سه شنبه ۲۵ شهریور ۰۴

مركز مشاوره ستاره

مركز مشاوره ستاره

ده فايده قصه گويي براي كودكان

۴۹ بازديد

 

كمبود اوقات فراغت، وجود تكنولوژي هاي جديد پيچيدگي ها و مشكلات عديده اي كه خانواده ها با آن دست و پنجه نرم مي كنند باعث شده كه تقريبا هنر قصه خواني در اين ميان از دست برود.

قصه گويي براي كودكان باعث افزايش سطح هوش اجتماعي آنها و نقشي اساسي در شكل دهي به شخصيت انها دارد. قصه گويي سنتي است كه از قديم وجود داشته و والدين و اجداد ما همواره براي كودكانشانن قصه مي گفتند اين سنت اكنون نيز به ما رسيده است
اما هنر قصه گويي چيست؟

امروزه والدين راحت تر هستند كه اجازه دهند كودكانشان قبل از خواب كارتون مورد علاقه شان را ببينند تا اينكه بخواهند در كنار تختشان بنشينند و براي انها قصه بخوانند تا وقتي كه كودكشان بخوابد. اما اين قصه خواندن در كودكان لذت خاصي ايجاد مي كند و اين مسئله بسيار اهميت دارد كه شما برخي شب ها براي كودكانتان وقت بگذاريد و براي او قصه بخوانيد.

قصه خواني مانند خواندن يك كتاب كار بسيار ساده اي است.. اگر شما آن قدرها وقت نداريد مي توانيد قصه اي را كه حفظ هستيدبراي كودكتان تعريف كنيد و يا خاطرات دورن كوودكي خود را براي او بخوانيد. مزاياي بي شماري در قصه خواني براي كودكان وجود دارد به خصصوو كودكاني كه در سنين قبل از مدرسه و مهد كودك هستند.

10 فايده قصه گويي براي كودكان

در اينجا ده مزيتي كه قصه خواني براي كودكان دارد بيان مي كنيم كه شما به عنوان والدين مسئول نمي تواندي از آنها چشم پوشي كنيد.
1- اخلاقيات را به كودك شما مي آموزد.

كودكان در سر تا سر دنيا  عاشق گوش دادن به قصه ها هستند. آنها مي خواهند كه دربارۀ شخصيت هاي مورد علاقه شان بيشتر بدانند و اغلب تلاش مي كنند كه خود را در نقش آنها قرار دهند و از آنها تقليد كنند. با گفتن قصه هايي كه در آنها مفاهيم اخلاقي و انساني وجود دارد شما مي توانيد ويژگي مثبت انساني مثل شجاعت، صداقت و دانايي ر در وجود او از همان سنين پايين نهادينه كنيد.
2- قصه گويي آنها را از اصول فرهنگي و ريشه هاي اعتقادي تان آگاه مي كند.

خواندن قصه و تعريف كردن خاطرات كودكي تان، فعاليت ها و سرگرمي هايي كه در زمان كودكي داشتيد و جشن ها و مراسمي كه در آن شركت مي كرديد باعث مي شود فرزندتان با فرهنگ خانوادگي و آداب اجتماعي كه قرار است در آن بزرگ شود بيشتر آشنايي پيدا كندو تفاوت فرهنگ و سنت هاي رايج را با يكديگر بشناسد.

شنيدين داستان هايي دربارۀ ديگر اعضاي خلانواده به آنها كمك مي كند تا شناخت بهتري از اجداد و نياكان خود پيدا كنند.
3- مهارت هاي كلامي انها را افزايش مي دهد.

خواندن داستان براي فرزندتان باعث مي شوود كه مهارت هاي كلامي انها افزايش پيدا كند. و همم زمان كه او كلمات و عبارات جديد ياد مي گيرد با پيچيدگي هاي زبان نيز آشنايي پيدا كند. هم چنين قصه خواني كمك مي كند كه طبق يك الگوي منظم نحوۀ تلفظ كلمات و عبارات را نيز به فرزندتان بياموزيد.
4- مهارت هاي شنيداري را افزايش مي دهد.

اكثر كودكان به محدوده ي كوچكي از اتفاقات مي توانند توجه كنند و اغلب نمي توانند براي طولاني مدت روي چيزي تمركز كنند. هم چنين آنها ترجيح مي دهند كه بيشتر صحبت كنند تا اينكه بخواهند گوش دهند. خواندن قصه براي كودكان نه تنها باعث مي شد دقت آنها افزايش پيدا كند بلكه نسبت به گوش دادن و فهم مطالب نيز حساس تر مي شوند.
5- قدرت تخيل، تصوير سازي و خلاقيت آنها را افزايش مي دهد.

گوش دادن به قصه باعث مي شود كودك شخصيت هاي داستان، مكان و طرح كلي داستان را به جاي اينكه به صورت فيلم و يا كارتون مشاهده كند در ذهن خود بياورد و آنها را تصور كند. اين مسئله باعث مي شود كه قدرت خلاقيت و تصوير سازي آنها افزايش پيدا كند و ذهنشان براي فكر كردن و تجسم اتفاقات با محدوديتي روبه رو نخواهد شد.
6- ابزاري عالي براي تقويت حافظه

شما مي توانيد با استفاده از ايده هاي هوشمندانه حافظۀ كودك خود را تقويت كنيد. زماني كه شما براي كودكتان قصه اي را خوانديد بعد از چند روز از او بخواهيد كه اين قصه را براي شما تعريف كند. و يا از او بخواهيد كه ادامۀ داستان را خودش تعريف كند اين روش باعث مي شود كه حافظۀ او تقويت شود و سطح تمركز او نيز افزايش پيدا كند.
7- محدوده ي فكري كودك را گسترده مي كند

كودكان اغلب با فرهنگ ها و آداب و رسوم كشورهاي مختلف درجهان آشنايي ندارند و با مردم انها رو به رو نمي شوند ولي شما با گفتن قصه هايي از فرهنگ ها و آداب و رسوم كشورهاي مختلف جهان مي توانيد ذهن كودك خود را نسبت به مكان ها و مردماني كه در كشور هاي ديگر زندگي مي كنند باز كنيد سعي كنيد قصه هاي مربوط به ديگر كشورها را براي او تعريف كنيد تا سطح درك و فهم او را افزايش داده و محدودۀ فكري او را نسبت به جهان گسترده تر كنيد.
8- قدمي ابتدايي براي يادگيري آكادميكي

قصه گويي براي كودكان مي تواند قدمي ابتدايي براي يادگيري هاي آكادميكي باشد. بسياري از كودكان عادت دارند كه كارها را از روي عادت ياد بگيرند و فهم درستي از آن ندارند. قصه گويي به صورت فعاليتي منظم مي تواند باعث شود كه كودك شما از آن چيزي كه مي شنود درك درستي داشته باشد و از آن لذت ببرد. قصه خواني هم چنين به آنها كمك مي كند كه در صحبت كردن مسلط شوند. خواندن و گوش دادن مرتب باعث مي شود كه آنها به سخنران هاي مسلطي تبديل شوند.

احساس چيست و چگونه احساس خاص خود را تشخيص دهيم؟

۴۳ بازديد

بخش۱٫ احساس چيست و چگونه احساس خاص خود را تشخيص دهيم؟
۱۰ احساس مبنايي چه مواردي هستند؟

    سرگرمي
    هيجان
    شگفت زده شدن
    غمگيني
    خشمگيني
    تنفر
    حقارت
    ترس
    خجالت
    احساس گناه.

قوي ترين احساسات چه مواردي مي باشند؟

اين احساسات به دليل اينكه قابل كنترل نمي باشند، قوي ترين احساسات مي باشند.

من معتقدم كه دوست داشتن قوي ترين احساس است، چرا كه حتي در بدترين زمان ها هم مي تواند منجر به نزديك شدن افراد شود.

نفرت و عشق دو قطب مربوط به يك احساس مي باشند و هر دو آنها خيلي قوي هستند.

من معتقدم كه دوست داشتن قوي ترين احساس است، چرا كه حتي در بدترين زمان ها هم مي تواند منجر به نزديك شدن افراد شود.

نفرت و عشق دو قطب مربوط به يك احساس مي باشند و هر دو آنها خيلي قوي هستند.
۸ احساس موجود چه مواردي هستند؟

پلاتچيك[۱] هشت احساس مبناي را شامل اعتماد (پذيرش)، خشمگيني، انتظار (علاقمندي)، نفرت، لذت، ترس، غمگيني و شگفت زدگي در نظر گرفته است.
قوي ترين احساس انسان چه موردي مي باشد؟

دوست داشتن

دوست داشتن يا عشق قوي ترين احساس موجود مي باشد، چرا كه شما را تحت تاثير قرار مي دهد و تحت كنترل در مي آورد.
۵ احساس اصلي چه مواردي مي باشند؟

پائول اكمن[۲] در قرن بيستم، شش احساس مبنايي (خشمگيني، نفرت، ترس، خوشحالي، غمگيني و شگفت زدگي) را تعرف كرد و وربرت پلاچيك[۳] هشت احساس مبنايي را تعريف كرد و آنها را چهار گروه از موارد متضاد قطبي (لذت – غمگيني، خشمگيني – ترس، اعتماد – عدم اعتماد، شگفت زدگي – انتظار) دسته بندي كرد.
مبنايي ترين احساس انسان چه احساسي مي باشد؟

روان شناسي به اسم پائول اكمن در اواسط دهه ۱۹۷۰، شش احساس مبنايي را پيشنهاد كرد كه در سطح جهاني و در تمامي فرهنگ هاي بشري تجربه مي شوند.

احساساتي كه وي تعريف كرده بود شامل خوشحالي، غمگيني، نفرت، ترس، شگفت زدگي و عصبانيت بودند.
من به چه نحوي مي توانم تنهايي خودم را متوقف كنم؟

اقداماتي كه شما بايد براي متوقف كردن تنهايي خودتان در محيط كار انجام بدهيد، عبارتند از:

    اين فرض را نداشته باشيد كه افراد موجود در پيرامونتان به شما علاقمندند. افرادي كه تنها هستند، احساس منزوي بودن مي كنند و فكر مي كنند كه هيچ كس به آنها يا زندگي آنها علاقه اي ندارد. …
    در رابطه با كار خودتان صحبت كنيد. …
    هيچ وقت به تنهايي غذا نخوريد. …
    با ساير افراد همكاري داشته باشيد. …
    به همكاران خودتان سلام كنيد. …
    نسبت به زندگي شخصي خودتان بي توجه نباشيد.

چرا من احساس مي كنم كه فاقد احساسات هستم؟

عوامل مختلفي وجود دارند كه مي توانند منجر به ايجاد بي حسي عاطفي شوند.

افسردگي و اضطراب دو مورد از رايج ترين اين موارد مي باشند. …

اختلال استرس بعد از آسيب، كه مي تواند با افسردگي و اضطراب مرتبط باشد، هم مي تواند منجر به ايجاد بي حسي در شما شود.

همچنين برخي از داروها هم مي توانند منجر به بي حسي شوند.
من به چه نحوي مي تواند بي حس بودن عاطفيم را متوقف كنم؟

استراتژي هاي مقابله رايجي كه براي درمان بي حسي عاطفي بيان شده اند، عبارتند از:

    كاهش دادن استرس
    ورزش كردن
    مصرف غذاي سالم
    داشتن خواب كافي
    شناسايي عوامل، علل، محرك ها و عوامل تشديد كننده و تلاش كردن به منظور اجتناب از آنها يا شكل بندي مجدد درك فرد از آنها
    مطرح كردن احساسات با دوستان، خانواده يا هم اتاقي ها و اقدام به دريافت كمك در موقع نياز
    تلاش كردن براي مشغول ماندن يا حواس پرت كردن خودتان
    تلاش كردن براي در نظر داشتن اين مورد كه اغلب احساسات مربوط به بي حسي، يك سري احساسات موقتي مي باشند و استرس يا نگراني مي توانند وضعيت احساسات شما را وخيم تر كنند و اين احساسات به مدت طولاني تري در شما وجود داشته باشد
    برنامه ريزي يك قرار ملاقات با روان شناس خودتان به منظور صحبت كردن در مورد احساسات و بحث كردن در مورد مكانيزم هاي مقابله رفتاري.

من به چه نحوي مي توانم بي احساس بودن خودم را متوقف كنم؟

مراحل

    چشم ها و دهان خودتان را ريلكس كنيد. چشم ها و دهان مي توانند بيان كننده احساسات متعددي باشند. …
    حركات خودتان را مشاهده كنيد. حركات ريز مي توانند نشان دهنده موارد متعددي باشند، حتي در صورتي كه شما هيچ اراده اي براي بيان كردن آن معني خاص نداشته باشيد. …
    در وضعيت بي حسي باقي بمانيد. از بيان كردن هر نوع احساسي به صورت نشسته يا ايستاده اجتناب كنيد.

تفكرات مزاحم يا تفكر بيش از حد؟ كدام مفيد و كدام مضر است؟

اگر حس بدي نسبت به فكر بيش حس داريد مشكلي نخواهيد داشت ولي اگر براي شما آزاردهنده است حتماً اين نوشته را مطالعه كنيد.

در صورتي كه اين مورد براي شما آشنا باشد، با استفاده از ۱۰ توصيه بيان شده در زير مي توانيد خودتان را از تفكر بيش از حد خلاص كنيد.
۱٫ آگاهي يافتن شروع تغييير مي باشد.

قبل از آنكه شما عادت تفكر بيش از حد خودتان را شناسايي كنيد يا با آن مقابله كنيد، نياز داريد كه نسبت به مواردي كه در حال اتفاق افتادن هستند، آگاهي كسب كنيد.

هر زماني كه احساس شك كنيد يا احساس استرس يا اضطراب داشته باشيد، يك قدم به عقب برگرديد و موقعيت و نحوه واكنش خودتان را بررسي كنيد.

در اين شرايط، آگاهي يك بذري براي تغييري مي باشد كه شما مي توانيد آن را بكاريد.
۲٫ در رابطه با مواردي كه اشتباه هستند فكر نكنيد، بلكه در رابطه با مواردي كه درست هستند، فكر كنيد.

در اكثر موارد، تفكر بيش از حد از طريق فقط يك احساس ايجاد مي شود كه ترس نام دارد.

زماني كه شما بر روي تمامي موارد منفي متمركز مي شويد كه مي توانند صورت بگيرند، احتمال بي حس شدن شما افزايش مي يابد.

زمان بعدي كه احساس كنيد يك حركت مارپيچي را در آن مسير شروع مي كنيد، اين كار را متوقف كنيد.

تمامي مواردي كه مي توانند درست باشند را تصور كنيد و تفكرات ايجاد شده خودتان را بيان كنيد.
۳٫ خودتان را به سمت خوشحالي منحرف كنيد.

در برخي مواقع منحرف كردن مسير خودتان به سمت راه هاي جايگزين، منجر به ايجاد شرايط شاد، مثبت، سالم و مفيد خواهد شد.

مواردي از قبيل مديتيشن، رقص، ورزش، يادگيري يك ابزار، بافندگي، ترسيم و نقاشي مي توانند شما را به اندازه كافي از مشكلاتتان دور نگه دارند تا هر نوع تحليل بيش از حد را متوقف كنيد.
۴٫ موارد موجود را تجسم كنيد.

بزرگتر و منفي كردن موارد موجود نسبت به حالت واقعي كه دارند، به راحتي امكان پذير است.

زماني بعدي كه شما يك نوع چالشي براي خودتان ايجاد مي كنيد، از خودتان بپرسيد كه اين شرايط در پنج سال بعدي چه اهميتي خواهند داشت.

يا در ماه بعد، چه اهميتي خواهند داشت.

 

روان نژندي و روان پريشي

۵۴ بازديد

روان نژندي و روان پريشي

اختلالات رواني به طور كلي به دو دسته ي كلي تقسيم مي شوند:

روان نژندي (نوروتيك) و روان پريشي (سايكوز)

تفاوت اين دو دسته در شدت اختلال و درجه آگاهي فرد نسبت به حالت خود است.

مي توانيم بگوييم روان نژندي يا نوروز، اختلال خفيف و طبيعي است.

روان پريشي (سايكوتيك)، اختلالات شديدي هستند.
مرز روان نژندي و روان پريشي

روان نژندها نسبت به اختلال خودشان آگاهي دارند و ارتباطشان با دنياي خارج قطع نشده است و مي توانند دنياي خارج را ارزيابي كنند ولي در مقابل فرد روان پريش ارتباطش با دنياي خارج قطع شده است و نسبت به اختلال خود بينش ندارد.
روان نژندي (Neurotic)  

اختلالاتي كه در دسته بندي اختلالات روان نژندي قرار مي گيرند پايه و اساس كالبد شناسانه، يعني علت عضوي ندارند.

همچنان كه فرد از سلامت عقلي برخوردار است، اضطراب وجودش را فرا مي گيرد.

اختلال هاي روان نژندي

اختلال افسردگي نوروتيك، اختلال وسواس، اختلال اضطراب نوروتيك، ترس هاي مرضي (فوبيا)، هيستري، واكنش هاي تجزيه اي واختلالات خلقي، در دسته ي روان نژندها قرار مي گيرند.

نوروتيك ها از وجود اختلالشان آگاه هستند و از آن رنج مي برند وبه دليل اينكه نمي توانند علائم خودشان را كنترل كنند، احساس ناتواني مي كنند، اما براي جامعه بي خطر هستند.

يكي از علائم مهم روان نژندي نگراني است.
نگراني

احساس عمومي به آزردگي ناخوشايند، انتظار خطر و ترس ناشي از خطري است كه شخص منتظر آن است ولي نمي داند اين احساس از كجا سرچشمه مي گيرد.

افراد با شخصيت نوروتيك بسيار زودرنج، حساس، افسرده و فاقد اعتماد به نفس هستند، با اين حال فرد نوروتيك توانايي ارزيابي دنياي خارج را دارد.

احساس گناه و حقارت در اين افراد بسيار زياد ديده مي شود، عصبي، تحريك پذير و كم تحمل هستند و معمولا خشونت هاي شديدي را از خودشان نشان مي دهند، اين افراد با اينكه مي دانند رفتارشان بهنجار نيست اما توانايي اين را ندارند كه رفتار نابهنجار خودشون رو تغيير دهند.

در اين افراد حتي ممكن است توهم و هذيان نيز وجود داشته باشد ولي آنها بر خلاف افراد روان پريش كاملا نسبت به وجود اين توهم ها و هذيان ها آگاهي دارند و مي دانند كه آنها واقعي نيستند.

از جمله دلايل ايجاد اختلال هاي نوروتيك، عدم تعادل در دوران كودكي، عدم تعادل پدر و مادر، عدم آشنايي مربيان با اصول تعليم و تربيت است.

هر اندازه اين عدم تعادل هاي دوران كودكي زودتر آشكار شود، تشخيص و مداواي اختلالات در بسياري از موارد آسان تر خواهد بود.

رفتار عاشقانه با زن

۵۵ بازديد

بعضي از آقايان واقعا كم لطف و بي اعتنا مي باشند كه خانم ها به شدت احتياج به تشكر و قدرداني داشته اند و تمايل دارند كه شخص مقابل همواره و در تمام حال علاقه و محبت خود را به آنها به ابراز كردن بپردازد.

خانمها به فردي نياز دارند كه بتوانند از لحاظ روحي با او رابطه برقرار كنند و آنها فردي را مي‌خواهند كه بتوانند با همه ي وجود به او اطمينان داشته باشد و به دنبال يافتن مردي مي باشند كه بتوانند با او آزادانه در رابطه با مشكلات خود گفت و گو كنند و آرزوهاي آينده خود را بازگو كنند .

اصولاً خانم ها موجودات عجيب و مرموز به حساب مي‌آيند ولي ا گر فقط بخواهيد و بتوانيم به صورت صادقانه يك شريك و همدم عاشق را به بازي كردن بپردازيد آنها هم با اخلاص تمام معني عشق واقعي را به شما نشان مي‌دهند و اگر در پي كسب كردن عشق واقعي خود مي باشيد بايد با برخورد و گفتار خود به او ثابت كنيد كه به صورت صميمانه به او علاقه مند مي باشيد.

مرحله ها

۱. مهربان باشيد و در همه موقعيت ها با او اظهار همدردي داشته باشيد و او را درك كنيد كه خانم ها عاشق مردهاي مي باشند كه دلسوز و مهربان هستند و قلبا برايشان ارزش و اهميت قائل باشند .

يك خانوم مايل مي باشد عبارت “چه مرد خوبي” را به طور دائم در رابطه با فردي كه با او وارد ارتباط شده است به تكرار كردن بپردازند و علاقه دارند كه شوهرش هر چند وقت يكبار براي او بازگو كند كه تا چه اندازه برايش اهميت دارد و اين امر را در برخوردهايش ثابت كند.

بدون علت سعي كنيد به او كادو بدهيد و به او زنگ بزنيد و يا هنگامي كه خانه نمي باشند در منشي تلفني يك پيام عاشقانه واگذاريد به هر صورت هر كار كوچكي كه تصورش را مي كنيد به انجام دادن بپردازيد تا او پي ‌ببرد كه شما برايش ارزش قائل مي باشيد.

۲. كادوهايي با فكر قبلي هديه بدهيد كه خانم عاشق اين مي باشند كه شخص مقابل آنها را به سوپرايز كردن بپردازد و اين هدايا الزامي نمي باشد .

حتما گرانقيمت باشند تا او را خوشحال كند بلكه فقط كافي مي باشد كه اين كار را از صميم قلب خود به انجام دادن بپردازيد و ارزش يك هديه هيچ ربطي به قيمت آن ندارد بلكه تفكري وراي آن مي‌باشد و علت خريداري مي باشد كه آن را ارزشمند خواهد كرد .

اين هديه هاي گاه و بيگاه به خانم ها نشان خواهد داد كه تنها فردي مي باشد كه شما در ذهن خود به او فكر مي كنيد و برايش اهميت قائل مي باشيد.
دروغ چيست و دروغگو كيست؟
بازي درماني
رفتار عاشقانه با زن

۳. الزامي نمي باشد كه منتظر رسيدن تولد يا روز بخصوص ديگري باشيد.

مي توانيم بدون هيچ علت به خصوصي براي او گل تهيه كنيد و جواهرات به خريداري كردن بپردازيد و حتي اگر در كنار يكديگر نمي باشد مي توانيد از قبل هديه مورد نظر را به سفارش دادن بپردازيد تا دقيقا آن را در همان تاريخ بخصوص كه در نظر داريد براي شما ارسال كنند.

بهتر مي باشد كه در بيشتر اوقات بر روي جواهرات هزينه كنيد كه تنها يك جفت گوشواره ساده شادي عميقي را در قلب به وجود خواهد آورد از جمله ديگر موارد هم مي‌توان به يك شاخه گل كه او علاقه دارد و يا يك دست لباس زير اشاره داشت.

بعضي از آقايون فكر مي كنند كه بايد حتما پولدار باشند تا بتوانند اين كار را درست انجام بدهند ولي اين چنين نمي باشد و تنها كافي مي باشد كه كمي بيشتر فكر خود را به كار بگيريد .

اگر خانه‌تان شاغل مي باشند مي‌توان يكي از روزهاي سال كه براي او ارزش بخصوصي دارد هديه تان را به دفتر كارش بفرستيد و او را بيش از پيش به هيجان زدگي برسانيد كه با اين كار نه تنها او احساس غرور خواهد كرد بلكه افراد پيرامونش هم متوجه خواهند شد كه چقدر خوب با او رفتار شده و اين امر براي خانم از ارزش و اهميت بالايي برخوردار مي باشند.

۴. هيچ وقت روز تولد و همينطور سال نو و روز مادر و غيره را به فراموشي نسپاريد و تمام دوستانش در اين روز هديه هاي كوچك محبت آميزي را دريافت خواهند كرد.

خانم ها همسر خود را در اين موارد با اطرافيان مقايسه خواهند كرد و مشاهده مي كنند تا چه اندازه به آنها ارزش و اهميت مي‌دهد و اگر تمايل داريد كه همچنان شاهزاده روياي همسر خود باقي بمانيد بهتر مي باشد كه هديه بخصوصي را براي او در نظر داشته باشيد كه به هر صورت يك چيز كوچك هم خيلي بهتر از هيچ چيز مي باشد.

رفتار با شوهر درونگرا

۶۱ بازديد

زنان برونگرا امكان دارد در رفتار با شوهر درونگراي خود دچار مسائلي بشوند كه شايد در رابطه با مرد برونگرا و زن درونگرا چندان اين امر پررنگ نباشد .

مردها برونگرا مي باشند و زنها درونگرا كه زن ها از گفت‌وگوهاي صميمانه لذت خواهند برد و عاشق مورد توجه قرار گرفتن مي باشند و رودررو مقابل يك نفر مي باشند .

در صورتي كه مردها با احساسات عميق چندان ميانه‌اي ندارند و بيشتر گروه‌ها و همينطور جمع‌هاي بزرگ را به آن علاقه دارند كه برونگرايي و درونگرايي خصوصيات شخصيتي مي باشد نه خصوصيات مربوط به جنسيت.

درونگرا چه زن و چه مرد درگير احساسات و تفكرات خودشان مي باشند در صورتي كه برونگرا معاشرتي مي باشند و به تعامل و برخوردهاي اجتماعي توجه مي كنند .

بنابراين زنان برونگرا امكان دارد در برخورد كردن با شوهر درون گرايي خود دچار مسائلي بشوند كه در رابطه ي با مرد برونگرا و زن درونگرا چندان اين امر پررنگ نمي باشد.

به طور مثال شما بيان مي كنيد كه از لباس جديد من خوشت مي آيد و همسر شما بيان مي كند بله و شما در جواب مي‌گوييد: اين زشت ترين لباسي مي باشد كه من تا به حال مشاهده كرده ام كه تو در اين لباس درست مانند يك اسب آبي خواهي شد .

چيزي كه او تصور مي‌كند و براي شما بيان كرده است اين مي باشد كه اين لباس خيلي به تو مي آيد و زيبا مي باشد . در اين لباس زيبا شده اي و تو هرچه كه بپوشي زيبا مي‌شوي.

درونگراها با وجود اينكه در اكثر اوقات همان احساسي را دارا مي باشند كه يك برونگرا دارد ولي نمي دانند كه به چه صورت احساسات خود را بازگو كنند و يا اصلا احساس نمي كنند كه ضرورت دارد فكر و احساس و همينطور هيجان‌هاي خود را آشكار كنند .

اگر از يك درونگرا پرسشي بپرسيد كه جواب بله يا خير مي باشد قطعاً فقط در همين حد پاسخ خواهد داد بله يا خير. پس بهتر مي باشد پرسش هاي تان را به صورت ديگري بازگو كنيد به طور مثال نظرت در رابطه با لباس جديد چه مي باشد؟

يا اينكه تلاش كنيد نظرش را با بازگوكردن پرسش هاي پياپي كسب كنيد و او را به مكالمه وادار كنيد تا گرايش برونگرايي شما هم راضي شود.

درونگراها مي‌شنود و پردازش خواهند كرد و به فكر فرو خواهند رفت و جواب كوتاه مي دهند و دوباره به فكر فرو خواهند رفت و برونگراها مي‌شنوند و به پردازش كردن مي‌پردازد و پاسخ مي دهند .

به عبارت ديگر درونگراها مي نشيند و به اين فكر خواهند كرد كه اين لباس زيبا و برازنده مي باشد ولي برونگراها ابراز مي كنند كه اين لباس چقدر زيبا و برازنده به حساب مي‌آيد.
رفتار عاشقانه با زن
سيستم پسو بويدن رواني حركتي
درمان متمركز بر فرد
 زمان باهم بودن

هنگامي كه همسرتان بيان مي كند به تنهايي احتياج دارد منظورش اين نمي باشد كه به خاطر با شما نبودن تنهايي را مي خواهد بلكه فقط به سازماندهي ذهني و به دست آوردن انرژي مجدد احتياج دارد به طور معمول پس از مدت كوتاهي تنها بودن بهتر از قبل نزد شما باز خواهد گشت .

انرژي فراواني براي ارتباط بهتر با شما را به دست خواهد آورد در صورتي كه برونگراها معمولا در جمع و همينطور گروه‌هاي اجتماعي شارژ خواهند شد و انرژي دريافت مي‌كنند بنابراين به همسرتان اين زمان را بدهيد تا بتواند توجهي را كه به آن احتياج داريد نثار شما كند.
پدر و مادري كردن

اينطور تصور نكنيد كه فرزندان شما از علاقه پدر به خود بي خبر مي باشند و صرفاً به اين علت كه او علاقه و محبت اش را فرياد نخواهد زد همسر شما ارتباط متفاوتي با فرزندانش دارا مي باشد .

هرگز در اين رابطه داخل نشويد و تلاش نكنيد كه ارتباط بزرگ تر و عميق تري را به وجود آوريد كه فرزندان شما عشق و مهر پدرشان را به درك كردن بپردازند و احتياجي ندارند كه شما اين مسئله را به آنها ثابت كنيد .

اين را به ياد داشته باشيد كه درون گرا بودن و ايراد گرفتن نقطه ضعف نمي باشد بلكه فقط به اين معني مي باشد كه شخص درونگرا به طريقي متفاوت ارتباط برقرار خواهد كرد .

هنگامي كه پاي پدر و مادر بودن وسط مي‌آيد فرق شخصيتي داشتن يا داشتن زبانهاي متفاوت هيچگونه ايرادي ندارد كه در حقيقت به نفع بچه ها هم مي باشد به دليل اينكه به آنها اين امكان را خواهد داد تا نوع تيپ شخصيتي خودشان را متوجه بشوند و آن را باور كنند.

اختلالات خلقي و اضطراب

۴۴ بازديد

اختلالات خلقي و اضطراب

    اختلالات اضطرابي

همه ي ما در بسياري از موقيعت هاي زندگي به طور طبيعي احساس اضطراب مي كنيم، رايجترين واكنش به فشار رواني و محرك تنش زا، اضطراب است.
مفهوم اضطراب

منظور از اضطراب، هيجان ناخوشايندي است كه با اصطلاحاتي مانند نگراني، تنش و ترس بيان مي شود.

اكثر رفتارهاي اضطرابي، رفتارهاي كاملا طبيعي و به صورت واكنش هاي سازگارانه هستند كه به ما كمك مي كنند تا در شرايط دشواري كه برايمان پيش آمده صحيح عمل كنيم.

گاهي اضطراب آنقدر شديد يا انقدر با رويدادها و موقيعت هاي نامناسب همراه مي شود كه براي فرد مشكل ساز و ناسازگارانه جلوه مي كند و به اضطراب مرضي و اختلال اضطرابي تبديل مي شود.
نشانه هاي اختلال اضطرابي

    در اختلال اضطرابي، ميزان ترس بسيار بيشتر از تهديد يا خطر است. يعني شدت ترس با شدت تهديد تناسب منطقي ندارد (مثلا در فوبياهاي خاص: ترس از آسانسور).
    افراد دائما خود را در حالت ترس و نگراني مي بينند بدون آنكه علت آن مشخص باشد.
    ترس و نگراني به طور مزمن وجود دارند و دايما فرد را رنج مي دهند، تا جايي كه نمي تواند زندگي روزمره ي خود را با حالت عادي پيش ببرد.
    اين حالت ممكن است باعث شود كه فرد نتواند شغل خود را حفظ كند يا با دوستان، همسر يا اعضاي خانواده روابط طولاني مدت داشته باشد.

انواع اختلالات خلقي و اضطراب
اختلال اضطراب جدايي

اختلالي رواني كه در آن، فرد به علت جدا شدن از خانه يا از افرادي كه به آنها وابستگي عاطفي زيادي دارد (پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، فرزندان، خواهر، برادر، همسر) به شدت مضطرب مي شود.
اختلال وحشتزدگي

اختلال وحشتزدگي، يعني حملات مكرر وحشت يا اضطراب. حمله ي وحشت زدگي عبارت است از ترس و ناراحتي شديد كه در عرض چند دقيقه به اوج خود مي رسد.

اين حملات با بعضي سمپتوم هاي فيزيكي همراه هستند، از جمله: تپش قلب، تنفس سريع، سرگيجه، تعريق زياد، تهوع و لرزش.
آگورافوبيا

افراد مبتلا به آگورافوبيا هميشه مي ترسند كه مبادا در جايي گير بيفتند و در صورت نياز فوري نتوانند به موقع كمك دريافت كنند، ترس از فضاهاي بسته يا فضاهاي باز، ترس از استفاده از انواع وسيله ي حمل و نقل، ترس از ايستادن در صف و قرار گرفتن در داخل جمعيت از اين دسته اختلالات هستند.
فوبياهاي خاص

عبارتند از ترس هاي افراطي، غير منطقي و مداوم نسبت به يك شيء يا يك وضعيت خاص (مثلا ترس از پرواز با هواپيما، ارتفاع، حيوانات، آمپول، مشاهده ي خون).
اختلال اضطراب اجتماعي

عبارت است ترس شديد و دايمي از موقيعت هايي كه در آنها فرد، در جمع ديگران قرار مي گيرد يا بايد جلوي آنها كاري كند (سخنراني كند).

افراد مبتلا به اين اختلال از هرگونه موقيعت اجتماعي كه فكر مي كنند در آن مورد ارزيابي منفي ديگران قرار مي گيرند، مي ترسند و سعي مي كنند از آن دور باشند.

اختلالات خلقي عبارتند از ناراحتي ها و نابساماني هاي هيجاني و عاطفي كه باعث مي شوند فرد از درون ناراحت باشد و نتواند كارها و وظايف خود را خوب انجام دهد.

اختلالات خلقي به دو دسته ي كلي اختلالات افسردگي و اختلالات دو قطبي تقسيم مي شوند.
اختلالات افسردگي

همه ي انسان ها در مقطعي از زندگي خود احساس افسردگي مي كنند و معمولا مي توانند علت اين افسردگي را به رويدادهاي مشخصي ربط دهند، تجربه هايي مثل از دست دادن شغل يا فوت بستگان نزديك مي توانند آغاز دوره اي از غم و تكرار بعضي افكار منفي شوند.

اكثر افراد مي توانند اين احساسهاي منفي را در عرض چند روز يا چند هفته از بين ببرند و به زندگي عادي خود بازگردند.

اما براي بعضي از افراد نشانه هاي افسردگي به مدت طولاني مي ماند و در همه ي جوانب زندگي آن ها نفوذ مي كند.
نشانه هاي هيجاني و انگيزشي اختلال افسردگي

تجربه هاي هيجاني افراد افسرده منفي هستند و ديگران آن ها را معمولا غمگين، نوميد، پريشان، محزون، بي انگيزه، بي نشاط و دلسرد توصيف مي كنند.

از تمايلات جنسي اين افراد به شدت كاسته مي شود.

روش هايي براي كنترل كودك لجباز

۴۷ بازديد

روش هايي براي كنترل كودك لجباز

بسياري از والدين با اين سوال كه با كودك لجباز چگونه بايد رفتار كنند دست و پنجه نرم مي كنند. لجبازي در كودك يك مشكل متداول است، مخصوصا در كودكان سه تا پنج ساله و نوجوانان. اين مسئله قسمت طبيعي از رشد كودك است و در رفتارهايي مثل نافرماني از والدين، معلمان و ديگر بزرگترها نمود پيدا مي كند.

در دوره دبستان، آنهايي كه لجباز هستن بيشتر بهانه گيري مي كنند و هر چه شما مي خواهند انجام نمي دهند (يا بسيار كند انجام مي دهند)، تا اينكه از كوره در بروند، كه ويژگي بچه هاي كوچكتر است.

كودك ممكن است سعي داشته باشد كنترل خود را روي موقعيت نشان دهد يا استقلال خود را اعلام كند. شايد او در حال تست كردن محدوديت هايش و اقتدار شماست. يا شايد مي خواهد آنچه را دوست ندارد ابراز كند، مخصوصا وقتي شما به او مي گوييد مثلا اسباب بازي ها را جمع كن يا كارهايت را انجام بده.
چگونگي مديريت لجبازي در كودكان

در اين قسمت برخي نكات كاربردي براي مديريت لجبازي در كودكان ارائه شده اند:

    به دنبال دلائل ايجاد اين رفتار بگرديد

به دنبال دلائل و راه اندازهاي رفتار كودك بگرديد، و سعي كنيد رفتار لجبازي وي را زير نظر بگيريد. آيا الگويي وجود دارد؟ آيا چيزهاي خاصي هستند كه دوست ندارد يا نمي خواهد انجام دهد؟ آيا او زماني لجباز مي شود كه مسائل گيج كننده هستند  يا زماني كه عجله دارد؟

هم چنين، سعي كنيد در مورد قوانين و تكاليف منزل صريح باشيد، ت كودك بتواند آنها را دنبال كند. براي مثال، در كودكان پنج تا شش ساله تميز كردن كل اتاق كمي زياد است، و اگر همين كار را به صورت تكاليف خردتر دربياوريد شايد بهتر بتواند انجام دهد.

مثلا برداشتن اسباب بازي ها از روي زمين، يا كمك به شما در انجام آنها. زماني كه دليل را پيدا مي كنيد، مي توانيد قدم هاي لازم براي انطباق با موقعيت را برداريد و با مخالفت كمتري مواجه شويد.

    فرزند خود را براي انجام كارهاي خوب آماده كنيد

سعي كنيد از موقعيت هايي كه كودك در آنها لجبازي نشان ميد هد يا رفتار بد دارد دوري كنيد. براي مثال، اگر برنامه زماني كودك بيش از حد پر باشد كودك باشد بداخلاق مي شود، سعي كنيد از برنامه ريزي براي كارهاي زياد بعد از مدرسه يا براي آخر هفته بپرهيزيد. اگر كودك شما از تغيير ناگهاني متنفر است، سعي كنيد بين فعاليت هاي يك وقت اضافي را منظور كنيد.

    طوري با كودك رفتار كنيد كه دوست داريد با شما رفتار شود

دقيقا مانند بزرگسالان، كودك شما كه با او به خوبي رفتار كرده ايد مي تواند آرام باشد.

ممكن است در خلق بدي باشد، يا احساس بي حوصلگي كند و نياز به ساعاتي آرامش داشته باشد. در مورد آنچه كودك بايد انجام دهد محكم باشيد اما با روشي نرم و دوستانه با او صحبت كنيد.

زماني كه الگوي خوبي از چگونگي ابراز يك عقيده يا مخالفت به روش محترمانه و عاشقانه هستيد، كودك شما نيز پيروي مي كند.

اختلالات زبان و گفتار در كودكان

۵۶ بازديد

اختلالات زبان و گفتار در كودكان

كودكان در هنگام تولد آماده يادگيري يك زبان هستند، و بايد زباني را بياموزند كه خانواده و محيط آنها استفاده مي كنند.
بيماري اختلالات زبان و گفتار در كودكان

يادگيري يك زبان زمان مي برد، و كودكان در رشد زبان با يكديگر متفاوت هستند.

به طور معمول، كودكان در حال رشد، هنگام يادگيري با برخي صداها، كلمات و جملات مشكل دارند.

با اين وجود، اكثر كودكان حدود پنج سالگي به خوبي صحبت مي كنند.
كمك به كودكان براي يادگيري زبان

والدين يا مراقبان كودك مهم ترين مربيان او در سنين اوليه كودكي هستند.

كودكان زبان را از طريق گوش دادن به سخنان ديگران و با تمرين كردن مي آموزند.

حتي كودكان كوچك به پاسخ هاي ديگران به صداهايي كه در مي آورند دقت مي كنند.

مهارت هاي زباني و  مغزي كودك با شنيدن صداهاي متفاوت قوي تر مي شود.

والدين مي توانند به يادگيري كودكان به روش هاي متفاوتي كمك كنند:

    پاسخ دادن به اولين صداها، غان و غون كردن و ژست هاي كودك
    تكرار آنچه كودك مي گويد و چيزي را به آنها اضافه كردن
    صحبت در مورد چيزهايي كه كودك مي بيند
    سوال پرسيدن و گوش دادن به پاسخ ها
    قصه گويي
    شعر خواندن با يكديگر

اين مسئله مي تواند در طول بازي يا در ميان كارهاي روزمره باشد.
نگراني در مورد اختلالات زبان و گفتار در كودكان

برخي كودكان با دريافت كلام و صحبت كردن مشكل دارند، و نيازمند درمان و كمك مي باشند.

ممكن است آنها به نقاط عطف رشد كلامي همراه با هم سالان خود نرسيده اند، و اين مي تواند نشاني از تاخير يا اختلال در كلام و گفتار باشد.

رشد زبان قسمت هاي مختلفي دارد و كودكان ممكن است در يك يا دو مورد زير مشكل داشته باشند:

    فهم آنچه ديگران مي گويند (زبان دريافتي)، اين مسئله مي تواند ناشي از موارد زير باشد :
    نشنيدن كلمات (فقدان توانايي شنيداري)
    نفهميدن معاني كلمات
    رساندن افكار با استفاده از زبان (زبان بياني). اين مسئله مي تواند ناشي از موراد زير باشد:
    ناآشنايي با كلمات مورد استفاده
    ناآشنايي با چگونگي كنار هم قرار دادن كلمات
    شناختن كلمات اما عدم توانايي در بيان آنها

اختلالات زبان و گفتار مي توانند با يكديگر و يا به تنهايي وجود داشته باشند.

درمان اختلالات خواب

۶۴ بازديد

درمان اختلالات خواب

درمان اختلالات خواب انواع مختلفي دارند كه هر كدام نشانه هاي مختص به خود را دارند و با توجه به نوع و نشانه هاي هر اختلال راه هاي درمان آن اختلال متفاوت است اما به طور كل براي درمان اختلالات خواب هم از دارو درماني و هم درمان هاي شناختي رفتاري استفاده مي شود.

در زير تعدادي از راهكارهاي درماني براي اختلالات خواب را مطرح مي كنيم:
دارو درماني راهكاري براي درمان اختلالات خواب

دارودرماني براي درمان اختلال بي خوابي (اينسومنيا) و اختلال خواب آلودگي (هايپرسومنيا) مورد استفاده قرار ميگيرد.

براي درمان ناركولپسي (حمله ي خواب) نيز گاهي اوقات دارو درماني مورد استفاده قرار مي گيرد ولي معمولا ناركولپسي (حمله ي خواب) راه درماني ندارد.

براي درمان اينسومنيا يا اختلال بي خوابي از بنزوديازپين ها، زولپيدم، استروپيكلون، زالپلان، فلورازپام، كوآزپام، راملتون استفاده مي كنند.

براي درمان خواب آلودگي از داروهاي محرك استيمولانت ها  و ساير داروهاي سركوب كننده ي خواب استفاده مي كنند.

از استيمولانت ها براي درمان ناركولپسي يا حمله ي خواب نيز استفاده مي شود.

براي درمان اختلال وقفه ي تنفسي در خواب هيچ دارويي مورد استفاده قرار نمي گيرد به جاي آن، يك سري روش هايي مانند كاهش وزن بيمار، جراحي براي ايجاد يك مجراي تنفسي باز، تغيير دادن سقف نرم دهان بكار گرفته مي شوند.

يكي از روش هاي پر طرفدار براي درمان مشكلات تنفسي در طول خواب، PAP (فشار مثبت مجراي تنفسي) است. دستگاه PAP از يك فن (پروانه، پنكه) براي توليد باد، يك ماسك دهان – بيني و يك لوله كه اين دو را به هم وصل مي كند تشكيل مي شود.

جريان هوا از طريق ماسك يك فشار مثبت ايجاد مي كند كه مانع از مسدود شدن مجراي تنفسي مي شود.

روان درماني شناختي رفتاري

روان درماني شناختي رفتاري (CBT) از يك مجموعه تكنيك هاي رفتاري و شناختي استفاده مي كند تا رفتارهاي ناصحيح در ارتباط با خواب، ادراك هاي غلط از خواب و افكر تحريك شده و مزاحم درباره ي خواب را از بين ببرد.

آثار CBT، در مقايسه با آثار دارو، اندكي ديرتر خودشان را نشان مي دهند. علاوه بر اين، لازم است كه بيماران در اين نوع روان درماني نقش فعالي داشته باشند و با روان درمانگر همكاري كنند.
تكنيك هاي رفتاري (براي اختلال اينسومنيا) براي درمان اختلالات خواب

    بهداشت خواب فراگير (جهان شمول)
    روان درماني با كنترل محرك
    روان درماني با محدود سازي خواب
    روان درماني با آرامش بخشي (ريلكسيشن تراپي)
    بيو فيدبك

بهداشت خواب جهان شمول (فراگير، همگاني)

موضوعي كه به طور فراوان مشاهده شده است آن است كه سبك زندگي فرد به آشفتگي خواب منجر مي شود. اين موضوع Inadequate sleep hygiene (بهداشت خواب ناكافي) ناميده مي شود و اشاره دارد به اين كه فرد به علت ناديده گرفتن اصول و قواعد خواب دچار مشكل شده است.
 اصول و قواعد

    داشتن ساعات خواب و بيداري مشخص و منظم (رفتن به تختخواب و بيدار شدن در ساعات مشخص و منظم)
    مصرف نكردن كافئين زياد
    زياد غذا نخوردن قبل از خواب
    ورزش كردن به اندازه ي كافي

بايدها و نبايدهاي بهداشت خواب

    اگر در بستر درباره ي چيزي مشغله ي فكري داريد يا نگرانش هستيد، موضوع را روي يك كاغذ بنويسيد و فردا صبح به آن بپردازيد
    هواي اتاق را خنك نگه داريد
    اتاق را تاريك نگه داريد
    براي دانستن اينكه چقدر بدخواب شده ايد دائم به ساعت نگاه نكنيد
    فكر نكنيد ورزش كردن قبلا از خواب باعث مي شود خسته شويد و بهتر بخوابيد
    وقتي نمي توانيد بخوابيد از تماشاي تلويزيون در تختخواب خودداري كنيد
    در بعد از ظهر يا شب قهوه ننوشيد
    اگر خوابتان نمي برد سيگار نكشيد
    فكر نكنيد الكل باعث مي شود بهتر بخوابيد
    فكر نكنيد مطالعه در تختخواب باعث مي شود زودتر خوابتان ببرد
    در تختخواب چيزي نخوريد

چند نكته مهم در دعواي زوجين / درون چاه طلاق نيافتيد

۲ بازديد

براي آرام كردن زن و شوهر عصباني پس از پايان اختلاف، استراتژي هاي متعددي وجود دارد.

تكنولوژي آينه يكي از اين راه حلهاست.
چرا زوج ها دعوا مي كنند؟

دليل اصلي تفاوت ها و درگيري هاي بين ازدواج ها بايد در تفاوت هاي فرهنگي ديده شود و تعريف ارزش ها از يك زن به ديگري متفاوت است.

شواهد زيادي وجود دارد كه سردرگمي بين سنت و مدرنيته ريشه تفاوت در زندگي زناشويي است.

عوامل ديگري كه مي توان ذكر كرد، عدم مهارت هاي ارتباطي و حل مسئله در زنان و شوهران است.

با شناخت مهارت هاي زندگي، همسران مي توانند به راحتي يكديگر را درك كنند.

يكي از دلايل اختلافات ميان همسران، تلاش براي تغيير رفتارهاي يكديگر است.

هنگامي كه يكي از همسران به دنبال تغيير رفتار شريك زندگي خود است، ناخودآگاه شريك زندگي خود را براي مقاومت در برابر اين رفتار و دفاع از خود سوق مي دهد.

بحث كردن در زندگي نبايد با مشاجره و دعواي زناشويي اشتباه گرفته شود.
چه زماني دعوا كنيم؟

ممكن است زمان خاصي را به عنوان مناسب ترين زمان براي اختلاف نظر ذكر نكنيد، زيرا بستگي به نوع شيوه زندگي و تفاوت هاي فردي دارد و براي همه زوج ها امكان يك نسخه واحد وجود ندارد.

ممكن است همسر شب ها تا دي روقت كار كند، بنابراين او نمي تواند در نيمه شب با مشكلاتش مواجه شود، يا اگر شريك علاقه مند به بازي فوتبال يا ديدن سريال تلويزيوني باشد، او نمي تواند برنامه را تماشا كند.

او با اين موارد مخالفت مي كند اما بايد اشاره كرد كه مردان و زنان، در صورت امكان، در حضور والدين خود، در خانواده و حضور دوستان، در مقابل فرزندان خود، در مكان هاي عمومي و در زماني كه آنها در محل كار هستند، نبايد اجازه دهند مسائل زندگي از حريم خصوصي آنها فراتر رود.

مشاوره مشكلات خانوادگي مي تواند در اين زمينه تكنيك هاي فراواني را در اختيار افراد قرار دهد.

من تو نيستم

مثلا، من در حال حاضر احساس خوبي ندارم.

اين بلافاصله باعث مي شود كه شريك ما در يك موقعيت دفاعي قرار گيرد و مقاومت كند و به جاي اين كه وضعيت را آرام كند، او به سمت تنش حركت مي كند.
پس از دعوا بنويسيد

نوشتن نامه ها پس از پايان اختلاف، بعضي وقت ها براي آرام كردن جو در خانه مفيد است.

از آنجايي كه ما احساسات و اعتقادات خودمان را مي نويسيم، وقتي همسرمان نامه را در هنگام عدم حضور ما مي خواند، خودش را جاي ما قرار مي دهد كه به حل مسئله كمك مي كند و مناقشات را پايان مي دهد.

گاهي اوقات همسران پس از بحث در شرايط آرامش بخش، به ويژه در برخي از اختلافات كه پس از آن همسر به زمان نياز دارند غفلت مي كنند.

زماني كه يكي از طرفين بتواند فضا را ترك كند و به خانه پدر و مادرش برود، يا به بهانه خريد يا پياده روي، به مدت كوتاهي از فضا دور شود رابطه مي تواند بهبود يابد.

مطمئنا اين پيشنهاد هميشه مفيد نيست، زيرا بعضي از همسران ممكن است دوست نداشته باشند تنها پس از دعوا بيرون بروند.

چرا كه آنها اين را دليل بي توجهي به خودشان مي دانند و مي خواهند با شريك زندگي خود با آرامش و بدون تنش صحبت كنند.