شنبه ۰۸ اردیبهشت ۰۳

مركز مشاوره ستاره

مركز مشاوره ستاره

۹ تكنيك برتر در مشاوره ازدواج بر اساس جديدترين روشهاي روانشناسي

۲۶ بازديد

 

دعوا بخشي از ارتباط است. اين به اين علت است كه دو فرد كاملا يكسان نيستند، شما ديدگاه يكساني نسبت به جهان نخواهيد داشت. به همين دليل است كه ما زوج هاي متفاوت زيادي ميبينيم و بر همين اساس هم تكنيك هاي مشاوره ازدواج متفاوتي وجود دارند.

مشاوره زوج ها، در صورتي كه دعواي بين زوجين به يك تهديد جدي براي رابطه تبديل مي شود، ابزار مهمي است. وجود دعواهاي گهگاه احتمالا در رابطه بلامانع است اما اگر اين دعوا كم كم به كل زمان رابطه تسري پيدا مي كنند، اين منبعي از استرس و ناخوشايندي خواهد بود.

اينكه در رابطه هميشه از دعوا پرهيز شود ، تقريبا غير ممكن است چرا كه دو فرد دقيقا مثل هم نيستند، بنابراين يادگيري اين كه چگونه با اين دعواها بايد مواجهه كرد، بخش جدايي ناپذير از يك رابطه سالم است.

ارتباطات عملكردي منجر به درك بهتري بين شما و فرد مقابلتان است و ادراك اين نكته ي كليدي براي رابطه و پيوند موفق لازم است. معرفي گونه هاي مختلف از مشاوره و درمان به شما كمك مي كند تا بدانيد كدام نوع از مشاوره ازدواج براي شما بهتر است.

۱٫ روش گاتمن

روش مشاوره زوجين گاتمن سابقه اي بيش از سه دهه پژوهش و تمرين در مجموعه هاي كلينيكي با بيش از ۳ هزار زوج مورد بررسي دارد. روش گاتمن از تكنيك هاي مشاوره زوجين براي افزايش احساس، نزديكي و احترام استفاده مي كند. اين تكنيك ها به شما كمك مي كنند تا زماني كه حس مي كنيد در يك تگنا قرار گرفته ايد، دعوا و مشاجره را حل كنيد.

شما و فرد مقابلتان ياد مي گيريد تا همديگر را درك كرده و بفهميد و در مورد مسائل و مشكلات با آرامش به بحث بپردازيد. روش گاتمن در مشاوره زوج ها، نشان مي دهد كه چگونه نقشه هاي عشق را بسازيد كه به شما كمك مي كند تا با به نقشه درآوردن نگراني ها، استرس ها، تفريحات، اميدها و تاريخچه ي او، در مورد دنياي روانشناختي فرد مقابلتان ياد بگيريد.

علاقه و تحسين با توصيف احترام و تقدير از همديگر تقويت مي شود. اين روشي از مشاوره زوجين است كه به شما اجازه مي دهد تا نيازهاي خود را بيان كنيد و بر مديريت دعوا بيش از حل دعوا تاكيد دارد. شما و فرد مقابلتان ياد مي گيريد كه صادقانه در مورد انگيزه ها و اعتقاداتتان صحبت كنبد.

صداقت و تعهد در يك رابطه بلند مدت و مادام العمر در اين شيوه تقويت مي شوند.

 

۲٫ روايت درماني

يكي از تكنيك هاي مشاوره زوجين، روايت درماني است، كه به دنبال جدا كردن مساله از فرد با استخراج مسائل مد نظر است.

درمانگر از شما خواهد خواست كه مسائل و مشكلات خود را بصورت روايي تعريف كنيد و سپس به شما كمك خواهد كرد كه بخش هاي منفي از داستان را بازنويسي كنيد.

با مشخص شدن مساله اي كه خود فرد تشخيص نمي دهد اما چيزي است كه فرد با آن درگير مي باشد، شما ديد جديدي به موقعيت خود خواهيد داشت. روايت درماني به شما كمك مي كند تا به مساله از زواياي مختلف نگاه كنيد:

زاويه فرهنگي،

سياسي و اجتماعي.

با بيان مسائل منفي در يك شيوه روايي،

شما در داستان زندگي خود نقش پويايي خواهيد داشت.

اين پويايي قابليت تغيير داستان را دارد. روايت درماني به شما كمك مي كند تا گذشته را كشف كرده و بخش هاي منفي را روشن سازيد در حالي كه اگر اين رخ نميداد مخفي باقي مي ماندند. با كشف مفاهيم و رفتارها، شما به بينشي از حقايق دست خواهيد يافت كه شما و فرد مقابلتان را دچار مشكل مي كرده اند.

بدين ترتيب، روش هاي جديدي براي برخورد با مشكلاتتان بخصوص با بازنويسي روايت رابطه تان، پيدا خواهيد كرد.

تست شخصيت شناسي عشق

 

۳٫ درمان زوجين با محوريت درمان عاطفي | مشاوره ازدواج آنلاين

درمان عاطفي در زوج درماني، براي اولين بار توسط دكتر سوزان جانسون مطرح شد.

اين نوع از مشاوره ازدواج براي اولين بار براي زوج ها بكار رفت اما بعدها ثابت شد كه براي مشاوره خانواده نيز مفيد مي باشد. روش دكتر جانسون در سراسر دنيا در بيمارستان ها، كلينيك ها، مراكز خصوصي و مراكز آموزشي بكار مي رود.

هرچند درمان با محوريت عاطفه در اغلب موارد مفيد است، با اين حال، اگر افسردگي مشكوك ناشي از ناآرامي هاي مربوط به رابطه باشد، بايد به ويژه اين درمان را مدنظر قرار داد. معمولا به عنوان يك رويكرد كوتاه مدت، درمان با محوريت عاطفه سه هدف عمده دارد:

شناخت  پاسخ هاي احساسي مهم را تقويت كرده و گسترش مي دهد.

به دنبال تضمين يك پيوند محكم بين شما و فرد مقابلتان است. درمان در طول تعاملات موقعيت هرشريك جنسي را تغيير مي دهد و تعاملات مفيد و جديدي را در مشاركت شما ايجاد ميكند.

اثبات شده كه در درمان با محوريت عاطفي، در بيش از ۷۰ تا ۷۵ درصد موارد، روابط از وضعيت مساله دار به وضعيت بازيابي رسيده اند.

۴٫ روانشناسي مثبت انديشي در مشاوره ازدواج

روانشناسي مثبت بر احساسات، مهارت هاي فردي و توانايي هاي سازنده تاكيد دارد تا اين مفهوم را تقويت كند كه شادي ناشي از عوامل مختلف مغزي و احساسي است.

روانشناسي مثبت به شما كمك مي كند تا لحظات شاد را به محض اينكه رخ مي دهند تشخيص دهيد نه زماني كه آن لحظات گذشته اند و ديد پس نگرانه داريد.

طي اين نوع از درمان، شما ياد مي گيريد تا بر احساسات مثبت متمركز شويد و در لحظه و حال حاضر زندگي كنيد. بسياري از زوج ها روانشناسي مثبت را مفرح و رهايي بخش مي بينند.

متخصصان معتقدند ادراك شادي را از حادثه اي به حادثه ديگر ديكته مي كند. برخي از افراد احساسات خود را حين بروز تشخيص نمي دهند اما بعد از گذشت زماني از آن حادثه كه منجر به بروز احساس شده است، آن را به وضوح تشخيص مي دهند.

در اين تكنيك از هشدارها استفاده مي شود. درمانگر به مراجعان هشدار مي دهد تا به آنها يادآوري كند كه تجاربي را كه در حال حاضر دارند ركورد كنند. اين تمرين به شما ياد مي دهد تا از لحظاتي كه به تجربه در مي آيند، لذت ببريد.

منبع : روانشناسي ازدواج

تنهايي به چه نحوي بر روي ما تاثير مي گذارد؟

۴۵ بازديد

 با اين وجود يك مطالعه صورت گرفته نشان داده است كه در واقعيت ميزان تنهايي آمريكايي ها افزايش پيدا كرده است.

بعد از انجام اين مطالعه در سال 2018، يك افزايش 13% در ميزان تنهايي آمريكايي ها گزارش شده است.

در حاليكه تنهايي بر روي افراد داراي سنين مختلف تاثيرگذار مي باشد، ولي نشان داده شده است كه ژن Z (افرادي كه در سال 2018 مابين سن 18 و 22 سالگي بودند) تنهاترين نسل مي باشد.

بنابراين بايد اين موضوع را مطرح كر كه ميزان افزايش تنهايي در واقعيت چه معنايي براي ما دارد.
تنهايي و تنها شدن

نكته مهمي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد عبارت از اين است كه تنهايي لزوما يك مورد بدي نمي باشد، ولي احساس تنهايي يا منزوي بودن مي تواند يك مورد منفي و بدي باشد.

مطالعات صورت گرفته نشان داده اند افرادي كه به تنهايي زندگي مي كنند، در مقايسه با همتايان ازدواج كرده خودشان داراي ارتباطات اجتماعي بهتر و قوي تري هستند.

يكي از مطالعات صورت گرفته نشان داد افراد مجردي كه به تنهايي زندگي مي كنند در مقايسه با دوستان متاهل خودشان، به احتمال بيشتري شب خودشان را به همراه دوستانشان در بيرون از خانه خواهند بود، به رستوران ها خواهند رفت و در كلاس هنر شركت خواهند كرد.

علاوه بر اين ممكن است قرار گرفتن در كنار ساير افراد هيچ تاثيري بر روي احساس تنهايي يا انزوا نداشته باشد.

براي مثال اين امكان وجود دارد كه يك پدر يا مادر جديد احساس كند ارتباطش با دنياي بيرون از بين رفته است و احساس منزوي بودن كند.

در حاليكه تنها بودن يك روش مناسبي براي شارژ كردن و بررسي كردن وضعيت خودتان مي باشد، ولي احساس تنهايي يا انزواي بلند مدت مي تواند خطرناك باشد.
تنهايي و سلامت ذهن و روان

همانطور كه قابل پيشبيني مي باشد، تنهايي با نرخ بالاتر افسردگي و اضطراب مرتبط است.

افسردگي و اضطراب عبارت از دو موردي مي باشند كه با انحطاط ساختاري هيپوكامپوس و كورتكس جلوي مغز ارتباط دارند.

بنابراين اين شرايط نه تنها بر روي وضعيت رواني فرد تاثير مي گذارد، بلكه همچنين بر روي خود ذهن هم تاثير مي گذارد.

همچنين اين امكان وجود دارد كه تنهايي مزمن بر روي شناخت، توانايي تمركز، حل مسئله و تصميم گيري فرد تاثير گذار باشد.

همچنين تحقيقات صورت گرفته نشان داده اند كه تنهايي مي تواند تركيب شيميايي مغز ما را تغيير دهد.

يك مطالعه صورت گرفته بر روي موش ها نشان داده است كه تنهايي منجر به ايجاد يك عدم توازن عصبي – شيميايي مي شود كه مي تواند بر روي بادامه مغز و هيپوتالاموس تاثير داشته باشد؛

هيپوتالاموس و بادامه مغز عبارت از بخش هايي از مغز مي باشند كه بر روي احساسات تاثيرگذار هستند.

هر چند كه اكثر افراد در انزواي واقعي زندگي نمي كنند، ولي يافته هاي موجود نشان دهنده وجود داشتن يك ارتباطي مابين احساس انزوا و سلامت ذهني و رواني مي باشند.
تنهايي و سلامت فيزيكي

سلامتي فقط بر روي بهزيستي رواني و تفكر ما تاثير نمي گذارد؛

بر اساس نتايج مربوط به يك مطالعه صورت گرفته در كلينيك كليولند (Cleveland Clinic) تنهايي منجر به افزايش كورتيزول مي شود كه مي تواند “عملكرد شناختي را معيوب كند، سيستم ايمني را با خطر مواجه كند و ريسك بوجود آمدن مشكلات عروقي، التهاب و بيماري قلبي را افزايش دهد.”

مطالعات صورت گرفته به اين نتيجه دست يافته اند كه تنهايي همچنين مي تواند يك تاثير منفي بر روي كيفيت خواب داشته باشد، سطح كلسترول را بالا ببرد و ريسك ديابت نوع 2 را افزايش دهد.

منبع :تنهايي به چه نحوي بر روي ما تاثير مي گذارد؟

زندگي در تهران يا شهرستان

۴۵ بازديد

 

زندگي كردن در شهرهاي بزرگ با دشواري‌ها و پيچيدگي‌هاي فراواني همراه مي باشد .

و اين شهرها جاذبه هاي فرهنگي و همينطور هنري و تفريحي بسياري دارا مي باشند .

و اشخاص فراواني از نژاد هاي متعدد در آن ساكن مي باشند و وجود داشتن فرصت هاي شغلي متعدد.

در اين كلانشهر ها بسياري از فارغ التحصيلان دانشگاه را براي كار كردن و فعاليت به سمت خود خواهد كشاند.

و عده فراواني از شهر نشينان در خانه هاي حداقلي ساكن هستند و شرايط مالي مطلوبي را دارا نمي باشند.

و اين كلانشهر ها چيزهاي فراواني براي دوست داشتن و دوست نداشتن دارا مي باشد .

در كلان شهرها مشكل هاي زندگي وجود دارد كه شامل موارد زير خواهد شد.

 مشكل داشتن در مسكن

هزينه‌هاي فراواني در كلان شهرها بسيار فراوان مي‌باشد .

و قيمت مسكن در آنجا بيشتر و درآمد اكثر ساكنان پايين مي باشد.

و اين اشخاص احتياج به مسكن مطلوب و به صرفه دارا مي باشند و شما مي‌توانيد با هزينه‌هاي كم .

و خانه هايي با متراژ هاي فراوان در يك شهر كوچك خريداري كنيد يا به اجاره كردن بپردازيد .

اما با زندگي كردن در كلانشهرها سهم فراواني از درآمد ساليانه خود را براي مسكن مي پردازيد .

و اگر معيار صحيحي براي هزينه‌ها دارا باشيد قادر به پرداخت هزينه‌هاي لباس و همينطور مراقبت‌هاي بهداشتي و حمل و نقل نداريد.

مطالب و مقالات سايت “مشاوره ازدواج” توسط تيم تخصصي مشاوران و روانشناسان تهيه و پشتيباني شده است.
 شلوغ بودن و جمعيت فراوان

شهر هاي بزرگ معمولا پرجمعيت مي باشند و بلوك‌هاي مسكوني بلند و همينطور كوچه ها .

و خيابان ها را به احاطه كردن پرداخته است و هدف فراواني در واحدهاي متراژ در اين ساختمان ها به زندگي كردن مي‌پردازند .

و تراكم ساختماني و جمعيتي در كلانشهرها بالا مي باشد و قشر كم‌درآمد جامعه مجبور مي باشند .

كه محل هاي متراكم تر و همينطور ارزان‌تر را براي زندگي كردن انتخاب كنند .

و زندگي در محلهاي شلوغ و همينطور جمعيت بيشتر خواهد كرد.
 
وجود داشتن ترافيك و حمل و نقل

كلانشهر ها وسعت فراواني را دارا مي باشند و شما بايد براي رفتن به محل كار و همينطور مدرسه.

و دسترسي پيدا كردن به خدمت هاي شهري متعدد بايد يك سفر درون شهري  طولاني مدت را دارا باشيد .

و اين سفرها در شهرهاي كوچك بيشتر از ۲۰ دقيقه طول خواهد كشيد.

ولي در كلانشهرها اين زمان كاملاً داراي فرق مي باشد.

    در بعضي از مواقع بايد براي دسترسي به فضا ها و محيط هاي متعدد از چند وسيله نقليه عمومي استفاده كرد.
    در بزرگراه ها و خيابان هاي پرترافيك وقت فراواني را به سپري كردن پرداخت و ترافيك هيچ موقع خوشايند نمي باشد.
    شما مجبور خواهيد شد كه اين كوچه ها و خيابان هاي قفل شده را به صورت روزانه به تجربه كردن بپردازيد.
    استفاده كردن از وسيله هاي حمل و نقل عمومي شيوه ي خوبي براي كم شدن ترافيك زود رسيدن به مقصد مي باشد.
    آن هم داراي مشكل هايي مي باشد.

 آلوده بودن هوا

 آلودگي هوا از ترافيك فراوان ناشي خواهد شد و از مشكل هاي اصلي شهرهاي بزرگ محسوب مي شود.

و ماشينها و وسيله هاي نقليه در ترافيك خواهد ماند و اگزوز خودروها موجب آلوده شدن هوا مي شود.

و كيفيت هوا پيامدهاي مضري براي سلامت دارا مي باشند و به همين خاطر بيماري هاي تنفسي و مرگ و مير.

در شهرهاي بزرگ روز به روز در حال بيشتر شدن مي باشد با اين وجود همه مشكل ها و همينطور پيامدها زندگي كردن .زندگي در تهران

در شهرهاي بزرگ داراي مزايايي هم مي باشد و به همين خاطر اشخاص فراواني را به سمت خود به جذب كردن پرداخته است.

كه اين مزايا شامل موارد زير خواهد شد:

     امكانات حمل و نقل به صورت مدرن و توسعه يافته مثل مترو براي دارا بودن حمل و نقل راحت و آسان.
     دارا بودن فرصت هاي شغلي ايده آل و بيشتر و همينطور امكان پيدا كردن شغل دلخواه.
     مدرسه ها و دانشگاه هايي با دارا بودن رتبه هاي بالا.
     بيماستان ها و همينطور كلينيك هاي متخصص درماني.
     مركز هاي فرهنگي و همينطور تفريحي و سرگرمي متعدد براي گذراندن اوقات فراغت.

تفاوت بين رابطه جنسي و عشق در مردان

۴۵ بازديد

خيلي از زنان در طول زندگي به اين نتيجه مي رسند، وحتي علم نيز تا حدودي آن را تاييد مي كند كه برخي از مردان نيازشان به عشق، صميميت، تسلي و مراقبت را تعديل مي كنند و از اين بابت كمبودي احساس نمي كنند.رابطه جنسي و عشق

در اين زمينه نمونه هاي متعددي وجود دارند:

آرش هنگام غمگيني، خواستار داشتن رابطه جنسي است به دليل آنكه براي او حاصل شدن آسايش فيزيكي ناشي از اين رابطه خوشايند است. او مانند بسياري از افراد، دوست دارد هنگام غمگيني رابطه داشته باشد. در واقع، هنگام غمگيني در مغزمان واكنش هايي زيستي صورت مي گيرد كه ما را ملزم به برقراري رابطه مي كند.

شايان مورد ديگري است كه هنگام تنهايي مايل به داشتن رابطه است. او معتقد است منطقي نيست كسي را كه مي دانيم احساس تنهايي مي كند و نياز به يك شريك دارد را طرد كنيم. از طرفي، او فكر مي كند كه جستجو و درخواست رابطه جنسي و ارضاي نياز از طريق ارتباط با افراد امري پذيرفتني است.

برانگيختگي جنسي يكي از هيجان هاي عمده است؛ بعلاوه همانطور كه در جريان تحقيقات انجام شده در زمينه هيجان هستيم؛ هر يك از هيجان هاي اصلي يك برنامه براي خود دارد كه بيش از هزاران سال به منظور بقا و تداوم نسل ادامه و گسترش مي يابد. اين برنامه موجب احساس فيزيكي خاصي مي شود و در آن لحظه با تحريك هيجان اصلي؛ در درون ما يك جوشش برانگيختگي حاصل مي شود. برانگيختگي جنسي اغلب در كشاله ران در راستاي برانگيختگي و ايجاد لذت جنسي حس مي شود؛ غم، تنهايي، خشم و ترس و ديگر هيجان ها مي توانند با برانگيختگي جنسي همبود شوند. طغيان هيجان هاي حساس در قالب برانگيختگي جنسي يك روش خيلي خوبي است كه ذهن مي تواند از ارضاي آگاهانه نيازهاي اصلي بشر به روش هاي در عين حال پذيرفتني از نظر فرهنگي اطمينان حاصل كند. با ارضاي طيف كاملي از هيجان هاي اصلي ما سلامت مغز نيز حاصل مي گردد. از اين رو، بهتر است بدانيم كه هيجان هاي اصلي وجود دارند و غريزه جنسي را تحريك مي كنند. آيا رسيدن به اين حالت يك برانگيختگي جنسي محض است؟ آيا به آسايش نياز است؟ آيا بايد ارتباط داشته باشيم؟

با توجه به فرهنگ نرينگي دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم، تعجب برانگيز نيست كه برخي از مردان احساس مي كنند كه بايد تمايلات خود و احساس نياز به ميل جنسي را تعديل كنند. براساس مستندات جنيفر سيبل نيوسون فيلم ماسكي كه با آن زندگي مي كنيم (the mask we live in) احساس ناتواني مردان و پسران در ابراز واقعيت دروني شان در واقع تعريف نافذ نرينگي را از نظر فرهنگ آمريكا به چالش مي كشاند. اگر پسران و مردان طيف كاملي از هيجان ها را داشته باشند نه فقط خشم و برانگيختگي جنسي؛ در اين صورت مي بينيم كه افسردگي و اضطراب سيري نزولي مي يابد.

وقتي كه ما از بروز هيجان هاي اصلي خود (غم، ترس و خشم) جلوگيري مي كنيم و نيازمند صميميت (عشق، مصاحبت، اشتراك احساسات، نزديكي) هستيم؛ زنان و مردان به علايمي مانند اضطراب، شرم و افسردگي دچار مي شوند. وقتي ما با هيجان هاي اصلي خود سازگار مي شويم اين علايم نيز كاهش يا از بين مي روند. اين مورد به عنوان گام نخست براي اصلاح، ريشه در درك نرمال بودن تجاربِ غم، ترس، عشق، خشم و ميل به ارتباط در زنان و مردان هم در مسائل جنسي و هم مطرح كردن تفكرات و احساساتمان با يكديگر دارد.

نياز به عشق و محبت به عنوان نيازهاي نرينگي مرتبط با مقاومت، توان و بلندپروازي تلقي مي شوند. هيجان ها براي عجز و ناتواني نيستند آنها خاص و وابسته به انسان مي باشند. اگرچه امور به كندي تغيير مي يابند اما هنوز هم دو هيجان عمده براي ابراز برانگيختگي يعني هيجان جنسي و خشم به عنوان قابل قبول ترين هيجان ها محسوب مي شوند. هنوز هم نافذترين هيجان ها از جمله ترس، غم، عشق، نياز و اشتياق براي ابراز كردن ضعيف و بي رنگ مي باشند.

پس تعجب برانگيز نيست كه اين هيجان هاي حساس كه به روش هاي مختلفي بيان مي شوند در قالب تمايلات جنسي درك شوند. در واقع، اولويت بندي نيازها و رام كردن آنها با رابطه جنسي واقعاً يك روش استاندارد و سازش متفكرانه است. در نهايت، در طي رابطه جنسي، مردان مي توانند به طور غير شرم آورانه اي شريك خود را لمس كنند، ببوسند، در آغوش بگيرند و تحت اقدامات مردانه ي جسارت جنسي رفتارهاي قابل قبولي را انجام دهند. اما، بهتر است به تغيير فرهنگ نرينگي نيز كمك كنيم طوري كه بيشتر نزديك جنبه هاي زيستي ما شود.

 

منبع : تفاوت بين رابطه جنسي و عشق در مردان

نگاهي بر تغييرات دوران بلوغ

۵۲ بازديد

سخني با نوجوانان

همانطور كه به بزرگسال تبديل مي شويد بدن شما دستخوش تغييرات بسياري مي گردد. طبقه بندي زير برخي از اين تغييرات را نشان مي دهد. به ياد داشته باشيد هر نوجوان ممكن است اين تغييرات را به صورت متفاوتي نشان دهد، بنابراين ممكن است دريابيد كه برخي از اين تغييرات در حال حاضر روي داده اند و برخي هنوز رخ نداده اند.

تغييرات جسمي

بلوغ تغييرات جسمي بدن در گذر از كودكي به بزرگسالي مي باشد. در واقع بدن به بلوغ خود مي رسد تا اماده فعاليت جنسي و باروري گردد.

احساس لاغري زياد مي كنيد؟ وزنتان نسبت به قبل بيشتر شده؟؟ صورتتان كمي چرب به نظر مي رسد؟ سينه ها حساس شده اند؟ از ديگر پسرهاي مدرسه كوتاهتر هستيد؟ تمام تي شرت هاي شما كوتاه شده اند؟؟

آرام باشيد… اگر هنوز منتظر بلوغ هستيد نگران نباشيد.. بلوغ به زودي خودش را نشان مي دهد. اگر اكثر دوستان و اطرافيان به بلوغ رسيده اند نگران نباشيد شما نيز در طول يك يا دو سال اينده به بلوغ مي رسيد.

به ياد داشته باشيد اين پروسه براي هر كسي متفاوت است، تغييرات شما با بهترين دوستانتان متفاوت است، نگذاريد اين قضيه شما را مضطرب كند و شما نيز به موقع به تغييرات لازم براي بلوغ مي رسيد. براي برخي از نوجوانان بلوغ مانند يك مسابقه رخ مي دهد و مثل رشد درخت لوبياي سحر اميز مي ماند براي برخي نيز ممكن است زماني طولاني تري را ببرد، در هر صورت در كيفيت تغييرات تفاوتي نيست.

ممكن است در نظر گرفتن تغييرات بدني به شما كمك كننده باشد. اگر مي خواهيد بدن خود را در جلوي يك ايينه وارسي كنيد. با ان روبرو شويد! ممكن است خوب به نظر نرسد اما اين بدن شماست.. قرار است با ان تا سال ها زندگي كنيد و تا يك يا دو سال ديگر از وضعيت بدن خود بيشتر راضي خواهيد بود.

تغييرات رواني بلوغ

درست مانند بدن، ذهن و روان شما نيز در حال تغيير است. شما بسيار باهوش تر مي شويد، و در باره زندگي بسيار بيشتر مي دانيد. وقتي كوچكتر بوديد ممكن است اين جمله را بارها شنيده باشيد: “تو يك بچه اي و بزرگتر شدي و مي فهمي” الان شما بزرگتريد…. ذهن شما در حال رشد است، و براي تصميم گيري از دلايل و تجربيات استفاده مي كنيد. شروع كرده ايد به شناخت تصوير بزرگتري از زندگي. مهم است كه به سني رسيده ايد كه از اينجا به بعد نياز خواهيد داشت به اينكه خودتان براي خود تصميم بگيريد، و بسياري از اين تصميمات بر آينده شما موثر خواهند بود. شناخت چگونگي سازگاري شما با محيط به شما كمك مي كند تصميمات مناسبي را براي اينده خود بگيريد.

تغييرات اجتماعي

چيزهاي كمي در اين دنيا مهم تر از دوستان خوب هستند. همانطور كه وارد نوجواني مي شويد، شما و دوستانتان در حال تغيير هستند. با تغيير ذهن و جسم شما انچه دوست داريد يا نداريد نيز تغيير مي كند. با گذشت زمان، ممكن است بيشتر به دوستان خود نزديك شويد، اما با برخي چيزهايي كه در گذشته داشتيد را از دست مي دهيد. به عنوان كودك قبلا بيشتر ورزش را دوست داشتيد اما اكنون دوست داريد با دوستاني خود يك گروه رپ تشكيل دهيد.

اين مسئله مي تواند غم انگيز باشد، اما اين بخشي طبيعي از فرايند نوجواني است، و براي هر كسي اتفاق مي افتد. به علاوه، اين دوره دوره هيجان انگيزي از زندگي است.جايي كه مي توانيد افراد جديد را ملاقات كنيد، و علائق و سرگرمي هاي مختلف را ايجاد كنيد. اما به ياد داشته باشيد اهداف اموزشي و كاري در اين دوره پايه گذاري مي شوند پس درس و مدرسه را رها نكنيد!

تغييرات هيجاني

يك دقيقه در اسمان ها هستيد و دقيقه ديگر غمگين. والدينتان مي گويند ديگر قادر به تحمل نيستند، و زندگي با شما غير ممكن است.. همه اين تغييرات چه هستند؟؟؟

بداخلاقي يكي از ويژگي هاي رايج و استاندارد افراد در سنين شماست. بدن شما در حال تغييرات بسياري است و هر كسي اين تغييرات را در خلق خود نيز احساس مي كند. ممكن است والدين خود را به ستوه اوريد اما تمام مشكل اين بد اخلاقي نيست… انچه مهم است اينست كه شما راهي براي شناخت و مديريت هيجان خود بيابيد. به هيجان هاي خود توجه كنيد و به دلائل انها… از خود بپرسيد كه ايا واكنش تند شما با علت اوليه تناسب دارد يا خير…

شما داريد انساني بالغ مي شويد….

هيجان ها برده شما هستند نه شما برده هيجانات، پس انها را مديريت كنيد.. چرا اين طور رفتار كردم، چگونه بهتر رفتار كنم…؟ همواره از خود اين سوالات را بپرسيد تا اگاهي هيجاني شما بالاتر برود.

اگر هيجانات و احساسات شما دارند بر شما غالب مي شوند و احساس مي كنيد كه نمي توانيد انها را كنترل كنيد در مورد انها با كسي صحبت كنيد، كسي كه شنونده خوب و قابل اعتمادي است، يك معلم، يك دوست بزرگتر و …

منبع : نگاهي بر تغييرات دوران بلوغ

۱۰ روش درمان طبيعي افسردگي

۵۱ بازديد

افسرده شدن مي تواند منجر به ايجاد احساس نااميدي در شما شود و نياز به درمان طبيعي افسردگي وجود دارد.

در طول استفاده از درمان و برخي مواقع داروها، يك سري كارهايي وجود دارند كه خود شما مي توانيد براي برگشت به شرايط مناسب انجام بدهيد.

تغيير رفتار خودتان (فعاليت فيزيكي خودتان، سبك زندگي و حتي روش تفكر) يك سري روش هاي طبيعي براي درمان افسردگي مي باشند.

يك سري نكاتي كه شما براي داشتن يك احساس بهتر مي توانيد رعايت كنيد، عبارتند از:
مشخص كردن يك برنامه روتين

لن كوك[۱]، به عنوان يك روان شناس و رئيس برنامه باليني و تحقيقي افسردگي در UCLA، معتقد است در صورتي كه شما افسرده باشيد، در اين صورت به يك برنامه روتين و روزمره نياز خواهيد داشت.

افسردگي مي تواند ساختار زندگي شما را دچار اختلال كند و وضعيت امروز شما را به روز بعدي منتقل كند. تنظيم كردن يك برنامه روزمره مناسب مي تواند شما را به مسير عادي زندگي تان برگرداند.

حتي مي توانيم به همسر افسرده نيز كمك كنيم.


مشخص كردن اهداف

زماني كه شما دچار افسردگي مي شويد، احساس مي كنيد كه هيچ كاري انجام نداده ايد.

اين مورد منجر به ايجاد يك احساس بد نسبت به خودتان مي شود.

به منظور برگشتن به شراط عادي، يك سري اهداف روزمره اي براي خودتان مشخص كنيد.

كوك معتقد است كه “با اهداف كاملا كوچك شروع كنيد. هدف خودتان را به يك نحوي مشخص كنيد كه بتوانيد در دستيابي به آن موفق باشيد، همانند شستن ظرف ها در هر روز.

” همزمان با اينكه شما شروع به داشتن احساس بهتري مي كنيد، مي توانيد اهداف روزمره چالش انگيزتري را اضافه كنيد.
ورزش كردن

اين كار منجر به تقويت موقتي مواد شيمايي ايجاد كننده احساس خوب مي شود كه اندورفين نام دارند.

همچنين اين روش مي تواند يك سري فوايد بلند مدتي براي افراد مبتلا به افسردگي داشته باشد. به نظر مي رسد كه ورزش منظم ذهن را تشويق مي كند تا مسير هاي مثبت خودش را مجددا ايجاد كند.

درمان طبيعي افسردگي تلقي مي شود.
شما به چقدر ورزش نياز داريد؟

شما نياز نداريد كه براي منتفع شدن از فوايد ورزش، يك دو ماراتن انجام بدهيد.

فقط چند بار پياده روي در طول هفته مي تواند براي شما مفيد باشد.
غذاي سالمي مصرف كنيد

هيچ نوع رژيم غذايي سحر آميزي وجود ندارد كه افسردگي شما را بهبود بخشد.

با اين وجود، بررسي كردن رژيم غذايي تان ايده مناسبي مي باشد. در صورتي كه افسردگي باعث شود شما بيش از حد غذا بخوريد، تحت كنترل قرار دادن غذاي مصرفيتان باعث خواهد شد كه به يك احساس بهتري دست پيدا كنيد.

هر چند كه هيچ چيز قطعي نمي باشد، ولي كوك بيان كرده است يك سري شواهد موجود نشان مي دهند كه غذاهاي داراي اسيدهاي چرب امگا ۳ (همانند ماهي قزل آلا و ماهي تونايون) و فوليك اسيد (همانند افنجان و اوكادو) م توانند براي رفع افسردگي مفيد باشند.
داشتن خواب كافي

افسردگي مي تواند باعث شود كه چشم روي هم گذاشتن به يك كار سختي تبديل شود و خواب خيلي كم منجر به وخيم تر شدن افسردگي مي شود. و با روش هاي مقابله با احساس غمگيني را بياموزيد.
شما چه كاري مي توانيد انجام دهيد؟

سعي كنيد يك سري تغييراتي را در سبك زندگي خودتان به وجود بياوريد. هر روز در ساعات مشخصي بخوابيد و از خواب بيدار شويد. سعي كنيد كه چرت نزنيد. تمامي موارد حواسپرت كننده را از تخت خواب خودتان دور كنيد (كامپيوتر و تلويزيون).

در اين شرايط، وضعيت خواب شما مي تواند بهبود يابد.

منبع :۱۰ روش درمان طبيعي افسردگي

يوگا درماني

۴۸ بازديد

يوگا درماني يك روش درماني است كه از حالت هاي يوگا، تمرينات تنفسي، مديتيشن و تجسم راهنمايي شده براي بهبود سلامت فيزيكي و رواني فرد استفاده مي كند.

تمركز كلي يوگا درماني بر روي ادغام ذهن، بدن و روح مي باشد.

يوگا درماني مدرن شامل دامنه وسيعي از حالت هاي درماني مي باشد كه مولفه هاي درمان فيزيكي و روان شناختي را به كار مي گيرد.
مشكلات درمان شده به وسيله يوگا درماني

يوگا درماني يك رشته در حال رشدي مي باشد و شواهد تجربي قابل توجهي از كارايي آن حمايت مي كنند.

اين روش درماني براي بهبود مشكلات سلامت رواني و فيزيكي موجود بكار گرفته مي شود، و همچنين مي تواند براي درمان استراتژي خود مراقبتي و به منظور پيشگيري و نگهداري به كار گرفته شود.

يوگا درماني يك روش مناسبي براي درمان افسردگي و اضطراب مي باشد.

يك تحليل چند بعدي در رابطه با مراقبت هاي اوليه مربوط به اختلالات CNS نتيجه گيري كرده است كه يوگاه درماني، در بهبود استرس بعد از آسيب (PTSD) و اسكيزوفرنيا هم كاربرد دارد.

علاوه بر آن، درمانگران يوگا شروع به توسعه مدل هاي درماني كردند كه براي كودكان داراي اوتيسم مناسب مي باشد.

كتاب يوگا درماني براي كودكان اوتيسم و داراي نياز هاي خاص ، كه در سال ۲۰۱۳ و توسط يك معلم يوگا به اسم لوئيز گولدبرگ نوشته شده بود، يك كتاب مهمي در درمانگران تازه كار و با تجربه در نظر گرفته مي شود.

بر اساس مقاله اي كه در سال ۲۰۱۲ و توسط مجله كارهاي اجتماعي امروز چاپ شد، يوگا درماني يك روش درمان موثر نوظهوري مي باشد كه مي تواند براي درمان سوء استفاده مهم به كار گرفته شود.

متخصصان سلامت روان، روش هايي را كه يوگا درماني مي تواند تاثيرات مثبتي بر روي ذهن و بدن افراد در خطر اعتياد بگذارد را نشان داده اند.

مطالعات صورت گرفته نشان مي دهد كه يوگا منجر به تقويت انتقال دهنده هاي عصبي GABA (اسيد گاما –آمينو بوتريك) مي شود كه عامل مهمي مي باشند، چرا كه از نظر آماري، سطوح GABA در افراد تجربه كننده سوء استفاده مهم، اضطراب و افسردگي پايين مي باشد.

يوگا درماني به دليل تمركز بر روي ادغام ذهن و بدن، در شناسايي مشكلات سلامت رواني زيادي به كار گرفته مي شود.

اين روش درماني براي درمان درد هاي كمر، مشكلات قلبي، آسم، خستگي مفرط، فشار خون، سفتي چند بافتي، و تاثيرات جانبي شيمي درماني به كار گرفته مي شود.
كاربرد و مزاياي يوگا درماني

يوگا درماني در قالب فرم هاي گسترده اي به كار گرفته مي شود. براي مثال، در اغلب موارد درمانگران فيزيكي تكنيك هاي يوگا را در ماساژ و ساير روش هاي درماني خودشان به كار مي گيرند.

اجراي يوگا درماني مي تواند مشابه با درمان فيزيكي، درمان توان بخشي، و / يا روان درماني باشد.

بر خلاف يك كلاس يوگاي استاندارد، معمولا دوره هاي يوگا درماني به صورت فرد با فرد و يا مجموعه هاي گروهي كوچك مورد استفاده قرار مي گيرد.

همچنين يوگا درماني مي تواند به صورت يك روش مكمل، در كنار ساير روش هاي درماني مورد استفاده قرار بگيرد، و يا به صورت مجزا براي درمان يك مشكل خاص به كار گرفته شود.

تكنيك هاي يوگا از سطح ساده تا پيشرفته متغير مي باشند، و مي توانند توسط افراد داراي سنين مختلف به كار گرفته شوند.

مزيت هاي بالقوه يوگا درماني عبارت از كاهش استرس، بهزيستي روان شناختي، رژيم غذايي بهبود يافته، و كاركرد موثر سيستم هاي بدني مي باشد.

يك مطالعه كيفي كه در سال ۲۰۱۱ و توسط انكانيسو: مجله علوم اجتماعي و روشنفكرانه صورت گرفت، تاثيرات يوگا درماني را در رفع اضطراب مورد بررسي قرار داد.

يافته هاي اين مطالعه نشان داد كه رهيافت درماني يوگا نه تنها منجر به كاهش عصبانيت شخص مي شود، بلكه همچنين منجر به بهبود چند بُعد از سلامت فيزيكي و رواني هم مي شود كه شامل وضعيت فيزيكي، ريلكسيشن و آگاهي مي باشد.
اگرو فوبيا
زنو فوبيا ( ترس از غريبه ها)
فوبيا درماني
تاريخچه يوگا درماني

يوگا درماني ريشه در روش هاي قديمي يوگا دارد كه هزاران سال قبل در هندوستان ايجاد شده است.

در اواخر دهه ۱۸۰۰ يوگا وارد ايالات متحده شد، ولي يوگا درماني به صورت رسمي، در دهه ۱۹۸۰ و در نتيجه مطالعات صورت گرفته توسط دكتر دين اورنيش معرفي شد. اين مطالعه نحوه اجراي برنامه سبك زندگي سالم را بيان كرد كه مي تواند منجر به رفع بيماري هاي قلبي شود.

برنامه اورنيش شامل يوگا درماني بود و اولين روش در نوع خودش بود كه از يوگا درماني به اين شكل استفاده مي كرد.

برنامه مربوط به بهبود بيماري هاي قلبي، در سال ۱۹۹۰ تحت پوشش بيمه قرار گرفت و اين منجر به پذيرش يوگا درماني، به عنوان يك گزينه درماني مناسب در مراكز پزشكي شد.

در سال ۱۹۸۳، ائتلاف يوگاي پزشكي ايجاد شد تا بتواند علاوه بر توسعه يوگا، يوگا درماني را هم به شكل استانداردي تبديل كند.

انجمن بين المللي درمانگران يوگا (IAYT) در سال ۱۹۸۹ تاسيس شد و از زمان تاسيس خودش ميزبان كنفرانس هاي زيادي در مورد يوگا بوده است، مجله مربوط به انجمن بين المللي درمانگران يوگا را چاپ كرده است و يوگا درماني را به شكل استانداردي آموزش مي دهد.

هر دو اين سازمان ها به منظور بررسي ظرفيت هاي يوگا درماني، تحقيقات گسترده اي را انجام داده اند.
چه چيزي را بايد از يوگا درماني انتظار داشت؟

در زماني كه يك شخص تصميم مي گيرد كه از يوگا درماني استفاده كند، درمانگر بايد در مرحله اول يك ارزيابي مقدماتي را بعمل بياورد.

اين ارزيابي براي مشخص كردن موارد زير صورت مي گيرد:

• شناسايي مشكلات سلامتي

• تشخيص سبك زندگي و توانايي هاي فيزيكي

• بحث در مورد دلايل مراجعه به درمان

• ايجاد يك دوره درماني

با مشخص شدن برنامه درمان در اولين جلسه مشاوره اي، بر روي تعداد دوره هاي توافق صورت مي گيرد و دوره هاي درماني برنامه ريزي مي شوند. از اين زمان، به احتمال خيلي زيادي دوره هاي درماني شامل مولفه هاي زير خواهد شد:
• تمرينات تنفسي (پراياناما ):

درمانگر با استفاده از يك سري تمرينات تنفسي، كه از تنفس انرژي زا تا تنفس متوازن كننده متغير است، شخص درمانجو را راهنمايي مي كند.
• وضعيت فيزيكي (آسانا):

درمانگر به فرد درمانجو يوگاي مناسبي را آموزش مي دهد كه شامل حالت هاي مربوط به حوزه هاي مشكل زا مي باشد.

براي مثال، وضعيت “پاها در بالاي ديوار” ، براي درمان مواردي از قبيل اضطراب و بي خوابي به كار گرفته مي شود.

در اين وضعيت، شخص درمانجو به پشت خود دراز مي كشد و پاهايش در برابر ديوار قرار مي گيرد.
• مديتيشن:

ريلكسيشن و آگاهي در هنگام اجراي مديتيشن در يوگا درماني مورد توجه قرار مي گيرد.
• تجسّم راهنمايي شده:

درمانگر يوگا تلاش مي كند تا بدن و ذهن فرن را از طريق تجسّم راهنمايي شده، كه با هدف ايجاد آرامش دروني صورت مي گيرد، در وضعيت آرامي قرار دهد.
• تكاليف خانگي:

يكي از مولفه هاي مهم تمرين يوگا، عبارت از پيدا كردن روش مناسبي است كه در زندگي روزمره بكار گرفته مي شود. درمانگر يوگا، در مورد نحوه استفاده از موارد درماني ياد گرفته در محيط خانه، دستور العمل هايي را بيان مي كند.

منبع : يوگا درماني

دوران نوجواني و استقلال طلبي

۴۲ بازديد

دو روي سكه رسيدن به استقلال: احساس تسلط و پشيماني

زندگي سرشار از سرخوردگي هاست. اعتقاد و تفكر ما در مورد پيشرفت، تبديل به نااميدي بزرگي مي شود.

نوجوان متوجه مي شود كه فرشته دندان شيري، پري هاي مهربون، ننه سرما، عمو فيروز و … همه داستان هايي هستند كه توسط بزرگسالان مورد اعتماد براي الهام بخشيدن تخيلات معصومانه بوده است. حالا او مي داند كه والدين نيز مي توانند دروغ هاي حساب شده بگويند. زماني كه متوجه مي شوند قدرتي خارج از توهم و بالاتر از قدرت والدين هم وجود دارد.

اين چيزي است كه در سنين پايين تر مي خواهد والدينش بگويند: «هر وقت به ما نياز داشته باشي ما پيش تو هستيم.» «ما هميشه از تو در برابر آسيب ها محافظت مي كنيم.» «ما هميشه تصميمات خوبي مي گيريم.» «ما هميشه مي دانيم كه بايد چه كاري انجام دهيم.»دوران نوجواني

ولي تجربه اي كه كودك از والدينش به دست مي آورد باعث نااميدي اش خواهد شد. بنابراين به اكتشافات نامطلوبي دست مي زند. «من هر وقت به انها نياز داشته باشم آنها نخواهند بود. من تنها هستم.» «آنها نمي توانند هميشه در برابر مشكلات از من محافظت كنند. اتفاقات بدي براي من خواهد افتاد.» «آنها هميشه تصميمات درستي نمي گيرند. بعضي وقتها من بايد تاوان اشتباهات انها را بدهم.» «آنها هميشه نمي دانند كه چه كاري بايد انجام دهند. من خودم بايد مشكلات زندگي ام را حل كنم.» قسمت دردناك بزرگ شدن باور داشتن به اين است كه والدين امنيت او را تامين نخواهند كرد.

با در نظر گرفتن اينكه سرخوردگي هاي بزرگي در پايان دوره ي نوجواني براي كودك به وجود مي آيد: «من وقتي مستقل شوم مي توانم زندگي ام را اداره كنم.» بعد از همه ي اينها هدف كودك از همه ي سركشي هايش، براي دستيابي به اين است كه از راه و روش خودش رشد كند.

و اما قصه از همين جا شروع مي شود؛

واقعيت غم انگيز اين است كه زماني كه قدرت والدين كم مي شود و موانع برداشته مي شوند، روند تغيير مي كند و فرد جوان متوجه مي شود كه محافظت والدينش براي او پناهگاهي بود و اكنون به صورت مستقيم در معرض اتفاقات و حوادث اجتماعي قرار مي گيرد. در اين زمان است كه با درك اين موضوع، از خواب غفلت بيدار مي شود. در مقايسه، مواجه با نيروهاي غيرشخصي براي انطباق اجتماعي، نگرش والدين به فرزندشان دلسوزانه تر مي شود، انتظارات والدين كمتر بود، و قوانين والدين بخشنده تر بود.استقلال طلبي

اكنون بايد صورتحساب ها را پراداخت كند، بايد يك شغل دست و پا كند، به دنبال راهي براي تجديد نظر در مورد برخي از نظرات در مورد آزادي نوجوانان است، ولي چيزي كه نوجوان در مي يابد آرمانهاي غير واقعي است. وقتي كه آزادي وارد عمل مي شود، «من آزاد نيستم كه هر كاري را بخواهم انجام دهم.» وقتي آزادي نتيجه اش فرديت مي شود، «من آزاد نيستم كه بتوانم كاملا خودم باشم.» براي آزادي بيان، «من آنقدر آزاد نيستم كه افكارم را به زبان بياورم.» زماني كه آزادي در مورد آينده است، «من آنقدر آزاد نيستم كه به هر چيزي كه مي خواهم دست پيدا كنم. زماني كه آزادي در مورد پيدا كردن يك شغل واقعي است، « من آزاد نيستم كه بتوانم كسي را پيدا كنم كه براي كارم به من پول زيادي بدهد.»

مشاوره افسردگي چيست؟ احساس افسردگي مي كنيد؟

۴۴ بازديد

مشاوره افسردگي فرآيندي است كه آن مشاور به تشخيص و درمان فرد افسرده پرداخته و ابتدا با روش هاي بدون دارو شروع شده و سپس در صورت نياز و شدت افسردگي دارو نيز تجويز مي شود.
آيا افسردگي منجر به تنبل شدن شما مي شود؟

يك فرد افسرده اي كه بدون احساسات مي باشد، مشابه با يك فرد تنبل نيست. زماني كه يك فردي تنبل است، هيچ كاري انجام نمي دهد يا كارهاي ناخوشايندي انجام مي دهد، حتي زماني كه انرژي لازم را براي انجام دادن كارشان داشته باشند.

فردي كه به دليل افسردگي بدون انگيزه مي باشد، معمولا مي خواهد كه كار كند و كارهاييي را انجام بدهد، ولي احساس مي كند كه چنين توانايي ندارد؟
علائم افسردگي چه مواردي مي باشند؟

از نظر مشاور افسردگي: تشخيص علائم افسردگي اهميت زيادي دارد. متاسفانه نيمي از افرادي كه افسردگي دارند، هيچ وقت شناسايي نمي شوند يا تحت درمان قرار نمي گيرند. علائم افسردگي عبارتند از:
• عدم تمركز، يادآوري جزئيات و تصميم گيري ها
• خستگي
• احساس گناه، بي ارزش بودن و درماندگي
• بدبيني و نااميدي
• بي خوابي، بيدار ماندن تا اوايل صبح، يا خوابيدن بيش از اندازه
• بيقراري
• تحريك پذيري
• از دست دادن علاقمندي نسبت به مواردي كه قبلا لذت بخش بوده اند، همانند سكس
• خوردن بيش از حد غذا يا از دست دادن اشتها
• درد ها، ناراحتي ها، سردردها يا گرفتگي هاي عضلاني كه خوب نمي شوند
• مشكلات گوارشي كه بدون دريافت درمان بهبود نمي يابند
• ادامه داشتن احساسات غمگينين، اضطراب يا پوچ گرايي
• تفكرات يا اقدامات خود كشي
علائم افسردگي در مردان چگونه است؟

افراد مختلف علائم مختلفي از افسردگي را تجربه مي كنند و همچنين علائم موجود در مردان نسبت به علائم موجود در زنان متفاوت مي باشد. مردان به احتمال زياد احساس خستگي و بي قراري مي كنند، علاقه شان نسبت به كار، خانواده و يا سرگرمي ها كاهش پيدا مي كند و با مشكلات خوابي مواجه مي شوند.

مردها معمولا در جلسه مشاوره افسردگي علائم را بيان كرده و در بسياري موارد بيان آن برايشان سخت است.

آيا افسردگي قابل معالجه است؟

در حالي كه افسردگي قابل درمان مي باشد و علائم آن قابل رفع است، ولي نمي تواند به صورت كامل معالجه شود.

در مقابل، هدف درمانگر بهبود دادن مي باشد. همانند ساير شرايط مزمن، حتي در صورتي كه فرض بر امكان بروز مجدد آن باشد، يك سري روش هاي درمان براي كاهش شدت علائم، مديريت شرايط و حمايت از شما وجود دارند.
آيا اضطراب و افسردگي مي تواند به خودي خود از بين برود؟

در اكثر موارد، اضطراب يك شرايطي مي باشد كه به صورت خود به خود به وجود مي آيد و از بين مي رود. ولي در برخي مواقع، اضطراب نمي تواند بدون استفاده كردن از درمان، به صورت كامل از بين برود. اين يك نكته منفي مي باشد.

نكته مثبت موجود عبارت از اين است كه شما مي توانيد علائم خودتان را مديريت كنيد تا آنها شرايط شما را مديريت نكنند.
من به چه نحوي مي توانم تشخيص بدهد كه دچار اضطراب شده ام يا افسردگي؟

اختلال هاي اضطرابي از طريق علائم مختلفي مشخص مي شوند. يكي از رايج ترين علامت هاي موجود عبارت از يك نگراني افراطي يا سرزده اي مي باشد كه منجر به ايجاد اختلال در عملكرد روزمره مي شود. ساير علائم موجود شامل بيقراري، سراسيگمي، خستگي، مشكل تمركز، تحريك پذيري، درد عضلات و مشكلات خوابي مي باشند.
۱۱ علامت و نشانه مربوط به اختلال هاي اضطرابي از جمله افسردگي

اكثر افراد در برخي از مراحل زندگي خودشان اضطراب را تجربه مي كنند.

در واقع، اضطراب يك واكنش كاملا نرمال به اتفاقات استرس زاي زندگي، همانند جابجايي، تغيير  شغل و مواجه شدن با مشكلات مالي مي باشد.

با اين وجود، زماني كه علائم اضطراب طولاني مدت تر از اتفاقات محرك كننده آن باشند و در زندگي شما تداخل ايجاد كنند، اين موارد مي تواند نشانه دهنده يك اختلال اضطرابي باشند.

اختلال هاي اضطرابي مي توانند ناتوان كننده باشند، ولي مي توانند از طريق دريافت يك كمك مناسب از يك متخصص باليني مديريت شوند. شناخت علائم اولين مرحله مي باشد.

در ادامه ۱۱ علامت رايج مربوط به يك اختلال اضطرابي در مشاوره افسردگي و همچنين نحوه كاهش يافتن اختلال به صورت طبيعي و زماني كه به كمك يك متخصص نياز پيدا مي شود، بيان شده اند:
۱٫ نگراني بيش از حد

يكي از رايج ترين علامت هاي اختلال اضطرابي، نگراني بيش از حد مي باشد.
نگراني مربوط به اختلال اضطرابي، هيچ نوع تناسبي با اتفاقات تحريك كننده آن ندارند و معمولا در واكنش به يك موقعيت نرمال و روزانه صورت مي گيرند.
به منظور اينكه يك نگراني به عنوان علامتي از اختلال اضطراب عمومي شده در نظر گرفته شود، بايد در اكثر روز ها  و حداقل به مدت شش ماه ادامه داشته باشد و كنترل كردن آن سخت باشد.
نگراني ايجاد شده بايد شديد و سرزده باشد، منجر به ايجاد مشكل در تمركز و انجام دادن وظايف روزمره شود.
افراد زير ۶۵ سال با بيشترين ريسك مربوط به اختلال اضطراب عمومي شده مواجه هستند، به خصوص افرادي كه مجرد هستند، يك وضعيت اقتصادي اجتماعي سطح پاييني دارند و عوامل استرس زاي زيادي در زندگي آنها وجود دارد.
۲٫ احساس تهييج شدن

زماني كه يك فردي اضطراب را احساس مي كند، بخشي از سيستم عصب همدردانه آنها بيش از حد فعال مي شود.

اين تاثيرات بر روي كل بدن تاثير مي گذارد كه شامل ضربان شديد قلب، عرق ريزي كف پا و كف دست،  لرزان بودن دست ها و خشكي دهان مي باشد.

دليل صورت گرفتن اين علائم، وجود داشتن اين احساس در ذهن شما مي باشد كه يك خطري را درك كرده اند و به همين دليل ذهنتان تلاش مي كند بدن شما را آماده واكنش نشان دادن به تهديد بكند.

بدن شما چريان خوني را از سيستم گوارشي منحرف مي كند و آن را به سمت عضلاتي مي فرستد كه شما براي دويدن يا مبارزه به آنها نياز داريد. همچنين اين كار منجر به افزايش ضربان قلب شما مي شود و احساس هاي شما را شديدتر مي كند.

هر چند كه اين احساسات در حين مواجه شدن با يك تهديد واقعي مفيد مي باشند، ولي در صورتي كه ترس فقط در سر (ذهن) شما وجود داشته باشد، مي تواند ناتوان كننده باشد.

حتي برخي از تحقيقات صورت گرفته بيانگر اين است كه افراد داراي اختلال هاي اضطرابي، نمي توانند حالت انگيختگي خودشان را همانند افراد بدون اختلال اضطرابي، سريع كاهش بدهند؛ اين بدان معنا است كه آنها تاثيرات اضطراب را براي يك دوره طولاني مدت تري تجربه مي كنند.

مي توانيد از مشاوره آنلاين رايگان افسردگي بهره ببريد.

فوبيا درماني

۴۱ بازديد

آيا از احساس تنفر و اضطراب ترس داريد؟ آيا از مارهاي بزرگ ترس داريد؟ خب، شما براي مقابله با اين ترس ها تنها نيستيد.

بر اساس مطالعات انجمن روان پزشكي آمريكا، ترس ها رايج ترين بيماري روان پزشكي شناخته شده در بين زنان و دومين بيماري رايج در بين مردان مي باشند.

موسسه ملي سلامت رواني بيان كرده است كه ترس ها و فوبيا ها بر روي ۱۹٫۲ ميليون فرد بالغ در ايالات متحده تاثير گذار بوده است.

اين ترس ها معمولا در طول دوران كودكي و يا نوجواني بروز مي كنند و تا دوران بلوغ ادامه دارد. همچنين تاثير اين ترس ها بر روي زنان، دو برابر بيشتر از مردان است.

در مورد توضيح اينكه چرا ترس ها گسترش مي يابند، مطالعات و استدلال هاي متعددي صورت گرفته است كه نظريه هاي رفتاري و تكاملي يكي از اين موارد مي باشد.

صرف نظر از عامل ايجاد، ترس عبارت از شرايط قابل درماني مي باشد كه با استفاده از تكنيك هاي شناختي و رفتاري و يا تجويز دارو، مي تواند به حداقل رسانده شود يا حتي به صورت كامل از بين برود.
ما از چه چيزي مي ترسيم؟

ميزان شيوع ترس ها در حد قابل توجهي بالا مي باشد، ولي بيشترين ترس افراد، دقيقا از چه مواردي مي باشد؟ آيا ترسي وجود دارد كه رايج تر از بقيه ترس ها باشد؟

ترس هاي بيان شده در زير، رايج ترين موضوعات و يا موقعيت هايي هستند كه منجر به ترس ها و علائم مشخص، همانند سرگيجه، تهوع ، و تنگي نفس مي شوند.

در برخي موارد، اين علائم بر مبناي ميزان حملات مزمني كه دارند، دسته بندي مي شوند. معمولا اين ترس هاي رايج شامل محيط، حيوانات، ترس از تزريق و خون، و همچنين موقعيت هاي خاص مي باشد.
آراچنو فوبيا

آراچنو فوبيا عبارت از ترس از عنكبوت ها و تنندگان ديگر مي باشد.

اين ترس كاملا شايع مي باشد، و بر روي يك نفر از هر سه زن، و يك نفر از هر چهار مرد تاثير گذار است.

ديدن يك عنكبوت مي تواند منجر به تحريك واكنش ترسناكي شود، ولي در برخي موارد، فقط يك عكس ساده از عنكبوت و يا حتي فكر كردن در مورد عنكبوت مي تواند منجر به ترس و يا درد طاقت فرسايي شود.

دليل اينكه افراد زيادي از عنكبوت مي ترسند، چيست؟ در حالي كه تخمين زده شده است كه ۳۵۰۰۰ نوع عنكبوت متفاوت وجود دارد، فقط چند مورد محدود از آنها براي انسان خطرناك مي باشد.

يكي از رايج ترين توضيحات و استدلال ها براي ترس از اين حيوان و حيوانات مشابه آن، اين مورد مي باشد كه يك موجودي شبيه به اين حيوانات، يك تهديد بزرگي براي گذشتگان ما بوده است كه از دانش پزشكي و ابزارهاي تكنولوژيكي مناسبي براي شناسايي صدمات مربوط به حيوانات و حشره ها، محروم بوده اند.

در نتيجه، يك سير تكاملي منجر به ايجاد زمينه اي براي ترس از اين موجودات شده است.

مار هراسي

اوفيدو فوبيا يا مار هراسي، عبارت از ترس از مارها مي باشد. اين ترس شيوع بسيار بالايي دارد و در اغلب موارد به دليل فرآيند تحولي، تجارب شخصي و تاثيرات فرهنگي ايجاد مي شود.

برخي از افراد استدلال كرده اند كه به دليل اينكه مارها در برخي مواقع زهر دار مي باشند، و گذشتگان ما سعي مي كردند تا از اين خطرات اجتناب كنند تا احتمال زنده ماندن و ادامه داشتن نسل شان را افزايش دهند.

با اين وجود، در يك مطالعه صورت گرفته بر روي ۳۵ نفر كه از مار مي ترسيدند، محققان نتيجه گيري كردند كه تا به حال فقط سه مورد از اين افراد دچار مار گزيدگي شده اند.

در حقيقت، بيشتر شركت كنندگان يك تجربه محدودي در رابطه با مارها داشتند و يا هيچ تجربه اي در اين زمينه نداشته بودند.

نظريه ديگري بيان مي دارد كه ترس از مارها و حيوانات مشابه مي تواند به دليل ترس دروني از بيماري و يا آلوده شدن باشد.

مطالعات نشان داده است كه اين حيوانات در نتيجه واكنش هاي بيزاري تحريك مي شوند، و اين دليل علت رايج تر بودن ترس از مارها، نسبت به ترس از حيوانات خطرناكي همانند شير ها و خرس ها را نشان مي دهد.
ارتفاع هراسي

ارتفاع هراسي عبارت از ترس از ارتفاعات مي باشد و تخمين زده شده است كه بر روي ۲۳ ميليون نفر از افراد بالغ تاثير گذار است.

اين ترس مي تواند منجر به حملات اضطرابي و اجتناب از ارتفاعات بالا شود.

افرادي كه از اين ترس رنج مي برند، از رفتن به مكان هاي مرتفع همانند پل ها، برج ها و ساختمان هاي بلند اجتناب مي كنند.

هر چند كه در برخي موارد اين ترس از ارتفاع مي تواند در نتيجه تجربه آسيب زايي ايجاد شود، ولي طرز تفكر امروزي بيان مي دارد كه اين ترس مي تواند در نتيجه محيط هايي ايجاد شود كه افتادن از يك ارتفاع بالا در آن محيط، منجر به خسارت هاي مهمي براي فرد شود.

هر چند كه يك مقدار ترس در مواجهه با ارتفاعات يك امر عادي مي باشد، ولي فوبيا يا ترس از ارتفاع مي تواند عبارت از ترس شديدي باشدكه مي تواند در نتيجه حملات مزمن و يا رفتار هاي اجتنابي ايجاد شود.
زنو فوبيا ( ترس از غريبه ها)
فوبيا درماني
يوگا درماني
ترس از هواپيما

ترس از هواپيما، يا ترس از پرواز، تقريبا در ۸ ميليون نفر بزگسال ايالات متحده وجود دارد، در حالي كه واقعيت اين است كه تصادفات هوايي به ندرت صورت مي گيرند.

تقريبا يك نفر از هر سه نفر، تا حدودي از پرواز مي ترسد.

برخي از علائم رايج مربوط به اين ترس شامل لرزش، ضربان قلب سريع و ترس از بهم خوردن مي باشد.

در برخي مواقع ترس از پرواز باعث مي شود كه افراد كلا از پرواز اجتناب كنند. در اغلب موارد، اين ترس از طريق روش درماني در معرض گذاري درمان مي شود، كه طي آن فرد درمانجو به آرامي و به طور پيشرونده، در معرض پرواز قرار مي گيرد.

افراد مي توانند درمان را از طريق تجسم خودشان در يك هواپيما شروع كنند و بعد از آن به تدريج در يك هواپيما بنشينند و در نهايت در يك پرواز بنشينند.
علائم، شرايط مرتبط، و گزينه هاي درماني

ائرو فوبيا ، يا ترس از پرواز، مي تواند همراه با فوبياهاي مختلفي همراه باشد، ولي برخي مواقع به تنهايي صورت مي گيرد.

تخمين زده شده است كه ترس از پرواز، در يك نفر از هر سه نفر وجود دارد، هر چند كه ايجاد فوبياي كامل، فقط در موارد محدودي مشاهده مي شود.

تاخيرات پرواز يك امر عادي در پرواز است كه زياد صورت مي گيرد و مي تواند ترس از پرواز را وخيم تر كند.

صرف نظر از اينكه ترس از پرواز به يك فوبيا تبديل شود يا نشود، داراي تاثيرات ويرانگري بر روي زندگي شما خواهد بود.
علائم

علائم ائرو فوبيا، كه به عنوان اوي فوبيا هم شناخته مي شود، مشابه هيچ يك از فوبياهاي خاص نمي باشد. علائم فيزيكي مربوط به ترس از پرواز عبارتند از:

• لرزش

• عرق كردن

• اختلال معدي روده اي

• تپش قلب

• سرخ شدن پوست

• داشتن احساس هاي غير متجانس

• طرز فكر غمگين

• تحريك پذيري

برخي از افرادي كه از پرواز مي ترسند، به صورت معقولي در فرودگاه راحت هستند، و علائم ترس آنها يك لحظه قبل از سوار شدن به هواپيما بروز مي كند.

ممكن است در افراد ديگر، اين علائم به محض ورود به فرودگاه شروع شود. اضطراب قابل پيش بيني، كه طي آن شما قبل از برنامه ريزي كردن پرواز، ترس از پرواز را تجربه مي كنيد، در سطح گسترده اي رايج است.
فوبياهاي مربوطه

در صورتي كه شما فوبياهاي خاص ديگري داشته باشيد، در نتيجه آن ترس از پرواز مي تواند ايجاد و يا وخيم تر شود، كه اين فوبياها عبارتند از:
• كلاسترو فوبيا :

اغلب افراد داراي كلاسترو فوبيا، به دليل محدود شدن و نداشتن فضاي شخصي، ترس از پرواز را تجربه مي كنند.
• فوبياي اجتماعي و ميكروبي:

در اغلب افراد داراي فوبياي اجتماعي و ميكروبي، به دليل اينكه مجبور به صرف زمان طولاني با افراد نا آشنا هستند، ترس از پرواز توسعه مي يابد.
• ترس از ارتفاع:

همچنين يك ترس از ارتفاع كلي مي تواند منجر به ايجاد ترس از پرواز شود.
شرايط فوبياي مربوطه

برخي از اختلالات فيزيكي مي تواند منجر به ترس از پرواز شوند كه عبارتند از:

• انسداد گوش مياني يا سينوس، كه مي تواند منجر به ايجاد درد و يا سرگيجه در طول پرواز شود.

• داشتن مشكل سينوس سرد يا مزمن، يا شرايطي كه اختلالات سرگيجه اي يا گوشي مي تواند منجر به ايجاد يك ترس واقعي در رابطه با توسعه ناراحتي فيزيكي شود.

• بيماري قلبي – عروقي يا شرايط ديگري كه ريسك لخته خوني را در شما افزايش مي دهد، و مي تواند منجر به ايجاد نگراني در رابطه با ترومبوزيز (تشكيل لخته خون) سياهرگ در حين پرواز شود.

قبل از برنامه ريزي براي سفر، در مورد شرايط فيزيكي قبلي تان با پزشك خود مشورت كنيد تا ميزان ريسك و ناراحتي شما در حين پرواز به پايين ترين سطح ممكن برسد.