مركز مشاوره ستاره

بر اساس نحوه تربيت كودكان مي توان چهار الگوي تربيتي را تشخيص داد.

1- الگوي تربيتي مبتني بر عدم محبت و قاطعيت.

2- الگوي تربيتي مبتني بر محبت و عدم قاطعيت.

3- الگوي تربيتي مبتني بر عدم محبت و عدم قاطعيت.

4- الگوي تربيتي مبتني بر محبت و قاطعيت.

تحقيقات و بررسي ها حاكي از آن است كه در شكل گيري خصوصيات تربيتي كودكان، الگوي تربيتي حاكم بر خانواده سهم به سزايي دارد. محققين عقيده دارند كه اكثر كودكان مبتلا به اختلالات رفتاري در الگوي اول و سوم يعني خانواده هاي سركوب گر و طرد كننده بزرگ مي شوند.

فرايند اين حانواده ها بدين صورت است كه والدين و بچه ها براي كنترل يكديگر از رفتار هاي منفي استفاده مي كنند و در واقع والدين توانايي لازم براي هدايت فرزندان شان را ندارند. در چنين خانواده اي، والدين هيچ پروايي از فرمان دادن، فرياد زدن، سرزنش كردن و تنبيه نمودن بچه ها ندارند. بچه ها هم به همين ترتيب عمل مي كنند تا بتوانند والدين شان را كنترل كنند. معمولا هر دو طرف تسليم يكديگر مي شوند و اين باعث تقويت رفتار در هر دو طرف مي گردد.

شيوه هاي فرزند پروري
1- الگوي تربيتي عدم محبت و قاطعيت

اكثر علائم عصبي كه روزانه در افراد مشاهده مي كنيم، از طريق اين الگو به وجود مي آيد، نگراني، تنش، اضطراب، افسردگي و در نهايت خودكشي، خصوصيات عاطفي، هيجاني اي هستند كه به واسطه اين الگوي تربيتي ايجاد مي شوند.

كودكاني كه بر اساس اين الگو تربيت مي شوند، معمولا به ترس هاي غير منطقي مثل ترس از تنها خوابيدن، تاريكي، صدمه، عدم موفقيت،ترس از حيوانات بي آزار و… مبتلا مي شوند واين ترس ها با سرزنش وتحقير هر چه بيشتر والدين، شديدتر مي گردد. والديني كه مطابق با الگوي شماره يك با فرزندان خود رفتار مي كنند، مقررات شديد و سختي را وضع مي كنند كه موجب مي شود در نهايت بين آن ها و فرزندان شان روابط حاكم و پيشخدمتي برقرار گردد. با ادامه اين روند جهان در نزد كودك به دو بخش حقارت و برتري تقسيم مي شود كه در بخش حقارت، كودك و در بخش برتري والدين اش قرار مي گيرند.
2- الگوي تربيتي محبت و عدم قاطعيت

در طول بيست سال گذشته والدين همواره به دليل عدم محبت و سخت گيري زياد نسبت به فرزندان شان مورد انتقاد قرار گرفته اند. اما اكنون الگوي تربيتي خود را نسبت به گذشته تغيير داده اند. بر اساس الگوي تربيتي محبت و عدم قاطعيت رفتار مي كنند. اما اين الگو نيز نه تنها بهبودي در وضعيت كودك بوجود نمي آورد، بلكه در عوض مشكلات بسياري براي جامعه ايجاد مي كند. در گذشته كودكان را مسئوليت پذير و سخت كوش تربيت مي كردند. اما آ نها خود سرزنش گر مي شدند و از احساس بي ارزشي و گناه كار بودن در رنج بودند. امروزه شاهد كودكان بسياري هستيم كه از زير بار مسئوليت شانه خالي مي كنند. منفعل و پر توقع هستند، احساس مي كنند همه دنيا به آن ها بدهكار است. با وجود اين، كودكان امروزي كمتر دچار احساس افسردگي يا گناهكاري و شرمندگي مي شوند، اما در عوض با مشكلات ديگري دست به گريبانند، مشكلاتي از قبيل بي حوصلگي، نارضايتي از زندگي و درك اين مطلب كه از استعداد هاي خود به نحو بهينه استفاده نكرده اند.

آن ها درماندگي و ناتواني خود را احساس مي كنند، اما از اعتماد به نفس لازم براي رفع اين نقايص برخوردار نيستند. آن ها مرتبا در خواست ها و تقاضاهاي بيش تري از والدين شان دارند و خودشان در جهت رفع خواسته هاي خود كم تر تلاش مي كنند و مسئوليت پذير نيستند.

اين الگوي تربيتي كودكاني ناز پرورده، لوس، ضعيف النفس و وابسته تربيت مي كند كه تا سنين بزرگسالي هم مانند كودك رفتار مي كنند. با اين كودكان با مهرباني و ملاحظه بيش از حد رفتار مي شود. اجازه هر كاري را دارند و والدين محدوديت هاي بسيار كمي برايشان قايل مي شوند وتقاضاهاي كمي از آن ها دارند ومسئوليت انجام كار را در خانه به آن ها واگذار نمي كنند.فرزند پروري
3- الگوي تربيتي عدم محبت وعدم قاطعيت

در اين الگوي تربيتي اعتقاد بر اين است كه كودك عمدا بدرفتاري مي كند واگر بخواهد مي تواند به سادگي در تكاليف و كارهايش موفق شود. اين والدين بر اساس رفتارهاي اشتباه كودك خود، در مورد شخصيت اش قضاوت كرده و معتقدند كودك شان بدذات، پست و فرومايه است. آن ها معتقدند تعريف وتمجيد كودك شان را شرطي و لوس مي كند و رفتارهاي خوب را تنها زماني انجام خواهد داد كه بخواهد هديه و پاداش دريافت كند و با خشنود ساختن والدين اش جايزه اي بگيرد. اين كودكان اگر بد رفتاري كنند طرد مي شوند، اما اگر بد رفتاري نكنند مورد تشويق والدين شان قرار نمي گيرند. هميشه مورد سرزنش و مقايسه قرار مي گيرند. چه كار ناشايسته اي انجام دهند و چه انجام ندهند. اين كودكان سر در گم، آشفته، پريشان، سرخورده وناكام هستند. زيرا هيچ راهي براي آن ها جهت كسب موفقيت و جلب رضايت والدين وجود ندارد. در نتيجه اين كودكان خشمگين و رنجيده خاطر مي شوند. در اين زمان احساسات خصمانه خود را يا به درون خود برده و يا به نزديكان خود و به جامعه منتقل مي كنند.

رابطه با همسر قبل از ازدواج؛ تجربه آموزي يا آسيب پذيري؟

” ازدواج مثل هنداونه سر بسته ست، تا باهاش زير يه سقف زندگي نكني از جيك و پوك اخلاقاش چيزي دستت نمياد!

حداقل كاري كه ميشه انجام داد اينه كه قبل ازدواج تو مراحل دوستي، آشنايي و نامزدي خوب همديگرو بشناسيد و باهم باشيد!”

رابطه با همسر قبل از ازدواج، موضوعي است كه هر كدام از ما اعتقادت خاص خودمان را داريم.
رابطه با همسر قبل از ازدواج

تجربه آموزي يا آسيب پذيري؟

اين روابط كه به هرگونه روابط ( بخصوص رابطه جنسي ) بين دو نفري كه هنوز با هم ازدواج نكرده اند، اشاره دارد اكنون از مقبوليت بالايي برخوردار است.

اينكه شما مخالف يا موافق سرسخت رابطه با همسر قبل از ازدواج باشيد، يك اعتقاد اساسي است كه تحت تاثير گذشته خودتان، پدر و مادرتان و حتي جنسيت تان قرار دارد.

رابطه با همسر قبل از ازدواج
هدف رابطه با همسر قبل از ازدواج

موضوع مهم در برقراري رابطه با همسر قبل از ازدواج، هدف و انگيزه اين رابطه است كه مي توان در قالب دسته بندي زير تعريف نمود:

    رابطه عاطفي: اين رابطه كه با هدف صميمت و تجربه عشق قبل از ازدواج صورت مي گيرد بخصوص براي افرادي كه به علاقه و عشق قبل از ازدواج معتقدند، اهميت ويژه اي دارد.
    رابطه اجتماعي: در اين رابطه معمولا شناخت همسر و خانواده او و آگاهي از فرهنگ و آداب و رسوم يكديگر، هدف اصلي برقراري رابطه است.
    رابطه جنسي: رابطه جنسي قبل از ازدواج كه اغلب با قصد شناخت سليقه هاي جنسي يكديگر شروع گردد معمولا به لذت گرايي ختم  مي شود.

صرف نظر از درست يا غلط بودن اين ديدگاه، چگونه مي توانيم قبل از ازدواج در جريان رابطه با همسرمان به شناخت دقيق ويژگي هاي مثبت و منفي او دست يابيم؟
همه چيز درباره رابطه جنسي با همسر پيش از ازدواج

رابطه جنسي با همسر كه بعد از ازدواج يك موضوع با اهميت و بخش مهمي از زندگي مشترك و رضايت از زندگي را تعيين مي كند، رابطه زناشويي ناميده مي شود.

اين رابطه اگر قبل از ازدواج شكل گيرد، تحت عنوان رابطه پيش از ازدواج، رابطه اي از روي عدم كنترل غريزه جنسي، رفع كنجكاوي و حتي هوس بازي از آن ياد مي شود.

معمولا افرادي كه قبل از ازدواج با همسر خود رابطه جنسي را تجربه كرده اند، دلايل زير را انگيزه اصلي خود توصيف مي كنند:

    رابطه جنسي با هدف تجربه سلايق جنسي هم و بررسي ميزان هماهنگي جنسي يكديگر
    رابطه جنسي با هدف جلب رضايت و عشق در ديگري
    رابطه جنسي از روي فشار درخواست يكي ( معمولا مرد ) و ترس از دست دادن يكديگر
    رابطه جنسي با قصد قبلي يكي از طرفين ( معمولا مرد )، جهت اجبار دروني براي ازدواج ( كه معمولا با از دست دادن پرده بكارت همراه است ).
    رابطه جنسي ناخواسته و بدون قصد قبلي، صرفا براي خاموش كردن هوس و ميل جنسي

رابطه جنسي با همسر قبل از ازدواج احساسات خوشايند و ناخوشايندي به همراه دارد كه تا حد زيادي به هدف و انگيزه برقراري اين رابطه بستگي دارد.

به عنوان مثال اين رابطه اگر با هدف تجربه عشق و صميميت بيشتر صورت گيرد ممكن است لذت جنسي، رضايت و صميميت بيشتر را تجربه كنند.

در مقابل افرادي كه ناخواسته و يا از روي اجبار يكي از طرفين تن به اين رابطه مي دهند، با احساسات ناخوشايندي از جمله، سرزنش خود يا ديگري، بي اعتمادي به همسر آينده خود و احساس گناه درگير شوند.

رابطه با همسر قبل از ازدواج
رابطه با همسر قبل از ازدواج چه پيامدهايي دارد؟

رابطه با همسر قبل از ازدواج از دامنه اي از روابط و تماس فيزيكي سطحي ( معاشقه و بازي ) تا يك ارتباط جنسي كامل را دربر مي گيرد.

برخلاف گذشته، اكنون رابطه دوستي و رابطه جنسي قبل ازدواج رواج و مقبوليت بيشتري داشته و حتي عده اي آن را بخش ضروري از شناخت قبل ازدواج مي دانند.

اما اين نوع روابط در عين حال كه باعث افزايش تجربه و شناخت بيشتر سلايق خود و همسرمان مي شود، پيامد ها و مشكلاتي نيز به همراه دارد.

از جمله مشكلات احتمالي رابطه قبل ازدواج با همسر، مي توان به موارد زير اشاره نمود:
حاملگي ناخواسته

از دست دادن بكارت، و استرس ناشي از مشكلات جسماني از جمله بيماري هاي مقاربتي در كنار تجربه ******** در شرايط استرس زا، معمولا منجر به خاطره اي ناخوشايند را در ذهن هر دو نفر مي شود.
بدبيني

سهل گيري در برقراري رابطه قبل از ازدواج، كه معمولا براي جلب رضايت طرفين بخصوص در پاسخ به درخواست مرد، صورت مي گيرد، در خيلي از مواقع به بدبيني و بدگماني نيز منجر مي شود.
مانعي در راه شناخت

رابطه جنسي در پاسخ به بخشي از كنجكاوي هاي پيش از ازدواج، گاه باعث مي شود دو نفر به جاي تمركز بر شناخت روحيات و خلق و خوي يكديگر، صرفا به مهارت آموزي و رضايت جنسي تمركز كنند.
اختيار كمتر در ازدواج

رابطه با همسر قبل از ازدواج، مي تواند به احساس اجبار و فشار براي ادامه دادن رابطه و ازدواج منتهي شود.

بيوفيدبك يك روش و تكميل كننده و جايگزين شدن براي دارو درماني مي باشد.

كه در آن شما ياد مي گيريد رويكردهاي بدن مانند ضربان قلب را با كمك ذهنتان مديريت كنيد.
روش كار بيوفيدبك

در بيو فيدبك شما به حسگرهاي الكترونيكي اتصال پيدا خواهيد كرد .

كه به شما ياري مي‌دهد اطلاعاتي در رابطه با بدن خود كسب كنيد و به اندازه گرفتن آن بپردازيد.

حسگرها شما ياد مي دهند كه :

    به چه صورت تحولات ظريف و به صورت ماهرانه در بدن خود .
    آرام كردن برخي از ماهيچه ها را به انجام دادن آن بپردازيد .

و  به آن چيزي كه مايل مي باشيد ، به طور مثال كم شدن درد برسيد.

    در واقع اين روش به شرايط سلامت و رويكرد فيزيكي كمك ميكند.
    و به شما قدرت استفاده كردن از تفكرات را براي كنترل كردن بدن خواهد داد.

آرميدگي با بيوفيدبك

اغلب به عنوان يك روش آرميدگي به كار خواهد رفت.

كه برخي اوقات  آموزش بيوفيدبك ناميده مي شود.

براي ياري رساندن به معالجه هاي بسياري از مسئله هاي جسمي و همين طور ذهني به كار مي رود.

فوت فتيش جنسي با يك وضعيت ذهني خاص همراه است.

كه در آن يك شي يا يك نقطه بدن موجب برانگيختن جنسيت فرد مي شود.

و مشكل اين افراد حاد تر از آن است كه امكان دستيابي به يك ارگاسم بدون هدف خاص فراهم شود.
فتيش پا

    فتيش جذابيت شديد جنسي نسبت به يك شيء خاص مانند گردنبند، جفت كفش .
    و بوت يا عضو بدن مانند پا و در شكل شديد آن فرد اغلب اين اشيا را از بين مي برد .
    و  به محض مشاهده آنها، آنها از لحاظ جنسي به شدت تحريك مي شوند.
    در اين حالت شخص به محض اينكه انگشتان يا انگشپاي فرد ديگر را مي بيند.
    تحريك جنسي مي شود و از ليسيدن و بوسيدن پاي او به شدت لذت مي برد.
    كه براي برخي افراد ممكن است دردناك باشد و باعث مي شود فرد به شدت تحت فشار قرار گيرد.

علل فتيشيسم

فتيشيسم داراي علل متعددي است كه يكي از آنها ممكن است.

مربوط به خاطرات دوران كودكي باشد. روانشناسان، مانند فرويد.

به عنوان جبران بعضي از كاستي ها، فيزيولوژي را در نظر مي گيرند.

در يك فتيش توجه به اين جسم خاص، شخص را از علاقه خود به ازدواج دور مي كند.

و زندگي زناشويي در اين حالت به ندرت اتفاق مي افتد.

مگر اينكه دو طرف با هم در مودر اين علاقه ها هم عقيده باشند .

وگرنه در حالت عادي مشكلات زيادي را در بين افراد  به وجود مي آورد.

اما در فتيشيزم حاد، شور و شوق فرد براي اين جسم خاص چنان شديد مي شود.

كه آن را جايگزين و رقيب عاشق خود مي كند. در حقيقت احساس عشق، محبت.

و توجه به معشوق از بين رفته است و به آن جسم خاص و جنس مبدل گشته است.

اين حالت معمولا بيش از شش ماه طول مي كشد و مي تواند براي مدت طولاني ادامه دار باشد.

و اگر فرد را درمان نكند ممكن است تا ابد در اين حالت باقي بماند.
فتيشيزم حاد

    فتيشيزم حاد باعث ايجاد بسياري از مشكلات خانوادگي .
    و اجتماعي براي فرد مي شود و نياز به درمان دارد.
    از آنجايي كه اين افراد دائما مضطرب هستند .

و قرار گرفتن در معرض اين اشياء و حتي تحريك آنها با اضطراب، استفاده از روش هاي آرام سازي .

و مقابله با استرس و هيپنوتراپي مي تواند كمك زيادي در درمان فتيش در ميان افراد داشته باشد.

روش هاي ديگري از درمان فاكتوريل در روش هاي قرار گرفتن در معرض اضطراب.

و مهار پاسخ (درمان اجتناب)، تكنيك هاي توقف فكر و ساير روش هاي رفتاري مي تواند استفاده شود.
زنان و ليسيدن پا

براي بسياري از خانم ها ليسيده شدن پايشان توسط همسر يا شريك جنسي شان بسيار دردناك است .

يعني تعداد بسيار زيادي از زنان و دختران ليسيدن پا را در شان يك رابطه جنسي .

و مرد خود نمي بينند بنابراين اين مورد مي تواند سبب بروز مشكلات بسيار زيادي براي افراد باشد.

در بين معدود  افرادي نيز اين علاقه وجود دارد يعني زن مشكلي با اين قضيه ندارد.

و حتي ممكن است از انجام اين كار لدت ببرد و از همسر يا شريك جنسي اش بخواهد كه پاي او را ليس بزند.

ليسيدن پا و بوسدن ان توسز بسياري از روان شناسان در زمره اختلالات رواني جنسي در نظر گرفته مي شود.

البته اين علاقه اگر به صورت عادي و با فاصله هاي طولاني تنها براي ايجاد تنوع در رابطه جنسي .

 بين شريك هاي جنسي مطرح باشد نمي تواند اختلال خاصي باشد .

    اما اگر فرد به صورت افراطي علاقه به ليسيدن پاي فرد مقابل داشته باشد.
    قطعا مي تواند در دسته اختلال هايي شناخته شود كه در اينده مي تواند .
    زندگي جنسي او را تحت تاثير قرار دهد و براي او ايجاد مشكلات نمايد.

روانشناسي ليسيدن پا

بسياري از خانم هايي كه به دفتر روان شناسي مراجعه مي كنند.

مي گويند كه از انجام اين كار و علاقه وافر همسرشان بسيار ناراحت و ازرده مي ششوند.

و ان را دور از شان مرد دانسته و مي گويند كه رمد زندگي شان غرور ندارد.

و خود را پيش او با انجام اين كارها خوار و ذليل مي كند .

بنابراين براي درمان اين افراد بايد مشاوره هاي روان شناسي متناسب با بيماري انجام شود.

    ليسيدن پا هم چنين مي تواند براي برخي از مردان نيز ازار دهنده باشد .
    و برعكس اين افراد از سوي همسر خود به اين كار ترغيب شوند.
    يعني خانم هاي زيادي نيز هستند كه به اين كار علاقه دارند .

و برعكس همسر و يا شريك جنسي آن ها علاقه به انجام دادن اين عمل براي او نداشته.

و از اينكه پاي او را ليس  بزند به شدت متنفر و فراري است.

كه در اين حالت نيز مشكلات زيادي مي تواند براي افرا به وجود بيايد.

دكتر بازي در كودكان و نحوه بازي با كودك – زمان مطالعه 4دقيقه.
نحوه برخورد با دكتر بازي كودكان

نحوه برخورد با اين بازي ها چگونه است و چه زماني بايد نگران بود؟

بازي هاي وانمودي در كودكان پيش دبستان بسيار رايج هستند.

يكي از رايج ترين اين بازي ها نوعي است كه معمولا با نام دكتر بازي در كودكان شناخته مي شود كه در واقع نوعي تجربه و آزمايش كردن در كودكان است.

البته استفاده از اين اسم ها نمي تواند اهميت اتفاق افتادن برخي مسائل را كم كند، مثل نشان دادن اندام هاي خصوصي به يكديگر.
برخورد با برهنه شدن كودك

اولين برخورد با برهنه شدن كودك ممكن است شما را شگفت زده كند، و بعد از آن ترس در مورد مسائل جنسي و نگراني هاي فرهنگي پيرامون كارهاي يواشكي به وجود مي آيد.

اكثر والدين به اين ترس اكتفا نمي كنند، بلكه جلوتر مي روند.

وارد بازي كودك شده و واكنش شديدي نسبت به اين بازي كودك نشان مي دهند.
روش كنترل دكتر بازي كودكانه

روش هاي زيادي براي كنترل اين رفتار وجود دارند، اما خوشبختانه بهترين روشي كه توصيه مي شود بسيار ساده است و به ياد سپردن آن آسان:

    راه خود را كج كنيد و دور شويد.
    يادتان باشد كه اين كار فقط به دليل كنجكاوي است.
    اما اكثر والدين با ديدن اين صحنه ها از جاي خود مي پرند مخصوصا زماني كه اندام هاي خصوصي در ميان باشند.

به عكس العمل خود توجه كنيد و دقت داشته باشيد كه استانداردهاي خود را پيرامون اين اندام ها زياد نكنيد، طوري رفتار كنيد كه انگار مثل اندام هاي ديگر هستند.

اين بي توجهي و كاري نكردن حتي هنگامي كه پاي جنس مخالف نيز در بازي به ميان باشد مهم است.

نكته مهم تر اينست كه كودكان اندام هاي جنسي خود و حتي جنس مخالف را به عنوان ارگان هاي توليد مثل و مركز لذت نمي بينند.

اگر كودك تصاوير يا فيلم ***گرافي را نديده باشد دكتر بازي تنها براي ارضاي كنجكاوي است نه بيشتر.

دكتر بازي كودك - دكتر بازي زشت (1)

درمان اختلالات خلقي

درمان اختلالات خلقي به طور كلي دو دسته اند:

    درمان هاي بيولوژيك (درمان بيولوژي): دارو درماني ودر مان با شوك التريكي
    درمان هاي پسيكولوژي: روان كاوي، رفتار درماني، روان درماني شناختي – رفتاري

انواع درمان اختلالات خلقي

    دارو درماني

افسردگي اغلب به دليل نقص يا عدم تعادل در نورو ترانسميرهاي سروتونين و نور اپي نفرين ايجاد مي شود.

داروهايي كه براي درمان افسردگي استفاده مي شوند سبب كنترل اين عدم تعادلها مي شوند و با آنها به مقابله مي پردازند.

به طور كلي داروهايي كه براي افسردگي تجويز مي شوند سه دسته ي كلي هستند:

داروهاي سه حلقه اي (مانند ايميپرامين)

بازدارنده هاي مونو آمين اكسيداز (MAOI) (مثل ترانيلسپيرومين)

بازدارنده هاي انتخابي بازجذب سروتونين (SSRI) (مثل پروزاك)

در بين اين داروها، SSRIها، عوارض جانبي كمتري دارند به همين دليل بيشتر تجويز مي شوند.
عوارض داروهاي ضد افسردگي

داروهاي ضد افسردگي عوارض زيادي از جمله بينايي ناواضح، اضطراب، خستگي مفرط، خشكي دهان، افزايش احتمال سكته ي قلبي، مشكلات فشار خون و … دارند.

اما به رغم همه ي عارضه هاي جانبي منفي، داروهاي ضد افسردگي واقعا موثرند و در اكثر موارد از شدت نشانه هاي افسردگي مي كاهند.

دارويي كه براي درمان اختلال دو قطبي تجويز مي شود:

كربنات ليتيوم يك داروي پرطرفدار براي درمان اختلال دو قطبي است.

حدود ۸۰ درصد كساني كه اختلال دو قطبي دارند و ليتيوم مصرف مي كنند، ازآن بهره مي برند و اين دارو هم مي تواند از سمپتوم هاي (نشانه هاي) افسردگي و سمپتوم هاي افسردگي بكاهد.

به اكثر كساني كه ليتيوم مصرف مي كنند توصيه مي شود كه استفاده از آن را هميشه ادامه بدهند، زيرا توقف استفاده ممكن است باعث بازگشت اختلال شود.

يك اشكال مهم ليتيوم اين است كه تجويز مقدار يا دوز مناسب براي تك تك درمانجويان بسيار دشوار است.

۲٫ تحريك مغزي
تحريك مغزي به ۴ طريق امكان پذير است:

    درمان با شوك الكتريكي (ECT)
    تحريك مغناطيسي فراجمجمه اي مكرر (rTMS)
    تحريك عصب واگ
    تحريك مغزي عميق

درمان با شوك الكتريكي  (ECT)

در ECT يك جريان الكتريكي ۷۰ تا ۱۳۰ ولتي از درون سر بيمار، در حدود نيم ثانيه عبور مي كند.

ECT براي كساني استفاده مي شود كه از افسردگي شديد رنج مي برند و ساير روش هاي درماني كارآمد نبوده و زماني كه فكر خودكشي بسيار جدي است.
عوارض ECT

رايجترين عوارض آن، از دست دادن حافظه و در نتيجه ناتواني در ياد گفتن موضوعات جديد، و يادآوري موضوعات قديمي است.

اين عوارض جانبي ممكن است تا چندين ماه بعد از ECT باقي بمانند.
تحريك مغناطيسي فرا – جمجمه اي مكرر (rTMS)

عبور دادن پالسهاي مغناطيسي قوي و متوالي از بعضي قسمت هاي مغز

كساني كه rTMS دريافت مي كنند عوارض جانبي زيادي را گزارش نمي دهند و معمولا سردردهاي خفيفي احساس مي كنند كه با آسپرين از بين مي رود.

در اين روش بر خلاف ECT بيماران لازم نيست كه حتما بيهوش شوند.
تحريك عصب واگ (VNS)

در تحريك عصب واگ، با يك دستگاه كوچك به عصب واگ شوك الكتريكي وارد مي كنند.

اين دستگاه، با عمل جراحي زير پوست بيمار و در قسمت چپ قفسه ي سينه قرار داده مي شود.
تحريك مغزي عميق DBS

در DBS از طريق عمل جراحي، چند الكترود در چند منطقه ي خاص مغز كار گذاشته مي شود.

درباره ي اين روش تحقيقات اندكي شده، ولي همه ي آنها نشان داده اند كه DBS در از بين بردن افسردگي هاي شديد، بسيار موثر است.

    درمان هاي پسيكولوژيك

درمان هاي پسيكولوژيك تلاش مي كنند تا نحوه ي تاثير متقابل افكار، ادراك ها و رفتارها با خلق افسرده را كشف و تفسير كنند.

اين روش درماني از مدل هاي درماني مرسوم كه درمانگر به عنوان يك كارشناس عمل مي كند، متفاوت مي باشد و يك رهيافت بدون راهنمايي و دلسوزانه مي باشد كه درمانجو را در فرآيند هاي درماني، قدرت مندتر و تهييج مي كند.

اين روش درماني بر مبناي عقيده روگرز ايجاد شده است و بيان مي دارد كه همه افراد تلاش مي كنند و همچنين اين توانايي را دارند تا ظرفيت و توان كامل خودشان را بكار بگيرند.

روش درمان متمركز بر فرد، كه همچنين به عنوان روش درمان روگريئن شناخته مي شود، تاثير چشم گيري را در زمينه روان شناسي و بسياري از رشته هاي ديگر داشته است.
روش درمان عملي / تجربي براي زوجين
اهميت رضايت زناشويي
درمان بر مبناي امكانات
نظريه روگريئن در روان درماني

روش درماني متمركز بر شخص، به جاي در نظر داشتن افراد به صورت افرادي كه داراي معايب ذاتي و رفتارها و تفكرات مشكل زا هستند و نياز به درمان دارند، فرد را به عنوان شخصي تعريف مي كند كه توانايي و تمايل مناسبي براي رشد شخصي و تغيير دارد.

روگرز اين تمايل طبيعي افراد را به عنوان “گرايش به داشتن عمل واقعي” يا خود شكوفايي تعريف كرد. وي اين مورد را با روشي كه ساير موجودات تلاش مي كنند تا به يك توازن، نظم و پيچيدگي بيشتر دست يابند، مرتبط دانست.

بر اساس عقيده روگرز، “افراد در درون خودشان منابع عظيمي را براي خود شناسي و تغيير مفاهيم خود انگاره، مشخصات مبنايي و رفتارهاي خود راهنما دارند؛

در صورتي كه يك وضعيت تعريف پذير از مشخصات روان شناسي وجود داشته باشد، ممكن است كه اين منابع مورد استفاده قرار بگيرند”.

درمانگر متمركز بر شخص ياد مي گيرد كه ظرفيت ها بشري را مشخص كند و به آن اعتماد كند، نسبت به درمانجو ها همدردي داشته باشد و به منظور كمك به تغيير، يك ديدگاه مثبت غير شرطي داشته باشد.

درمانگر از راهنمايي دوره هاي درماني اجتناب مي كند و تا جايي كه امكان پذير باشد، خود درمانجو فرآيند درماني را پيش مي برد.

در مقابل، درمانگر از فرد درمانجو حمايت مي كند، به وي راهنمايي ارائه مي دهد و ساختاري را تهيه مي كند تا درمانجو بتواند به راه حل هاي شخصي شده موجود در درون خودشان، دست يابند.

روش درمان متمركز بر فرد، پيشرو نهضت روان شناسي بشر دوستانه بوده است و در حالت كلي، تكنيك هاي درماني و رشته هاي سلامت روان متنوعي را تحت تاثير قرار داده است.

همچنين تكنيك هاي روگريئن بر روي رشته هاي زيادي، از پزشكي تا آموزش، تاثير گذار بوده است.

زماني كه در يك رابطه قرار داريد، هر چقدر كه همسر شما به اين رابطه مربوط باشد، شما هم به همان ميزان مربوط خواهيد بود، و بالعكس.

بنابراين در صورتي كه همسر شما افسرده باشد، شناخت نحوه مديريت آن به صورت سالم، مفيد و حمايتي اهميت زيادي خواهد داشت – اين كار را بايد به خاطر سلامت رواني همسرتان انجام بدهيد.

مشاهده كردن همسرتان در يك وضعيت داراي سختي، همانند افسردگي، مي تواند براي هر دو شما سخت باشد. شايد ندانيد كه چه كاري بايد انجام بدهيد يا چه چيزي بگوييد.

همچنين ممكن است كه همسر شما از اينكه شما را درگير اين مشكل كرده است، احساس بدي داشته باشد.

ولي همچنان روش هايي براي دوست داشتن و حمايت كردن، شناختن و كمك كردن، همدلي كردن و تشويق كردن وجود دارد – بنابراين هر دو شما مي توانيد احساس خودتان را نسبت به يكديگر نشان بدهيد.

حتي با بودن ساده در كنار وي و تقديم كردن يك شانه درك كننده براي گريه كردن مي توانيد دنياي متفاوتي براي وي بسازيد.

مارال ديبلر[۱] به عنوان يك روان شناس باليني معتقد است كه “حمايت اجتماعي نقش مهمي را در بهزيستي عاطفي دارد.

افرادي كه با افسردگي مواجه هستند، تمايل دارند تا خودشان را از ساير افراد دور نگه دارند و نپذيرفتن كمك طرف مقابل براي آنها يك مورد عادي مي باشد.

بنابراين براي فردي كه دوست داريد و با افسردگي مواجه است، حمايت كردن شما از وي اهميت زيادي را در زندگي اش خواهد داشت.”

شما با مراقبت كردن از خودتان و آگاهي يافتن نسبت به نحوه مراقبت از همسرتان – حتي از طريق روش هاي محدود – مي توانيد به روشي از آنها حمايت كنيد كه مفيد باشد.

در ادامه چند توصيه ارائه شده توسط كارشناسان بيان شده است.
آموزش ببينيد

آشلي بتز[۲] / باستل

اولين و بهترين مورد عبارت از آموزش ديدن خودتان در مورد افسردگي، ماهيت افسردگي، و تاثير آن مي باشد.

ريتو ريمر[۳]  به عنوان يك درمانگر به باستل گفته است كه “در مورد افسردگي و در مورد ماهيت افسردگي خاص مربوط به همسرتان موارد مورد نياز را ياد بگيريد.

دانش قدرت ايجاد مي كند”. همچنين شما با به دست آوردن شناخت بهتر نسبت به افسردگي، مي توانيد كمك مفيدي را به همسرتان ارائه بدهيد و از نيازهاي وي طرفداري كنيد.
به آنها بفهمانيد كه تنها نيستند

آندرئو زح به باستل

ريمر معتقد است كه افسردگي مي تواند باعث شود كه همسرتان يك ديدگاه منفي نسبت به خودش، دنيا و آينده خودش پيدا كنيد.

به همين دليل پذيرفتن احساسات آنها به جاي رد كردن آنها اهميت زيادي دارد. اين كار همچنين باعث خواهد شد كه همسر افسرده شما احساس تنها بودن نداشته باشد.

وي بيان كرده است “همانطور كه فرض شده است و قابل مشاهده هم مي باشد، گفتن آن و نشان دادن آن ارزش بسيار بالايي دارد.”
زماني كه مي خواهند صحبت كنند، توجه كاملي به آنها داشته باشيد

اشلي بتز/ باستل

هيچ فرد افسرده اي نمي خواهد و نمي تواند كه در مورد شرايط خودش صحبت كند. ولي در صورتي كه همسر شما نياز به صحبت كردن داشته باشد، سعي كنيد كه توجه كامل و مناسبي به وي داشته باشيد.

دكتر كميبرلي سياردلا[۴] به باستل گفته است “زماني كه همسرتان (موارد مهمي) را در مور حمايت عاطفي به شما بيان مي كند، توجه كاملي به وي بكنيد.

توجه كامل به معناي دور گذاشتن گوشي تلفن، خاموش كردن تلويزيون و انجام ندادن مسوليت هاي ديگر مي باشد. بدون هيچ نوع قضاوتي فقط به صحبت هاي وي گوش بدهيد.”
در صورتي كه آنها نخواهند صحبت كنند، به آنها بفهمانيد كه اين وضعيت نرمال مي باشد

اندرئو زح به باستل

در صورتي كه همسرتان بخواهد كه با شما راحت باشد و احساسات خودش را بروز دهد و يا در مورد آن صحبت كند، حتما آماده گوش دادن باشيد؛

همچنين به آنها بفهمانيد كه اگر تمايلي به صحبت كردن هم نداشته باشند، در وضعيت نرمالي قرار دارند. سياردلا بيان كرده است كه “سعي نكنيد زمان هاي خالي را با حرف زدن پر كنيد.

هر چند كه ممكن است احساس كنيد مي خواهيد گريه كردن يا بيان كردن درد همسرتان را متوقف كنيد، ولي شايد آنها به اين مورد نياز داشته باشند.

يك فضاي مناسبي را براي عواطف احساس شده از طرف آنها ايجاد كنيد.”

[۱] Maral Deibler, Psy.D

[۲] Ashley Batz

[۳] Ritu Reimer, MA, LPC

[۴] Dr. Kimberly Ciardella, LMFT

    آيا كودك من داراي ADHD مي باشد؟
    مشاوره اضطرابي چيست؟ هر آن چيزي كه نياز است بدانيد.
    مشاوره مثبت گرا چيست؟ تكنيك جديد مشاوره شغلي و تحصيلي
    مشاوره خانواده چيست؟ پاسخ به تمامي سوالات شما
    احساس چيست و چگونه احساس خاص خود را تشخيص دهيم؟

به روش هاي محدودي به آنها قدرت و اختيار بدهيد

اشلي بتز / باستل

حتي در صورتي كه همسر شما در انجام دادن ساده ترين كار هم با چالش مواجه باشد، اين بدان معنا نمي باشد كه شما بايد به سرعت دخالت كنيد و كارهاي آنها را انجام دهيد.

استفاني كرين[۱] گفته است كه “آنها را نوازش نكنيد و مسوليت هاي آنها را كمتر نكنيد. به آنها اجازه بدهيد كه در مورد خانه، شغل و زندگي شان، خودشان تصميم گيري كنند. آنها را به يك قرباني تبديل نكنيد.”
آنها را به بيرون رفتن دعوت كنيد، حتي در صورتي كه خودشان نخواهند كه بيرون بيايند

اشلي بتز / باستل

حتي در صورتي كه همسر شما بخواهد كه تنها بماند، يا برنامه هاي موجود را به صورت مرتب كنسل كند، در مورد دعوت كردن وي به بيرون آمدن هيچ موقع تسليم نشويد.

مگان اي. جانسون[۲] به عنوان يك دكتر فعال در مركز مشاوره اي به باستل گفته است كه “افسردگي يك شرايط كاملا منزوي كننده اي مي باشد .

براي شخصي كه همسرش دعوت هاي صورت گرفته را به صورت مداوم رد مي كند، بيرون رفتن با همسرشان سخت مي باشد.

ولي براي فرد افسرده، شناخت اين موضوع كه همواره خواسته مي شوند و در نظر گرفته مي شوند، اهميت زيادي دارد.

افراد افسرده مي توانند حساسيت زيادي نسبت به تاثيراتي داشته باشند كه اين بيماري بر روي اشخاص محبوب آنها گذشته است .

همچنين شنيدن اين مورد كه افراد محبوب آنها دوستشان دارند، مي تواند منجر به ايجاد نيروي مجدد در اين افراد شود – حتي در صورتي كه آنها توانايي مشاركت كردن در تمامي زمان ها را نداشته باشند.”
در صورتي كه آنها نياز داشته باشند تا يك زماني را تنها بمانند، به آنها بفهمانيد كه اين مورد نرمال مي باشد

آندرئو زح به باستل

مشاهده كردن اين مورد كه همسرتان شما را طرد مي كند، برنامه ها را كنسل مي كند يا مي خواهد كه تنها باشد، مي تواند لحظات سختي براي شما باشد.

ولي سعي كنيد كه اين مورد را به عنوان شخصيت فرد تلقي نكنيد.

همچنين بهترين كاري كه مي توانيد انجام بدهيد عبارت از اين است كه به آنها اجازه بدهيد تا يك زماني را تنها بمانند.

سياردلا گفته است كه “توجه داشته باشيد كه ممكن است همسرتان به يك زماني براي تنها بودن نياز داشته باشد.

در صورتي كه آنها پيشنهاد شما را رد مي كنند يا قرار ملاقات نهار را رد مي كنند، ناراحت نشويد.

شناخت اين موجود و در نظر نگرفتن آن به عنوان شخصيت وي باعث خواهد شد كه همسر شما زماني را براي خودش و تنها ماندن داشته باشد كه به آن نياز دارد.”
احساسات آنها را تاييد كنيد

آندرئو زح به باستل

زماني كه شانه هاي همسر شما افتاده باشد و لب و لوچه اش هم افتاده باشد، در اين شرايط ترغيب خواهيد شد تا سعي كنيد عقلايي باشيد يا توضيح دهيد كه چرا وي نمي تواند احساس بدي داشته باشد.

با اين وجود، نكته مهمي كه بايد يادآوري شود عبارت از اين است كه آنها صرفا داراي حالت رواني بدي نيستند – آنها افسرده هستند و تلاش براي خوشحال كردن آنها در تمامي شرايط نمي تواند مفيد باشد.

جانسون معتقد است كه “برخي مواقع افراد بدون هيچ نوع دليل خاصي احساس افسردگي مي كنند.

در اين وضعيت، نشان دادن جنبه هاي عالي زندگي آنها و اينكه دليلي براي ناراحت بودن وجود ندارد، نمي تواند مفيد باشد.

آنها احتمالا خودشان متوجه وضعيت موجود هستند و در مورد آن احساس گناه مي كنند. گفتن اين مورد از طرف شما كه همسرتان دليلي براي افسرده شدن ندارد، مي تواند از طرف آنها رد شود.”

بنابراين سعي كنيد از يك روش همدلانه استفاده كنيد.

جانسون مي گويد كه “مواردي از قبيل «من نمي توانم تصور كنم كه چه چيزي منجر به ايجاد اين احساس در شما شده است» يا «آيا مي توانم كمك كنم؟» را بگوييد.

هيچ نيازي نداريد كه يك كارشناس باشيد يا تجربه اين وضعيت را داشته باشيد تا بتوانيد از وي حمايت كنيد. شما فقط بايد حضور داشته باشيد و احساسات آنها را بپذيريد.”
مراقبت از خودتان را همواره مد نظر قرار بدهيد

اشلي بتز / باستل

افسردگي مي تواند شرايط سختي را براي شما و همسرتان ايجاد كند، بنابراين حتما محدوديت هاي سلامتي را براي خودتان در نظر بگيريد و  از خودتان مراقبت كنيد.

همچنين واكنش هاي صورت گرفته خودتان نسبت به همسرتان را مديريت كنيد تا در نتيجه دچار آسيب نشويد.

سياردلا بيان كرده است كه “بدون شك شما واكنش هاي عاطفي زيادي را در هنگام حمايت كردن از همسر افسرده تان بروز خواهيد داد.

نسبت به اين موارد هوشيار باشيد و براي بيان كردن آنها و ساير نيازهاي موجود يك سري گزينه هاي جايگزين (دوستان، خانواده حمايت كننده و غيره) را در نظر بگيريد.

به ياد داشته باشيد كه ممكن است همسر شما در طول اين دوره زماني، از نظر عاطفي در دسترس نباشد.”
براي بهبود يافتن آنها، زمان زيادي را مدنظر قرار بدهيد

آندرئو زح به باستل

زماني كه آسيب ديدن شخصي را مي بينيد كه دوستش داريد، شايد ترغيب شويد كه فرآيند بهبود وي را با سرعت پيش ببريد، يا بخواهيد كه به وضعيت نرمال برگردد.

ولي در برخي مواقع روش بهبود سريعي براي افسردگي وجود ندارد و تنها كاري كه مي توانيد انجام بدهيد عبارت از بودن در كنار وي و حمايت كردن در مسير درمان مي باشد.

سياردلا  معتقد است “در حالي كه همه ما مي خواهيم يك حفاظي براي همسرمان باشيم و از آنها در برابر درد محافظت كنيم، ولي شما نمي توانيد افسردگي همسرتان را از بين ببريد.

تنها كاري كه شما مي توانيد انجام بدهيد قرار داشتن در كنار وي در حين فرآيند درماني مي باشد.

به ياد داشته باشيد كه نداشتن راه حل يك مورد نرمالي مي باشد – تنها كاري كه در طول اين زمان مي توانيد انجام بدهيد عبارت از حمايت كردن و دوست داشتن مي باشد و اين يك حالت درستي است!”
بر روي آينده متمركز باشيد

اشلي بتز / باستل

تصور آينده روشن براي همسرتان سخت مي باشد، بنابراين پيش برويد و اين كار را براي آنها انجام بدهيد.

كرين[۳] مي گويد كه “بر روي آينده متمركز باشيد. روياهاي خودتان را بگوييد. همسرتان را در روياي خودتان قرار بدهيد.

” زماني كه همسرتان بشنود كه شما همچنان اميدوار هستيد – و اينكه يك باري بر گردن شما نمي باشند يا هيچ نوع زيان ديگري براي شما ندارند – مي تواند اطمينان مجددي را در همسرتان ايجاد كند.

بسياري از مردم گمان مي كنند كه خلاقيت يك ويژگي بالفطره و ذاتي است كه كودكان آنها در هنگام تولد مي توانند اين ويژگي را داشته باشند يا فاقد آن باشند.

همانگونه كه همۀ كودكان از سطح هوشي يكساني برخوردار نيستند همۀ آنها نيز ميزان خلاقيت يكساني ندارند، اما در واقع خلاقيت كودكان بيشتر نوعي مهارت است تا يك ويژگي بالفطره و ذاتي و ارتقاي سطح آن در كودكان نوعي مهارت براي والدين محسوب مي شود، زيرا خلاقيت مي تواند كليد موفقيت در هر زمينه اي باشد كه ما مشغول فعاليت در آن هستيم.

خلاقيت يك عنصر كليدي در سلامتي، شادي و هم چنين هستۀ اصلي در تمرين كردن و كار با كودكان است. خلاقيت تنها محدود به حوزه هاي هنري و موسيقايي نمي شود بلكه وجود خلاقيت براي فعاليت در زمينه هايي مثل علوم تجربي، رياضيات نيز ضروري است و حتي به نوعي با سطح هوش اجتماعي و هيجاني نيز مرتبط مي باشد. افراد خلاق اكثرا انعطاف پذيرتر هستند و از پس مشكلات به راحتي بر مي آيند و اين ويژگي آنها را قادر مي سازد كه خود را با پيشرفت هاي تكنولوژي راحت تر منطبق كنند و از مزايايي امكانات جديد بهره مند شوند.

بسياري از محققان معتقدند كه تجربه هاي كودكي ما به صورت بنيادي مانع گسترش و توسعه ي خلاقيت در وجودمان شده است. كمپاني هاي توليد كنندۀ اسباب بازي و سرگرمي ها شخصيت كودكان را به شكلي از پيش ساخته شكل داده است بطوري كه با تصاوير و طرح ها تصور را مانع مي شوند. كودكان ديگر نيازي به تصور يك شمشير و يك بازي ندارند آنها مي توانند جنگ ستارگان بازي كنند كه در آن همۀ روش ها و نقش ها از پيش تعيين شده است.
در اينجا ايده هايي را براي افزايش سطح خلاقيت در كودكان ارائه مي كنيم:
منابعي را كه كودكان براي بروز خلاقيت خود به آن نياز دارند فراهم كنيد.

منبع اصلي در اينجا زمان است. كودكان به زمان زيادي براي براي بازي هاي بدون ساختار، كودك محور و تصوري نياز دارند كه اين مسئله هيچ وابستگي اي با داشتن ابزارهاي تجاري و اسباب بازي هاي مختلف ندارد. فضا نيز هم چنين يكي از منابعي است كه كودك شما به آن نياز دارد. اگر كه شما نسبت به توده هاي خلاقانه در جا جي خانه حساس هستيد هستيد مكان مشخصي را در اختيار كودكتان قرار دهيد تا بتواند وسايل خود را در هم بريزد مثل اتاق كوچكي كه در آن لباس عوض مي كنيد و يا مكاني در گاراژ براي نقاشي كشيدن و يا گوشه اي از اتاق پذيرايي براي لگوها.

اگر دفعه ي بعد كسي تمايل داشت كه هديه اي براي كودكتان بخرد و از شما پيشنهاد خواست از او بخواهيد كه وسايل هنري، دوربين هاي ارزان قيمت و يا مصالح ساختماني بخرد و اين ها را در دسترس در سطل اسباب بازي ها قرار دهيد كه كودكتان بتواند با آنها به راحتي بازي كند.
خانه خود را با آزمايشگاهي براي ايجاد خلاقيت تبديل كنيد،

علاوه بر اين شما براي ايجاد محيط هاي خلاقانه، نياز داريد كه يك اتمسفري و جو خوب براي پرورش خلاقيت ايجاد كنيد.

به دنبال حجم بالايي از ايده هاي مختلف و متفاوت براي افزايش خلاقيت باشيد اما اجازه بدهيد كه كودكانتان ايده هايي را كه به ذهنشان مي رسد به راحتي مطرح كنند. براي مثال شما مي توانيد براي تعطيلات آخر هفته ي كودكتان فعاليت ها و ايده هاي مختلفي داشته باشيد و كودكتان را تشويق كنيد كه فعاليت هايي را كه قبلا انجام نداده است براي اولين بار انجام دهد. مشخص نكنيد كه كدام فعاليت عملي و يا كدام غير عملي است و اينكه كدام تصميم بهترين و يا كدام يك بدترين است.

كسي كه فردي را عاشقانه دوست دارد لزومي ندارد كه آن فرد هم او را دوست داشته باشد و اين امر به همين دليل باعث به وجود آمدن اين داستان شده كه جستجو براي يافتن فردي كه همتيپ ما بوده و در همه موارد با ما اشتراك داشته باشد و در واقع ما را هم دوست داشته باشد ادامه دارد.
عشق يك طرفه : سرگرداني ميان بيم و اميد

”  تقريبا سه ماه ميشه عاشق يكي از پسراي كلاسمون شدم، بعد از كلي كلنجار رفتن با خودم بلاخره موضوع رو بهش گفتم. اما اون گفت كه هيچ حسي بهم نداره…

از وقتي همچين جوابي بهم داد خيلي دلشكسته و غمگين شدم، با اين وجود بازم دوستش دارم و نمي تونم ازش دل بكنم.

از طرفي دنبال يه راهي ام كه ازم خوشش بياد و از طرف ديگه با خودم مي گم اون پسره و جواب ردي كه بهم داده حرف دلش بوده نه از روي ناز كردن و..”

عشق ايده آل يا عشق دو طرفه در نظر همه ما رابطه اي است كه در آن بده بستان عاطفي و صميميت و علاقه دوطرفه وجود داشته باشد.

با اين وجود، عده اي از افراد علارغم ميل يا خواست قلبي خود، درگير عشق يك طرفه مي شوند.

عشق يك طرفه را مي توان رابطه اي توصيف نمود كه در آن فرد با تمام وجود در دنياي ذهني خود شيفته كسي است كه به او چنين حسي ندارد.

در عشق يك طرفه بده بستان عاطفي صورت نمي گيرد به نحوي كه يك طرف رابطه دائم در حال از خود گذشتگي بوده، بدون اينكه حتي انتظار از خودگذشتگي متقابل را داشته باشد.

عشق يك طرفه - عكس عاشقانه
عشق يك طرفه ممكن است به صورت مختلف تجربه شود :

    عشق و علاقه زيادي كه سال ها با صبوري و سكوت در دل پنهان مي ماند.
    عشق و علاقه يك طرفه در رابطه اي كه در آن بي توجهي معشوق را تحمل مي كند.
    عشق يك طرفه در جريان رابطه اي كه طرف مقابل به صورت تصنعي يا از روي ترحم به آن پاسخ مي دهد.

چرا درگير رابطه يا عشق يك طرفه مي شويم؟

عشق يك طرفه به عنوان جاده اي نامشخص است كه از يك سو با سرگرداني و نا اميدي و از سويي ديگر با  خيال بافي و اميد به دست آوردن معشوق همراه است.

ورود به اين مسير ناخوشايند مسلما با تصميمي خود خواسته يا برنامه قبلي همراه نيست. اما قبل از پرسيدن سوال هايي نظير “چرا اون منو دوست نداره؟” به دلايل بروز عشق يك طرفه نگاهي بياندازيم.

از جمله علل احتمالي شكل گيري عشق يك طرفه مي توان به موارد زير اشاره نمود:

    بروز ندادن احساس دروني خود

گاهي فرد به دليل خجالتي بودن يا ضعف اعتماد به نفس از ابراز عشق و علاقه و پيش گرفتن رابطه خود داري مي كند.

ترس از شنيدن جواب منفي، ويژگي هاي شخصيتي مانند درون گرايي، از جمله دلايل پنهان نمودن احساس و خود داري از ابراز علاقه است.

    سوء تفاهم و يا برداشت اشتباه از رفتارهاي فرد

برخلاف مورد قبلي ( كه در آن فرد احساس مي كند از سوي معشوق خود پذيرفته نمي شود) در مواردي نيز افراد دچار سوء تفاهم شده و  با بت سازي يا ايده آل نگري، رفتارهاي بي منظور شخص مقابل را بر عشق و تمايل او تعبير مي كنند.

به عنوان مثال دانشجويي كه كمك هاي دلسوزانه استاد خود را حمل بر علاقه او مي داند و به مرور با چنين تصور و تخيلاتي درگير يك عشق يك طرفه مي شود.

    شخصيت وابسته

افرادي كه داراي شخصيت وابسته هستند، معمولا بيشتر مستعد قرار گرفتن در يك رابطه مجنون وار و تعلق خاطر افراطي به ديگران هستند.

    خيال بافي، اعتماد به نفس و محروميت عاطفي

يكي ديگر از دلايل تجربه عشق يك طرفه بخصوص در نوجواني، نسبت به سليبريتي ها و ستارگان ورزشي و سينمايي، خيال بافي، عدم اعتماد به نفس و نبود حمايت عاطفي در خانواده است.