناسي براي حل مشكلات و اختلالات روان است.
كاربرد هاي راه درماني حساسايت زدايي چشم

    درمان خاطرات بد مورد استفاده قرار مي گيرد.
    درمان افسردگي
    وسواس
    اضطراب
    اضطراب پس از حادثه
    پرخاشگري
    منفي انديشي
    تروما تجاوز جنسي
    احساس پوچي

مهم ترين دانستني هاي تربيت جنسي نوجوانان

۳۸ بازديد

با شروع سن بلوغ و آغاز دوره ي نوجواني آموزش هاي جنسي تبديل به يكي از اساسي ترين موضوعات مي شوند.

لازم است تا آموزش مسائل جنسي به نوجوانان بايد با ظرافت انجام گيرد. هرچند ممكن است شما به عنوان والدين چنين احساس كنيد كه از آمادگي و اطلاعات لازم براي پاسخ گويي به سئوالات نوجوان برخوردار نيستيد ولي بهتر آن است كه آموزش در منزل و از زبان خود شما به عنوان دلسوزترين فرد براي فرزندتان صورت گيرد.

در بسياري از موارد، عدم آگاهي والدين از شيوه ي صحيح ارايه ي آموزش هاي جنسي باعث مي شود تا نوجوان‌ از طريق دوستان و همسالان پاسخ بسياري از سؤالات خود را به دست آورد كه در برخي موارد گمراه كننده است و زمينه را براي انحراف نوجوان آماده مي‌سازد.

با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا شما را با نكات اساسي تربيت جنسي نوجوانان بيشتر آشنا كنيم.
آموزش هاي جنسي به نوجوانان چگونه انجام شود؟

آموزش به نوجوان بايد در دو قسمت انجام شود:
1. تشريح و بحث در مورد وضعيت ظاهري و چگونگي بهداشت بدن

در مورد دختران با شروع مرحله بلوغ، آگاهي و صحبت كردن در مورد آن را شروع كنيد تا با بروز برخي حالات در خود دچار شوك نشود
2. مسائل اخلاقي، خطرات و فوايد مسائل جنسي

بخش مهمي ا ز آموزش هاي جنسي آن است كه بتوايند در مورد حقايق جنسي با فرزندتان صحبت كنيد. در اين زمينه لازم است از هرگونه دروغ پرهيز كنيد و حقايق را بيان كنيد.

به خاطر داشته باشيد كه ارايه ي پاسخ هاي كلي و مبهم نمي تواند فرزندتان را قانع كند. پس شفاف و روشن باشيد و ازبيان زود به هنگام و يا ديرتر از موعد نكات جنسي خودداري كنيد.

همچنين ميزان اطلاعات بايد متناسب با رشد جنسي نوجوان تان باشد. در دخترها از 10 تا 17 سالگي و در پسرها از 12 تا 19 سالگي زمان مناسبي خواهد بود.

يكي از روش هاي مناسب براي ارايه ي پاسخ صحيح ان است كه اگر در پاسخ گويي به سئوالات نوجوان تان دچار ترديد هستيد به او بگوييد كه فردا جواب سوالش را مي دهيد.

مراقب باشيد كه زياد فردا، فردا نكنيد. زيرا در اين موقع ممكن است نوجوان شما به سراغ كسي ديگر برود. همچنين بدترين جواب اين است كه بگويد تو هنوز كوچك هستي. مسلما زماني كه نوجوان سئوالي مي پرسد چيزي در ذهن خود دارد.

از خاطرات كودكي تا بزرگسالي

۳۷ بازديد

يادش بخير، چه دنياي شيرين و خوشي بود. دوران خردسالي و كودكي خودمو مي‌گم، شايد فكر كنين براي همه همين‌طوره، ولي براي من واقعا همه چي خيلي خوب پيش مي‌رفت، نه كسي تو فاميل فوت مي‌كرد نه حادثه ناگواري دور و برم بود، دست‌كم در حد دنيايي كه من دركش مي‌كردم تا هفت- هشت سالگيم تهديدي تو زندگيم حس نكرده بودم. همه نعمت‌ها يك‌جا برام فراهم بود.

البته اون موقع‌ها فكر مي‌كردم روال طبيعي زندگي همينه و بايد اعتراف كنم وقتي هم مي‌شنيدم كه واسه كسي مشكلي پيش اومده يا خداي نكرده عزيزي رو از دست داده، قلبا براش ناراحت مي‌شدم، ولي اون‌قدر اين مسائل و مشكلاتو از خودم دور مي‌ديدم كه اصلا خودم و اطرافيانم رو از اين قضايا مستثني مي‌دونستم. نه نگران آينده بودم و نه در حسرت گذشته، در زمان حال زندگي مي‌كردم. مادرم خيلي اهل شعر و ادبيات بود، اهل نصيحت كردن و پند و اندرزهاي مستقيم نبود، ولي گاهي اوقات از «كليله» و «دمنه»، «گلستان» سعدي و آثار ديگر ادبا داستان‌ها و اشعاري برامون نقل مي‌كرد كه من تقريبا با هيچ ‌كدومشون ارتباط برقرار نمي‌كردم،

از جمله: هر نفسي كه فرو مي‌رود ممد حيات است و چون بر مي‌آيد مفرح ذات… و من شايد صرفا به دليل عشق و علاقه غير قابل وصفي كه به ايشان داشته و دارم وانمود مي‌كردم كه از شنيدن اين قطعات لذت مي‌برم.خاطرات كودكي

اوضاع بر وفق مراد پيش مي‌رفت به گمونم اواخر دهه ۴۰ بود كه شبي تابستوني به همراه خونواده (خونواده نسبتا پرجمعيتي داشتيم. هفت خواهر و برادر به همراه پدر و مادر و مادربزرگ) مهمون خاله بزرگم بوديم. طبق روال هميشه بعد از شام پاي صحبت‌هاي شيرين بزرگ‌ترها مخصوصا مادربزرگم بوديم. تو هواي خنك تبريز كم‌كم داشت خوابم مي‌برد كه يه دفعه با صداي غرش شديدي از خواب پريدم.

و لوله‌اي به پا شده بود، حتي بزرگ‌ترها هم دست و پاشونو گم كرده بودن، زمين چنان با غرش مي‌لرزيد كه كسي نمي‌تونست از جاش بلند شه. دقيق يادم نمياد زمين لرزه چند ثانيه طول كشيد و چند ريشتر بود، ولي خوب يادم مياد كه براي اولين بار احساس مواجهه با پايان زندگي رو تجربه كردم. اونم نه فقط براي خودم كه تمام اعضاي خونواده و بلكه اقوام. اون شب تاصبح خوابم نبرد، يعني افكار پريشونم اجازه نمي‌داد بخوابم.

اولش فكر مي‌كردم اگه يه بار ديگه زلزله بشه و شديدتر باشه چي مي‌شه؟ دم دماي صبح كه هوا داشت روشن مي‌شد احساس آرامش و امنيت بيشتري كردم و ياد بعضي جملات قصار مادرم افتادم. نگران آينده بودم.

چند سال گذشت، از آن واقعه كه خوشبختانه تلفات زيادي نداشت جز خاطره‌اي كم‌رنگ در ذهنم نموند. من معتقدم فراموش‌كاري با اين‌كه نقطه ضعف انسانه، اگه نباشه زندگي غير قابل تحمل مي‌شه. يكي از اون خاطرات تلخ بيماري غيرقابل درمان مادربزرگم (مادري) بود، وقتي خبرشو شنيدم، ۱۲ ساله بودم. همون روزا بود كه پدرم رو تو خلوت خودش گريون ديدم، پدرم براي من و شايد براي خيلي‌هاي ديگه مظهر شجاعت و صداقت بود، وقتي با اين وضع روبه‌رو شدم، فهميدم بايد روز به روز و لحظه به لحظه شاهد سفر هميشگي يكي از عزيزترين اعضاي خونواده باشيم. چنين هم شد. اولين حسرت جدي زندگيمو بعد از فوت مادربزرگم حس كردم. حسرت ديدار دوباره‌اش و شنيدن قصه‌ها و حرف‌هاي شيرينش.

بعد از مادربزرگم انگار قطار مرگ راه افتاد و تو ايستگاه‌هاي مختلف اقوام و دوستان زيادي از عمو و خاله ودايي تا بچه‌هاشون و هم‌نسل‌هاي ديگه‌مو سوار كرد و هرچه از دوران كودكي دور شدم، سرعت اين قطار بيشتر شد، ولي زندگي با تلخي‌ها و شيريني‌هاش همچنان ادامه پيدا كرد.

من مفهوم زندگي رو بين اطرافيانم بيشتر از هر كسي توي رفتار و شخصيت پدرم ديدم كه در دهه ۸۰ زندگي‌اش با اين‌كه دست‌كم ۳۰ سال پاياني رو با بيماري‌هاي سخت سپري كرده بود، تا آخرين روز، دچار روزمرگي نشد و با شور و حرارت و احساس زندگي كرد، هر روز هدف‌هاش رو مرور مي‌كرد و هرگز انگيزه‌هاش براي رسيدن به مقصد كم نمي‌شد و نمي‌ذاشت خاصيت‌هاي زندگي به تدريج كم بشه و مرگ به آرامي به سراغش بياد و خلاصه در زمان حال زندگي مي‌كرد.از خاطرات كودكي تا بزرگسالي

امروز جمعه است، از وقتي كه مشغول نوشتن اين مطلب شدم چند بار پسرم اومده سراغم، دوست داره قصه‌ها يا طرح‌هايي رو كه مي‌برم خونه بخونه و كنجكاوه بدونه چي دارم مي‌نويسم، مي‌خواستم بهش بگم تو حال و هواي كودكيم هستم، به ياد پدرم كه زندگي رو برام معني كرد، ولي بهتره اگه من زندگي و قدر اون رو درست درك كرده باشم، بذارم پسرم هم خودش راهش رو پيدا كنه و زندگي رو تجربه كنه.

همه زندگي‌ام، يك لحظه است

به ياد دارم كه شازده كوچولو مي‌گفت: «من اگر شالي داشته باشم، دوست دارم آن را دور گردنم ببندم. اگر گلي داشته باشم، دوست دارم آن را بو كنم و لذت ببرم. اما اگر همه دنيا مال من باشد يا عمر جاودان داشته باشم، اما نتوانم حتي يك لحظه از آن لذت ببرم، اما نتوانم حتي يك لحظه از آنها استفاده كنم، به چه دردم مي‌خورد؟»

من خيلي معتقد به تفكر هرمان هسه هستم كه معتقد بود: «هر لحظه زندگي، تمام زندگي است…» بنابراين من در لحظه متولد مي‌شوم و در پايان لحظه، مي‌ميرم. مانند يك گل وحشي در دامنه كوه كه در زندگي‌اش لحظه‌ها را نمي‌شمارد، لحظه‌ها را زندگي‌ مي‌كند. يك گل وحشي دو هزار لحظه زنده است، دو هزار لحظه عاشقي را تجربه مي‌كند، دو هزار لحظه مي‌ترسد، دو هزار لحظه غمگين و شاد مي‌شود، دو هزار لحظه اميد مي‌بندد و دو هزار لحظه منتظر است، اما فقط يك لحظه مي‌ميرد…

پس من در لحظه زندگي مي‌كنم و لحظه كامل است. اگر بد است، نموداري از زندگي من است و معمولا هميشه بد نمي‌ماند و اگر خوب است اين هم مثالي از زندگي من است و هميشه هم خوب نمي‌ماند و همين گونه است زيستن در زمانه‌اي كه همه نگران رسانه و دقيقه و ساعت و پرشتاب و… هستند،

من اصلا نمي‌دانم امروز روز چندم تاريخ است و اگر تقويم‌هايم همه سفيد ماندند و بي‌كار، خيلي كه فرصت كنم، توي آن‌ها شعر مي‌نويسم. ديروز داخل تقويمي شعر مي‌نوشتم مال سال ۱۳۷۲ بود، سال‌ها پيش از ازدواج، سال‌ها پيش از تولد دخترم و سال‌هاي اميد. آن موقع هم همان لحظه بودم و همان بوته وحشي كه در لحظه زندگي مي‌كردم و هرگز به ۱۳۹۰ فكر هم نمي‌كردم.

كاربرد نوروفيدبك و بيوفيدبك در ترك شيشه (اعتياد)

۳۷ بازديد

يكي از روش‌هايي كه در دنيا براي ترك مواد محرك (مثل تركيبات آمفتاميني و شيشه) مورد توجه قرار گرفت، استفاده از روش «نوروفيدبك» است و بر اين اساس مشاهده شد كه با توجه به صدمه‌اي كه به مغز مي‌رسد، اگر بتوان با تمرين‌هايي كه به فرد مي‌دهند، عملكرد مغز را درست مي‌كنند و عواملي مانند وسوسه و افسردگي را از بين مي‌برند، ميزان موفقيت اين افراد در پاك بودن به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا مي‌كند.
طي پيگيري شش تا هشت سال مشاهده شد كه 81 درصد افرادي كه شيشه و ساير تركيبات محرك استفاده مي‌كردند و با استفاده از نوروفيدبك درمان شده بودند، ديگر به سوي اعتياد برگشت نكردند، به عبارت بهتر با استفاده از اين روش توانستند مغز را به ميزان قابل توجهي به سمت نرمال عمل كردن برگردانند.كاربرد نوروفيدبك و بيوفيدبك در ترك شيشه (اعتياد)

ترك قليان

۵۱ بازديد

 

شما نبايد اميد را از دست دهيد حتي اگر سعي كرده ايد اعتياد را ترك كنيد و موفق نشده باشيد.
ترك اعتياد قليان

قطعا برخي از موانع براي خلاص شدن از اعتياد وجود دارد.

اما هنگامي كه شما در مورد ترك اعتياد فكر مي كنيد، شما در راه بهبود هستيد.

مطمئن باشيد كه بخوانيد: چگونه سيگار را ترك كنيد؟
ترك قليان
ترك قليان

براي بسياري از معتادان، گام اول يا “تصميم به تغيير” سخت ترين مرحله خواهد بود.

اگر شما آماده تغيير نيستيد، نگران نباشيد، زيرا اين شك كاملا طبيعي است.

ترك اعتياد نياز زيادي به تغييرات دارد مانند تغيير در:

    چگونگي مقابله با استرس؛ چگونه زمان خود را صرف كردن.
    چگونه يك دوست را انتخاب كردن.
    چگونه در مورد خودتان فكر كردن و غيره.

حتي اگر شما مي دانيد كه ماده اي كه با آن درگير هستيد.

زندگي شما را دشوار كرده است، طبيعي است.

كه شما درگيري هاي داخلي را تجربه مي كنيد.ترك قليان

براي اضافه كردن به زمان، شما نياز به انگيزه و حمايت از افراد اطراف خود داريد.

سوالات خانوادگي

۴۷ بازديد

 

مثال هايي از مسائل عاطفي، احساسي، اخلاقي و اجتماعي هستند كه همه آنها به عقب باز مي گردند.
نمونه سوالات خانوادگي

هنگامي كه ازدواج به درستي انجام مي شود، به اين معني است كه مردان و زنان با بلوغ فكري، اجتماعي.

احساسي و اخلاقي وارد زندگي مي شوند، قطعا مسئله ي خاص نخواهند داشت.

آيا در زندگي مشترك خود مسئله اي داريد كه مدت ها حل نشده است؟

آيا اميد خود را در حل اختلافات خانوادگي از دست داده ايد؟

آيا شما بايد درباره دغدغه هاي حل نشده صحبت كنيد؟

در مقاله در مورد حل مسائل مربوط به خانواده با كنترل احساسات.

ما گفتيم كه در مورد اختلافات خانوادگي معمولا دو حالت پيش مي آيد:

    حالت اول:
    آرام باشيد و به حل دغدغه هاي خانواده خود احترام بگذاريد .
    تا به يك راه حل متقابل برسيد.
    روش دوم:
    هر كسي كه با صداي بلندتر صحبت كند برنده بحث است.

مطالب و مقالات سايت “مشاوره ازدواج” توسط تيم تخصصي مشاوران و روانشناسان تهيه و پشتيباني شده است.

سوالات خانوادگي1
دغدغه هاي خانوادگي

به طور طبيعي، اولين گزينه يك راه حل منطقي براي دغدغه هاي خانوادگي است.

و بدون هيچ هزينه اي بايد از خشم اجتناب كرد. اما گاهي اوقات شرايطي كه تا كنون ادامه دارد.

گفتگو منطقي و محترمانه امكان پذير نيست. در اين مورد ممكن است گزينه سوم وجود داشته باشد.

حالت سوم:

    شما به طور كامل دغدغه هاي خانوادگي را ناديده مي گيريد .
    و از صحبت در مورد آنها اجتناب مي كنيد.

شايد بهتر باشد آموزش اصول گفتگوي موفق براي حل دغدغه هاي مرتبط با خانواده.

از دوران كودكي همراه با ديگر دوره هاي مبتني بر مدرسه ابتدايي وجود داشته باشد.

از آنجا كه اين مهارت نياز به ازدواج موفق دارد، و ازدواج موفق پايه و اساس يك خانواده شاد است.

و بنابراين پيشگامان جامعه ي سالم و شهروندان موفق است.

متأسفانه اكثر زوج هاي جوان مهارت لازم براي صحبت در مورد دغدغه هاي خانوادگي ندارند.

بنابراين حتي كوچكترين سوء تفاهم ها با صلح حل نمي شود.

 
مهارت لازم براي گفتگو كردن

به همين دليل، وقوع هر مسئله اي معمولا آنها را به اختلاف مي اندازد .

و مسئله را ناديده مي گيرد و از صحبت در مورد آن جلوگيري مي كند.

در زير، ما درباره عواقب اجتناب از حل فوري دغدغه هاي و راه حل براي جلوگيري از آن بحث خواهيم كرد.

    فرض كنيد شما و همسرتان مي خواهيد سفر كنيد.
    اما شما با انتخاب يك مقصد مسئله داريد.
    و هر شهر داراي يك جذابيت خاص براي تعطيلات است.
    و دلايل خوبي براي اين انتخاب وجود دارد.
    به نظر مي رسد مسئله بسيار جزئي است.
    اما بعد از صحبت در مورد مسئله.
    به طور منطقي و موثر در مورد آن صحبت نمي كنيد.

شما نمي توانيد راه منصفانه اي براي اجتناب از سفر خود داشته باشيد.

حالت ديگر اين است كه در هر موقعيتي شبيه به قبلي امال و آرزوهاي طرف مقابل را ناديده مي گيرند.
حل و فصل بدون گفتگو كردن

اين وضعيت امور ممكن است به طور موقت حل و فصل بدون اختلاف و يا بدون نياز به يك گفت و گو باشد.

اما كسي كه اراده خود را كنار گذاشته است قطعا از سفر لذت نمي برد.

و كوچكترين مسئله در طول سفر اين نارضايتي را افزايش مي دهد.

    اين وضعيت مي تواند به كليه اختلافات در زندگي مشترك متبادر شود.
    و پيامد هاي ناخوشايندي در برابر اين نوع برخورد با دغدغه هاي خانوادگي ايجاد مي كند.
    سوالات خانوادگي در اين زمينه زياد هستند. حل دغدغه هاي خانواده با پرسيدن سوالات.
    و نيز جواب دادن به هم محقق مي شود. توسط كسي كه اغلب به اراده طرف مخالف تسليم مي شود.

تمايل دارد بيشتر به وقوع اين اختلافات حساس باشد .

و در بعضي مواقع به طور كلي از تسليم خواسته شريك خود امتناع مي كند.

و در آن لحظه راه حل اختلاف نظر هاي موقت ديگر امكان پذير نيست.

و دغدغه هاي بسيار كمي به بحث و جدل منجر مي شود.

40 تكنيك روش برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان

۵۵ بازديد

 تكنيك روش برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان به صورت دسته بندي شده در زمينه تربيت كودك و نوجوان آورده شده است.
چه شرايطي باعث مي شوند كه يك پدر و مادر، والدين خوبي باشند؟

    صبور بودن. اين يك مورد مهمي است، صبور بودن يك نوع مزيت مي باشد!
    گوش دادن. در حاليكه اكثر والدين بر اين باورند كه در حين صحبت كردن بچه هايشان به طور واقعي به حرفهايشان گوش مي دهند، ولي شما به راحتي مي توانيد از طريق بيان كردن اظهارنظرهاي كوتاه باعث شويد كه فرزند شما اولويت هاي مدنظرتان را در نظر داشته باشد. …
    شناخت.
    همساني.
    همدلي يك وش برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان
    توانايي مربوط به بيان كردن دوست داشتن.
    سختگيري نكردن.
    انعطاف پذيري.

40 تكنيك روش برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان
والدين خوب به چه معنايي مي باشد؟

والدين مناسب مطلع مي باشند كه فرزندان خودشان را در چه زماني آزاد بگذارند.

ما نياز داريم كه نحوه تفكر مستقل، حل كردن مشكلات و داشتن يك اعتماد عميق به توانايي هاي خودشان را به فرزندانمان آموزش دهيم.

با توجه به زمان و كارايي موجود، كاري كه والدين براي فرزندان خودشان انجام مي دهند، عبارت از مواردي مي باشد كه خود فرزندان به راحتي مي توانند براي خودشان انجام بدهند.
چهار سبك ارتباط والدين با فرزندان

اين سبك هاي سرپرستي در چهار گروه گسترده اي قرار مي گيرند كه به صورت كلي مورد پذيرش قرار گرفته است.

هر چند كه محققان مختلف، عناوين مختلفي را براي اين سبك ها در نظر گرفته اند، ولي معمولا اين سبك ها به اين صورت نامگذاري مي شوند:

    قدرت طلب،
    مقتدر،
    آسان گير و
    دخالت نكننده.
    والدين قدرت طلب سخت گير و
    كنترل كننده هستند.

40 تكنيك روش برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان
يك فرد به چه نحوي مي تواند به يك پدر خوب يا مادر خوب تبديل شود؟

8 روش براي تبديل شدن به والدين بهتر و ارتباط والدين با فرزندان شامل:

    اجتناب كردن از مقايسه و لقب گذاري. شما مي توانيد يك نوع والديني باشيد كه زمان خودش را صرف آموزش دادن روش ها، عادت ها و رفتار هاي خوب به كودكانش مي كند. …
    حرف هايي كه مي گوييد را انجام بدهيد.
    اجازه بدهيد كه فرزند شما اشتباهاتي انجام بدهد.
    هيچ كاري انجام ندهيد. …
    مصرف غذاي خودتان را به عنوان ابزاري براي راحتي يا تشويق كردن استفاده كنيد.
    نسبت به رفتار “بد” بي توجه باشيد.
    به قدرت خودتان اعتماد داشته باشيد.
    نسبت به پذيرفتن تغييرات آمادگي داشته باشيد.والدين و فرزندان

 
چه ويژگي هايي يك فرد را به يك پدر يا مادر خوب يا بد تبديل مي كنند؟

ويژگي هايي كه منجر به ايجاد يك پدر يا مادر خوب يا بد مي شوند، عبارتند از:

    دوست داشتن بدون قيد و شرط. زماني كه شما بدون هيچ شرطي فرزندتان را دوست مي داريد، بدون توجه به هيچ موردي وي را دوست خواهيد داشت و مورد پذيرش قرار خواهيد داد. …
    نظم. زماني كه يك كودك با مشكلي مواجه مي شود، والدين براي رفع اين مشكل يك سري راه حل هايي را در اختيار دارند مي توانند اين كار را با استفاده از مجازات و يا نظم دهي انجام بدهند.
    راهنمايي كردن با استفاده از يك مثال.
    همساني و انعطاف پذيري ديگر عنصر مهم در برقراري صحيح ارتباط والدين با فرزندان
    استقلال.

چه نوع پدر يا مادري يك پدر يا مادر بدي مي باشد؟

تعريف والدين بد عبارت از يك تعريف ساده مربوط به تربيت ضعيف نمي باشد، بلكه يك سري از اقداماتي را شامل مي شود كه همواره بر روي رفتار و وضعيت روان شناختي فرزند يك تاثير بدي مي گذارد.

شايد والدين احساس گناه بكنند و بخواهند كه اشتباهات خودشان را جبران كنند، ولي اين مورد در اغلب مواقع به ايجاد نتايج بدتري منجر مي شود.

بيست و شش مهارت براي مقابله با استرس

۳۶ بازديد

براي مقابله با استرس ، روش هاي متعددي وجود دارد كه  سبك مديريت درست به ما آموزش مي دهد.

با مشاهده و استفاده از اين روش ها مي توان علاوه بر حل و يا كم كردن مشكلات، آرام تر و پايدار تر آن را كنترل كرد.

    به خدا ايمان داشته باشيد

اعتقاد به خدا يكي از راه هاي مقابله استرس است.

هنگامي كه خداوند را در قلب خود زنده نگه مي داريد و رابطه معنوي و روحاني خود را بين خود و خدا برقرار مي كنيد، در آرامش عميق، با لذت و اعتماد به خدا از هر نوع استرس و اضطراب و استرس آزاد خواهيد شد.

قرآن كريم در سوره رعد، آيه ۲۹، مي گويد: “كساني كه ايمان مي آورند كه قلب هايشان در ياد خدا آرام است، آگاه هستند كه تنها ياد خدا، قلب ها را آرام مي كند.

بيست و شش مهارت براي مقابله با استرس

    كاهش عوامل استرس زا

عوامل متعددي ممكن است به ما فشار آورد.

ما بايد اين عوامل استرس را تشخيص دهيم و سعي كنيم آن را از بين ببريم.

به عنوان مثال، اگر جمعيت موجب استرس ما شود، زمان خريدي را انتخاب كنيم كه بيرون خلوت تر باشد.

    درباره رويدادهاي اطراف خود بدانيد.

دانستن و ناديده نگرفتن رويدادها و وقايع اطراف ما، دليل شادي و عدم وجود يك مشكل است.

گاهي اوقات آنچه كه ما به خاطر فقدان آگاهي از موضوع در ذهنمان فكر مي كنيم خيلي بدتر از آنچه واقعا اتفاق افتاده است مي باشد.

    از شرايط جسمي تان آگاه باشيد.

براي علائمي مانند:

    سردرد،
    آشفتگي،
    درد معده،
    عدم تمركز،
    خستگي بالا و غيره،

اهميت قائل شده و آن ها را بررسي كنيد.

از آنجا كه اين علائم مي تواند نشانه هاي استرس باشد كه مي تواند منجر به اختلالات جدي تر مانند زخم معده، فشار خون بالا، بيماري هاي قلبي و غيره شود.
مقالات برتر درمورد استرس
۵-برنامه هاي زندگي را اولويت بندي كنيد.

راه ديگري براي كاهش استرس، برنامه ريزي و اولويت بندي وظايف است.

هنگامي كه ما همزمان با مشكلات فراواني روبرو هستيم، آنها به راحتي  ما را به زانو در مي آورند و نمي توانند حل شوند.

از آنجا كه آشفتگي و بي نظمي در كارها و برنامه ها مي تواند به تنش و يا نقطه شروع از شكست پروژه هاي ناتمام بينجامد.

مسائل اولويت بندي به منظور اهميت و بررسي آنها به ما اجازه مي دهد تا با همه چيز در زمان درستش مقابله كنيم؛ بهتر است كه برنامه ها را يكي پس از ديگري انجام دهيم.
براي مقابله با استرس ، زماني را در خارج از خانه بگذرانيد

اگر زمانرا صرف تفريح كنيم، مي توانيم تنش ها و استرس هايمان را كاهش دهيم و از مشكلات بيشتر جلوگيري كنيم.
وقت خود را تنظيم كنيد

به دليل اهميت و مدت زمان انجام وظايف روزانه، ما بايد زمان خود را تنظيم كنيم تا كارهاي مان هميشه در زمان مناسب انجام شود.

اگر زمان كافي براي انجام همه فعاليت هاي مهم مان نداشته باشيم، ممكن است سعي كنيم بيش از حد و بيهوده وقت بگذرانيم.
معرفي اپليكيشن روانشناسي فول تست2
معرفي اپليكيشن روانشناسي “فول تست”
دسامبر 5, 2018
ادامه مطلب
صفحه 1 از 181
2
3

»
از ابزار اضافي خلاص شويد

از ابزارهاي غير ضروري و بي فايده خلاص شويد و تنها محيط اطراف خود را حفظ كنيد.

تجهيزات اضافي و غافلگير كننده مي توانند به تنش بيفزايند.
در شب، به اندازه كافي بخوابيد.

براي كاهش استرس، بهتر است كه خواب كافي داشته باشيد.

بدن انسان نياز به خواب كافي براي جوانسازي دارد.

در شب نمي خوابيم و تا دير وقت بيدار مي مانيم كه بسيار آسيب زننده است.

در هنگام خواب، بهتر است كه به چپ دراز كشيده و عميق نفس بكشيد.

در اين حالت سمت راست بدن فعالتر مي شوند.
صبح زود بيدار شويد

سعي كنيد صبح زود بيدار شويد حتي در تعطيلات.

به اين ترتيب، زمان بدن ما منظم خواهد بود و طبق برنامه ما، زمان براي خواب و بيداري را تعيين مي كنيم.

در نتيجه، بعد از بيدار شدن، احساس خوبي خواهيم داشت.
عادات استرس زا را تغيير دهيد

عادت هاي خوب و بد مان را بشناسيم و آنها را به خوبي درك كنيم.

ما مي توانيم كساني را كه باعث آزار و اذيت روحي ما مي شوند، ترك كنيم.

يا اگر دشوار است ترك كنيد، سعي كنيد از عادت خارج شويد يا ذهنيت خود را تغيير دهيد.

حذف  يا تغيير عادات استرس يك روش موثر در مقابله با استرس است.
اجتناب از برقراري ارتباط با افراد استرس زا

از تماس با افرادي كه در حال مبارزه با ما هستند اجتناب كنيد.

يا اگر براي ما دشوار است كه از اين افراد دور شويم، مي توانيم ارتباطي با وي را كاهش دهيم.
با ديگران رقابت نكنيد

رقابت با ديگران در محل كار مي تواند يكي از منابع ناخواسته استرس يا فشار رواني باشد.

شما همچنين ممكن است افرادي را پيدا كنيد كه مشغول حسادت و خشم هستند، اما در حقيقت استرس در نتيجه حسادت و رقابت بر شخص تحميل مي شود.
از تكنولوژي مناسب استفاده كنيد.

دستگاه هايي مانند تلفن هاي همراه، رايانه ها و غيره ما را بيش از حد مشغول مي كنند و گاهي اوقات اين دستگاه ها مي توانند به تنش زندگي اضافه كنند.

قبل از خريد تجهيزات و دستگاه هاي جديد، ما بايد مطمئن شويم كه اين دستگاه ها جايگاه فعلي ما را بهبود مي بخشد و به ما كمك مي كنند.
به چشم استراحت دهيم

آيا مدت زمان طولاني تلويزيون يا مانيتور را نگاه مي كنيد؟

ما بايد چشمانمان را ببنديم، هرچند كم.

در اين زمان، ما به فضاي سبز، آسمان يا درخت نگاه مي كنيم.

اگر آنها در دسترس نيستند، ما مي توانيم يك عكس يا پوستر بر روي ديوار نصب كنيم، با بيشتر رنگ هاي آبي و سبز مورد استفاده قرار داده و اين رنگ ها بسيار آرامش بخش هستند.