سه شنبه ۲۵ شهریور ۰۴

احساس چيست و چگونه احساس خاص خود را تشخيص دهيم؟

۴۴ بازديد

بخش۱٫ احساس چيست و چگونه احساس خاص خود را تشخيص دهيم؟
۱۰ احساس مبنايي چه مواردي هستند؟

    سرگرمي
    هيجان
    شگفت زده شدن
    غمگيني
    خشمگيني
    تنفر
    حقارت
    ترس
    خجالت
    احساس گناه.

قوي ترين احساسات چه مواردي مي باشند؟

اين احساسات به دليل اينكه قابل كنترل نمي باشند، قوي ترين احساسات مي باشند.

من معتقدم كه دوست داشتن قوي ترين احساس است، چرا كه حتي در بدترين زمان ها هم مي تواند منجر به نزديك شدن افراد شود.

نفرت و عشق دو قطب مربوط به يك احساس مي باشند و هر دو آنها خيلي قوي هستند.

من معتقدم كه دوست داشتن قوي ترين احساس است، چرا كه حتي در بدترين زمان ها هم مي تواند منجر به نزديك شدن افراد شود.

نفرت و عشق دو قطب مربوط به يك احساس مي باشند و هر دو آنها خيلي قوي هستند.
۸ احساس موجود چه مواردي هستند؟

پلاتچيك[۱] هشت احساس مبناي را شامل اعتماد (پذيرش)، خشمگيني، انتظار (علاقمندي)، نفرت، لذت، ترس، غمگيني و شگفت زدگي در نظر گرفته است.
قوي ترين احساس انسان چه موردي مي باشد؟

دوست داشتن

دوست داشتن يا عشق قوي ترين احساس موجود مي باشد، چرا كه شما را تحت تاثير قرار مي دهد و تحت كنترل در مي آورد.
۵ احساس اصلي چه مواردي مي باشند؟

پائول اكمن[۲] در قرن بيستم، شش احساس مبنايي (خشمگيني، نفرت، ترس، خوشحالي، غمگيني و شگفت زدگي) را تعرف كرد و وربرت پلاچيك[۳] هشت احساس مبنايي را تعريف كرد و آنها را چهار گروه از موارد متضاد قطبي (لذت – غمگيني، خشمگيني – ترس، اعتماد – عدم اعتماد، شگفت زدگي – انتظار) دسته بندي كرد.
مبنايي ترين احساس انسان چه احساسي مي باشد؟

روان شناسي به اسم پائول اكمن در اواسط دهه ۱۹۷۰، شش احساس مبنايي را پيشنهاد كرد كه در سطح جهاني و در تمامي فرهنگ هاي بشري تجربه مي شوند.

احساساتي كه وي تعريف كرده بود شامل خوشحالي، غمگيني، نفرت، ترس، شگفت زدگي و عصبانيت بودند.
من به چه نحوي مي توانم تنهايي خودم را متوقف كنم؟

اقداماتي كه شما بايد براي متوقف كردن تنهايي خودتان در محيط كار انجام بدهيد، عبارتند از:

    اين فرض را نداشته باشيد كه افراد موجود در پيرامونتان به شما علاقمندند. افرادي كه تنها هستند، احساس منزوي بودن مي كنند و فكر مي كنند كه هيچ كس به آنها يا زندگي آنها علاقه اي ندارد. …
    در رابطه با كار خودتان صحبت كنيد. …
    هيچ وقت به تنهايي غذا نخوريد. …
    با ساير افراد همكاري داشته باشيد. …
    به همكاران خودتان سلام كنيد. …
    نسبت به زندگي شخصي خودتان بي توجه نباشيد.

چرا من احساس مي كنم كه فاقد احساسات هستم؟

عوامل مختلفي وجود دارند كه مي توانند منجر به ايجاد بي حسي عاطفي شوند.

افسردگي و اضطراب دو مورد از رايج ترين اين موارد مي باشند. …

اختلال استرس بعد از آسيب، كه مي تواند با افسردگي و اضطراب مرتبط باشد، هم مي تواند منجر به ايجاد بي حسي در شما شود.

همچنين برخي از داروها هم مي توانند منجر به بي حسي شوند.
من به چه نحوي مي تواند بي حس بودن عاطفيم را متوقف كنم؟

استراتژي هاي مقابله رايجي كه براي درمان بي حسي عاطفي بيان شده اند، عبارتند از:

    كاهش دادن استرس
    ورزش كردن
    مصرف غذاي سالم
    داشتن خواب كافي
    شناسايي عوامل، علل، محرك ها و عوامل تشديد كننده و تلاش كردن به منظور اجتناب از آنها يا شكل بندي مجدد درك فرد از آنها
    مطرح كردن احساسات با دوستان، خانواده يا هم اتاقي ها و اقدام به دريافت كمك در موقع نياز
    تلاش كردن براي مشغول ماندن يا حواس پرت كردن خودتان
    تلاش كردن براي در نظر داشتن اين مورد كه اغلب احساسات مربوط به بي حسي، يك سري احساسات موقتي مي باشند و استرس يا نگراني مي توانند وضعيت احساسات شما را وخيم تر كنند و اين احساسات به مدت طولاني تري در شما وجود داشته باشد
    برنامه ريزي يك قرار ملاقات با روان شناس خودتان به منظور صحبت كردن در مورد احساسات و بحث كردن در مورد مكانيزم هاي مقابله رفتاري.

من به چه نحوي مي توانم بي احساس بودن خودم را متوقف كنم؟

مراحل

    چشم ها و دهان خودتان را ريلكس كنيد. چشم ها و دهان مي توانند بيان كننده احساسات متعددي باشند. …
    حركات خودتان را مشاهده كنيد. حركات ريز مي توانند نشان دهنده موارد متعددي باشند، حتي در صورتي كه شما هيچ اراده اي براي بيان كردن آن معني خاص نداشته باشيد. …
    در وضعيت بي حسي باقي بمانيد. از بيان كردن هر نوع احساسي به صورت نشسته يا ايستاده اجتناب كنيد.

تفكرات مزاحم يا تفكر بيش از حد؟ كدام مفيد و كدام مضر است؟

اگر حس بدي نسبت به فكر بيش حس داريد مشكلي نخواهيد داشت ولي اگر براي شما آزاردهنده است حتماً اين نوشته را مطالعه كنيد.

در صورتي كه اين مورد براي شما آشنا باشد، با استفاده از ۱۰ توصيه بيان شده در زير مي توانيد خودتان را از تفكر بيش از حد خلاص كنيد.
۱٫ آگاهي يافتن شروع تغييير مي باشد.

قبل از آنكه شما عادت تفكر بيش از حد خودتان را شناسايي كنيد يا با آن مقابله كنيد، نياز داريد كه نسبت به مواردي كه در حال اتفاق افتادن هستند، آگاهي كسب كنيد.

هر زماني كه احساس شك كنيد يا احساس استرس يا اضطراب داشته باشيد، يك قدم به عقب برگرديد و موقعيت و نحوه واكنش خودتان را بررسي كنيد.

در اين شرايط، آگاهي يك بذري براي تغييري مي باشد كه شما مي توانيد آن را بكاريد.
۲٫ در رابطه با مواردي كه اشتباه هستند فكر نكنيد، بلكه در رابطه با مواردي كه درست هستند، فكر كنيد.

در اكثر موارد، تفكر بيش از حد از طريق فقط يك احساس ايجاد مي شود كه ترس نام دارد.

زماني كه شما بر روي تمامي موارد منفي متمركز مي شويد كه مي توانند صورت بگيرند، احتمال بي حس شدن شما افزايش مي يابد.

زمان بعدي كه احساس كنيد يك حركت مارپيچي را در آن مسير شروع مي كنيد، اين كار را متوقف كنيد.

تمامي مواردي كه مي توانند درست باشند را تصور كنيد و تفكرات ايجاد شده خودتان را بيان كنيد.
۳٫ خودتان را به سمت خوشحالي منحرف كنيد.

در برخي مواقع منحرف كردن مسير خودتان به سمت راه هاي جايگزين، منجر به ايجاد شرايط شاد، مثبت، سالم و مفيد خواهد شد.

مواردي از قبيل مديتيشن، رقص، ورزش، يادگيري يك ابزار، بافندگي، ترسيم و نقاشي مي توانند شما را به اندازه كافي از مشكلاتتان دور نگه دارند تا هر نوع تحليل بيش از حد را متوقف كنيد.
۴٫ موارد موجود را تجسم كنيد.

بزرگتر و منفي كردن موارد موجود نسبت به حالت واقعي كه دارند، به راحتي امكان پذير است.

زماني بعدي كه شما يك نوع چالشي براي خودتان ايجاد مي كنيد، از خودتان بپرسيد كه اين شرايط در پنج سال بعدي چه اهميتي خواهند داشت.

يا در ماه بعد، چه اهميتي خواهند داشت.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.