دوشنبه ۲۴ شهریور ۰۴

مركز مشاوره ستاره

مركز مشاوره ستاره

روانشناسي عشق در نوجواني

۴۰ بازديد

روانشناسي عشق در نوجواني و عشق در 15 سالگي و حتي در 13سالگي و نحوه برخورد با نوجواني كه عاشق شده چگونه است. زمان مطالعه 5 دقيقه است.
عشق در نوجواني

روابط عاشقانه چيزهاي زيادي براي آموزش به نوجوانان دارد، درباره موضوعات مختلف از جمله:

    هيجان،
    ارتباط،
    همدلي،
    هويت
    براي برخي ارتباط جنسي.

اين ارتباط درس هايي را با خود به همراه دارد كه مي توانند بنياد ارتباطهاي دراز مدت در بزرگسالي باشند، هم چنين سهم بزرگي در رشد، تاب آوري و شادي در نوجوانان دارند.
دوستي و روانشناسي عشق در نوجواني

در نوجوانان، داشتن يك دوست دختر يا دوست پسر مي تواند باعث افزايش اعتماد به نفس شود.

نوجوانان زماني كه رابطه صميمانه و مثبت است شادتر هستند. نوجوانان به تجربه حمايت، اعتماد و نزديكي در رابطه صميمانه اهميت مي دهد.

در واقع، نوجوانان با والدين و همسالان خود مشكلات بيشتري دارند تا با شريك عاطفي خود، و اختلافات شديد در ارتباطات با افزايش سن بيشتر مي شوند.

وقت گذراني با يكديگر در فعاليت هايي كه هر دو شريك باشند و لذت ببرند براي زوج هاي نوجوان بسيار مهم است.

زماني كه اين جنبه از صميمت از دست مي رود، ارتباطات پايان مي يابند.

روانشناسي عشق در نوجواني و عشق در 13 سالگي
رشد جنسي كودك 15 ساله

ارتباطها مي توانند رشد جنسي را حمايت كنند، كه يك جنبه مهم رشد به سمت بزرگسالي است.

اكثر نوجوانان باور دارند كه ارتباط جنسي بايد در بافت يك ارتباط رمانتيك رخ دهد، و در حاليكه همه ارتباطهاي نوجواني همراه با ارتباط جنسي يا ******** نيستند، اكثر آنهايي كه از لحاظ جنسي فعال هستند نيز تنها با يك شريك هستند.
مضررات عشق در 15 سالگي

البته اين ارتباطها جنبه منفي نيز دارند. وارد شدن به دنياي رابطه به طرز اجتناب ناپذيري فرد را مستعد تجربه هيجاني شكست عشقي مي كند.

براي نوجواناني كه بيشتر نسبت به طرد شدن حساس هستند، بهم خوردن رابطه مي تواند منجر به حس بدگماني در مورد خود و نااميدي گردد.

روابط با كيفيت پايين كه شامل فقدان اعتماد هستند، اختلاف مداوم وجود دارد و خشونت بالاست نيز نوجوان را به سمت افسردگي و اضطراب مي برند.
عشق در 15 سالگي يا حتي 13 سالگي

دوستيابي قبل از نوجواني، ممكن است همراه با افسردگي باشد، مخصوصا براي دختران و مخصوصا زماني كه با ******** همراه باشد.

زيرا خانواده آن ها را راهنمايي نكرده و يا از مشاور كمك نگرفته اند، منجر به ******** يا حتي رابطه آسيب زا مي شود.

ارتباط بين دوستيابي اوليه و افسردگي هنوز به خوبي شناخته شده نيست.

نابرابري در يك رابطه و رفتار نامناسب از سوي يك شريك ممكن است به افسردگي منجر شود ، اما منبع مشكل عاطفي نيز مي تواند از خارج از رابطه به وجود آيد.

دختران كم سن كه به دنبال دوست پسر مي روند معمولا از خانواده هايي با مشكلات عاطفي هستند، و مستعد افسردگي مي باشند. همچنين شواهدي وجود دارد كه افسردگي باعث مي شود دختران نوجوان به سمت رابطه بروند.

روانشناسي عشق در نوجواني و عشق در 15 سالگي
شيوع ارتباط عاشقانه و جنسي در نوجواني

از هر سه نوجوان يك نفر ارتباط عاشقانه را تجربه مي كند، و اين ميزان با افزايش سن بيشتر مي شود.

از سن 17 سالگي، بيشتر نوجوانان مقداري تجربه اين روابط را دارند.

به طور معمول نوجوانان بيشتر از يك ارتباط عاشقانه را در طول اين دوره تجربه مي كنند.

جهت گيري هاي فرهنگي و جنسي روي زمان بندي و ميزان روابط تاثير دارند.

براي مثال، نوجوان هاي آسيايي و آمريكايي ديرتر از بقيه وارد ارتباط مي شوند.

به صورت كلي، در فرهنگ آسيايي صحبت كردن و قرار گذاشتن در نوجواني كمتر پذيرفته است.

اين مسئله باعث مي شود كه نوجوانان پارتنرهاي مناسب كمتري را در اختيار داشته باشند.

در حاليكه بسياري از نوجوانان پارتنر رمانتيك خود را در مدرسه ملاقات مي كنند، آنهايي كه به دنبال ارتباط جنسي هم هستند كمتر مي توانند كسي را در مدرسه پيدا كنند و ممكن است با افرادي ملاقات كنند كه شايستگي لازم را ندارند.
كودكي و اوايل نوجواني

اكثر دوستان كودكان ممكن است از يك جنس باشند (همه پسر يا همگي دختر).

بلوغ باعث افزايش علاقه بسيار در روابط عاشقانه مي شود. در سالهاي پيش از نوجواني و در اوايل آن، نوجوان احساس فشار زيادي را دارد زيرا با موضوع عشق خود ارتباط كمي دارد.

برخي از اين نوجوانان، مخصوصا انها كه پايگاه اجتماعي بالايي دارند معمولا بيرون از مدرسه در گروه هاي مختلط معاشرت مي كنند.

آنها سپس در روابط مختلف جفت هاي خود را پيدا مي كنند و در واقع پاي خود را در كفش همسالان محبوب مي كنند و از آنها تقليد مي كنند.
اواسط نوجواني و اواخر آن

نوجوانان اعتماد به نفس خود را از طريق ماندن در روابط محكم و عميق مي سازند.

در اين زمان است كه اعتماد به نفس به نوجوان اجازه مي دهد در مقابل عقايد همسالان مقاومت كند و پارتنر خود را بر اساس توافق و سازگاري انتخاب كند نه مطلوبيت اجتماعي.

از زمان دبيرستان، فعاليت هاي گروهي به صورت زوجي متداول مي شوند، و در اواخر نوجواني اگر زوج باشند كمتر با همسالان وقت مي گذرانند و بيشتر با يكديگر هستند، در حاليكه شبكه هاي اجتماعي را نيز نگه مي دارند.
تاثيرات روي كيفيت ارتباط

در نوجوانان،  زماني كه روابط جديد هستند، بخشي از تجارب آنها بوسيله خانواده و همسالان شكل مي گيرد.
نحوه برخورد با نوجواني كه عاشق شده
والدين

سطح نزديكي و حمايتي كه نوجوانان با والدين و خواهر و برادرها تجربه مي كنند روي كيفيت روابط رمانتيك آنها تاثير مي گذارد.

اگر ارتباط بين والدين و فرزندان در اوايل نوجواني مثبت و حمايتي باشد، و احتمالا تعامل مثبت تري با پارتنر رمانتيك در اواخر نوجواني دارند.

كاهش اضطراب

۳۳ بازديد

در رفتار درماني شناختي (CBT)، تمركز توجه به ابعاد شناختي، رفتاري و جسمي و فيزيكي اضطراب است. بدين ترتيب، تلاش براي كنترل اضطراب مي بايست معطوف به الف) باورهاي ترس آور، ب) رفتارهاي اجتنابي و پ) تنش در بدن باشد. به هر سه مورد بيشتر مي پردازيم.
• باورهاي ترسناك

اين باورها و افكار شامل فكر كردن به موقعيتي است كه چالش برانگيزتر از حالت واقعي آن است، تصور كردن اين كه آينده غير قابل پيش بيني و غير قابل كنترل است .

باور به اينكه شما قابليت و توانايي براي مواجهه با اين موقعيت هاي ترسناك را نداريد. اين باورها زماني كه بخش احساسي اضطراب شديد است، تشخيصشان سخت است اما با تمرين مي توانند شناسايي شده و تغيير داده شوند.
مشاوره استرس - استرس چيست

• رفتارهاي اجتنابي

با اجتناب از موقعيت هايي كه منجر به اضطراب مي شود، ممكن است احساس بهتري داشته باشيم، حداقل براي مدتي.

اما اگر دفعه ي بعد ما در كنار افراد و يا موقعيت هايي باشيم كه باعث بروز اضطراب مي شوند چه اتفاقي خواهد افتاد؟ احتمالات ممكن اين است كه ما از اين موقعيت ها و افراد هم اجتناب خواهيم كرد.

اين نشان دهنده ي اين است كه چگونه الگوهاي اجتناب گسترش پيدا مي كنند و چرا شكستن اين الگوها سخت مي شود.

اجتناب بايستي به مرور با رفتارهايي كه عملكرد در موقعيت هاي چالش بر انگيز را بهبود مي دهد، جايگزين شود.

توجه به اين نكته حائز اهميت است كه در اين فرآيند عجله نداشته باشيد، چرا كه تنزل در اين فرآيند ممكن است به اعتماد به نفس فرد آسيب برساند و اعتماد به نفس پايين به نوبه ي خود به پيشبرفت اضطراب كمك مي كند.

سايت تخصصي “مشاورانه” در زمينه هاي روانشناسي و مشاوره خانواده به صورت آنلاين همواره در كنارشماست. اگر مشكلات اضطرابي و استرس داريد حتما ساير مقالات سايت “Moshaverane” را مطالعه نماييد.

روش درماني افزايش ارتباط

۳۰ بازديد

روش درماني افزايش ارتباط به منظور آموزش مهارت هاي رابطه اي به زوجين و خانواده ها، از يك رهيافت آموزشي استفاده مي كند تا احساسات و ادراكات آنها را به صورت مناسب به هم مرتبط كند، به نحوي كه بتوانند همراه با يكديگر، استراتژي هاي مقابله اي را توسعه دهند.

اين رهيافت درماني مختصر براي كمك به زوجين، افراد و يا گروه هايي طراحي شده است كه اين مهارت هاي تمريني را ياد مي گيرند و توانايي مناسبي را براي ثابت نگه داشتن وضعيت خودشان در بعد از دوره درماني دارند.

افراد داراي شرايط سنّي مختلف كه به درمان مراجعه مي كنند و تمايل دارند تا نگراني هاي رابطه اي و خانوادگي را بشناسند، مي توانند با استفاده از اين رهيافت به نتايج مفيدي دست يابند.
تاريخچه و توسعه

رشته سلامت رواني براي اولين بار در ميانه هاي دهه ۱۹۶۰، توسط يك مدل پزشكي كه بر روي تشخيص و درمان نگراني ها مربوط به بيماري هاي طبّي متمركز بود، ايجاد شد.

روش درماني افزايش ارتباط ، در سال ۱۹۶۹ توسط برنارد و لوئيز گورني و به عنوان يك جايگزيني براي روش پزشكي ايجاد شد كه بر روي آموزش و مهارت تاكيد زيادي مي كرد.

بيشتر رهيافت هاي درماني مورد استفاده در آن دوره زماني، درمانگر را به عنوان يك شخصيت داراي قدرت مطلق در نظر مي گرفتند كه بر روي رابطه درماني افراد كنترل دارد.

روش درمان بهبود رابطه نسبت به رهيافت هاي موجود در آن دوره زماني متفاوت بود و به جاي تمركز بر روي رابطه درمانگر و شخص درمانجو، بر روي رابطه بين دو نفر (زوجين مراجعه كننده به درمان) متمركز مي شود.

ايده هاي كارل روگرز و بي اف اسكينر منجر به ايجاد پيشبردهاي زيادي در روش درماني بهبود رابطه شد.

همچنين هر دو اين نفرات تاثير گذار ، مفهوم قدرت مطلق درمانگر در طول دوره درماني را مورد پرسش و ترديد قرار دادند.

گورني بر اساس ديدگاه اين افراد، تلاش كرد تا يك رهيافت درماني را توسعه دهد كه بر مبناي مشاركت و منابع و توانايي هاي افراد درمانجو باشد.

در اغلب موراد، اين روش درماني به صورت گروهي ارائه مي شود، ولي مي تواند براي درمان نياز هاي فردي زوجين و اعضاي خانواده ها هم مفيد باشد.

روش درماني بهبود رابطه به چه نحوي كار مي كند؟

اين رهيافت درماني به منظور ايجاد مهارت هاي توسعه اي، پايدار و / يا تقويت رابطه هاي سالم در افراد درمانجو طراحي شده است و بر مبناي پنج مهارت اصلي مي باشند كه عبارتند از:

داشتن نقش بيان كننده، پاسخ دلسوزانه، بحث – مذاكره / تعهدات عاطفي، عمومي سازي و نگهداري.

يادگيري و توسعه اين مهارت هاي مي تواند به افراد درمانجو كمك كند تا شناخت بهتري نسبت به عكس العمل ها ميان فردي خودشان و يا نحوه ارتباط خود با ساير افراد داشته باشند.

يكي از اصول مهم در روش درماني بهبود رابطه عبارت از اين اعتقاد است كه شخصيت افراد از طريق رابطه هاي كه فرد داشته است، قالب گيري مي شود، و در حالت بالعكس، شخصيت بر روي روابط كلي موجود در زندگي فرد تاثير مي گذارد.

اين دانش در مورد رابطه صميمي اهميت خاصي دارد، معمولا با گذشت زمان، دو نفر به صورت اتوماتيك وار راه هايي را براي برقراري ارتباط با يكديگر پيدا مي كنندو مشكلات و تضادهاي موجود در اين رابطه ميان فردي، يك تاثير منفي را بر روي رابطه دارد.

درمانگراني كه روش درماني افزايش رابطه را انجام مي دهند، تلاش مي كنند تا با استفاده از مهارت هاي مربوط به تعهدات زوجين و مدل بندي آن و همچنين ترغيب آنها براي بيان كردن احساسات مثبت نسبت به يكديگر، يك محيط امني را براي زوجين فراهم كنند.

درمانگران رابطه درماني بر مبناي اين عقيده كه هر شخصي مي تواند اين مهارت ها را ياد بگيرد و براي بهبود روابط خودش از آن استفاده كند، يك نقش تدريس كننده را در فرآيند درماني دارند تا افراد بتوانند به صورت كامل اين مهارت ها را ياد بگيرند و از آن استفاده كنند.
روان شناسي خود
رهيافت پزشكي مكمل و جايگزين
طرح درماني
شناخت سه مهارت اصلي
داشتن نقش بيان كننده:

اين مهارت به افراد درمانجو كمك مي كنند تا توانايي مربوط به بيان كردن وضعيت خودشان، بدون هيچ نوع قضاوت نسبت به خود و ديگران، داشته باشند.

معمولا اين كار از طريق شناخت احساسات انگيزشي و انتقال مفاهيم مربوط به مواردي كه آنها تمايل دارند بيان كنند، انجام مي گيرد.

افراد با انجام دادن اين كار، احتمال مسئوليت پذيري افرد در حوزه هاي خارج از خودشان را كاهش مي دهند و احتمال شناخت بهتر نسبت به مواردي كه به آن تمايل دارند و دليل تمايل آنها، بدون هيچ نوع ترس نسبت به قضاوت شدن از طرف بقيه افراد، افزايش مي يابد.
پاسخ دلسوزانه:

آموزش و توسعه اين مهارت به افراد كمك مي كند تا اهميت همدردي را در ايجاد روابط خوب و روابط قوي درك كنند.

استفاده از همدردي براي پاسخ به تجارب فرد، مي تواند تاثير مهمي را بر روي روابط داشته باشد و هر يك از زوجين به اين درك مي رسند كه پذيرا بودن و پذيرفتن يك كار آسان تري مي باشد.
بحث – مذاكره / تعهدات عاطفي:

نظريه بهبود رابطه فرض مي كند كه به منظور اينكه زوجين تعهدات عاطفي بيشتري نسبت به يكديگر داشته باشند، نشان دادن تعهدات آنها به رابطه يك عامل مهمي مي باشد.

نشان دادن تعهدات به رابطه از طريق تاييد اهميت همسر و روابط صورت مي گيرد.

به منظور دست يابي به اين هدف، زوجين نقش هاي معكوس را به عنوان شنونده و گوينده بازي مي كنند، و هر يك از زوجين همراه با اينكار احساسات خودشان را بيان مي كنند و طرف ديگر نحوه تاثير اين موارد را بر روي احساسات خودش بيان مي كند.

دوره هاي درمان بهبود رابطه ، بر آن چيزي كه در رابطه “اشتباه” است متمركز نمي شود، و در مقابل به نحوي ايجاد شده است تا به زوجين كمك كند كه مهارت هاي خودشان را افزايش دهند.

عمومي سازي:

بعد از يادگيري مهارت هاي بهبود رابطه توسط زوجين، آنها ترغيب مي شوند تا در زندگي روزمره خودشان و در تكاليف خانگي، دوره هاي درماني برنامه ريزي شده و بررسي هاي روزانه از اين مهارت ها استفاده كنند.

نگهداري:

زوجين بدون بسط دادن اين مهارت ها به زندگي روزمره خودشان، نمي توانند موفقيت زيادي را در اين روش درماني بدست بياورند.

با تمرين نگهداري از طريق اتفاقات و پيامدهاي روزمره، افراد مي توانند توانايي بهتري را براي دسترسي مناسب به اين مهارت ها پيدا كنند.

افرادي كه مهارت هاي رگرسيون و بازگشتي را اجرا مي كنند و يا تمايل دارند تا از مهارت هاي نگهداري استفاده كنند، مي توانند برنامه هاي مربوط به دوره هاي تجديد كننده يا تقويت كننده را همراه با درمانگر بهبود رابطه انتخاب كنند.
دوره درماني به چه نحوي مي باشد؟

روش درماني بهبود رابطه بر روي شناسايي و بررسي مهارت هاي انطباقي زوجين براي ايجاد رابطه بين آنها استفاده مي كند و همچنين يك دوره درماني بر روي آن چيزي كه در روابط موجود اشتباه است، تمركز نمي كند بلكه اين دوره درماني به منظور كمك به زوجين و براي تقويت اين مهارت ها انطباقي مورد استفاده قرار مي گيرد.

دوره هاي افزايش رابطه، كه تا حد زيادي ساختار يافته مي باشد، در چهار مرحله انجام مي گيرد:

مرحله اوليه درمان عبارت از مرحله مقدماتي يا معارفه اي مي باشد، و طي آن درمانگر مهارت هاي مربوط به افراد درمانجو را مدل سازي مي كند و تلاش مي كند تا اعتماد و امنيت ايجاد كند.

در مرحله ثانويه، اصول مربوط به مهارت هاي اصلي آموزش داده مي شوند و به كار گيري مهارت ها شروع مي شود.

افراد درمانجو در مرحله يادگيري به عنوان ناظر عمل مي كنند و شروع به استفاده از مهارت هامي كنند.

تكاليف خانگي به افراد درمانجو كمك مي كند تا اين مهارت ها را در خارج از دوره درمان هم مورد استفاده قرار دهند.

مرحله سوم بر روي عمومي سازي مهارت هاي جديدا ياد گرفته شده متمركز مي شود تا به زوجين كمك كند زندگي روزمره خودشان را تفسير كنند.

زوجين وضعيت خودشان در محيط خانه را ثبت مي كنند و اين ثبت ها را به دوره هاي درماني مي آورند، و طي آن مرحله و بر مبناي نحوه استفاده از مهارت ها در محيط خانه، يك بازخورد و راهنمايي به آنها ارائه مي شود.

مرحله نهايي بر روي اهميت نگهداري مهارت هاي رابطه اي توسعه يافته، كه جديد مي باشند، تاكيد مي كند.

اين نگهداري معمولا از طريق استفاده از دوره هاي تقويت كننده ايجاد مي شود كه نسبت به سه مرحله اوليه، تعداد آن كمتر مي باشد ولي در ارزيابي زوجين و اطمينان يافتن نسبت به استفاده موفق آنها از مهارت هاي اصلي براي نگهداري تعهدات عاطفي، همچنان به عنوان عوامل مهم در نظر گرفته مي شود.

نگهداري سه مهارت رابطه اي اصلي، معمولا از طريق استفاده از دوره هاي تقويت كننده ايجاد مي شود كه نسبت به سه مرحله اوليه، تعداد آن كمتر مي باشد ولي در ارزيابي زوجين و اطمينان يافتن نسبت به استفاده موفق آنها از مهارت هاي اصل براي نگهداري تعهدات عاطفي، همچنان به عنوان عوامل مهم در نظر گرفته مي شود.

سلامت و عزت نفس كودكان

۲۹ بازديد

سلامت و عزت نفس كودكان:حمايت از كودكان در طول تغييرات آموزشي مي تواند به سلامتي و عزت نفس كمك كند

طبق مطالعات جديد محققان در دانشگاه فنلاند، وقتي پدر و مادر ها از استقلال فرزندانشان در گذار هاي آموزشي حمايت مي كنند.

باعث ايجاد سلامت و عزت نفس بيشتري مي شوند و احتمال افسردگي را كاهش مي دهند.
حمايت از سلامت و عزت نفس كودكان

اين يافته ها به همه ي گذار هاي آموزشي بالاترِ دانش آموزان مربوط مي شود:

از دبستان تا دوره ي راهنمايي، از راهنمايي تا دبيرستان و از دبيرستان تا دانشگاه.

تاثيرات مثبت آن با افزايش سن كودك افزايش مي يابد.

پدر و مادر ها مي توانند با دادن انتخاب هاي بيشتر مطابق اهداف آموزشي آنها، فراهم كردن انعطاف پذيري.

در محيط ساختار يافته و با مهيا كردن محيط آنها  براي موفقيت.

استقلال كودك را برانگيزانند. همچون تشويق كردن كودكان براي خوانا، آراسته و مرتب نوشتن تكاليفشان.

محققان تاكيد كردند كه حمايت از استقلال، كه پدر و مادر ها آن را فراهم مي كنند.

در طول هر سه ي اين گذار ها از افسردگي جلوگيري مي كند و عزت نفس نوجوانان را در دو مرحله ي گذارِ آخر افزايش مي دهد.

تيپ شخصيتي برون گرا چه ويژگي دارد

۳۰ بازديد

 

كمتر به برقراري ارتباط علاقه نشان مي دهند و فعاليت هاي انفرادي را ترجيح مي دهند.

به عكس برون گراها افرادي اجتماعي و شاد هستند .

و بيشتر به فعاليت هاي جمعي و رقابتي علاقه مندند و تسلط چنداني بر نفس خويشتن ندارند.
تيپ شخصيتي برون گرا

به بيان ديگر برون گراها ديگر محور هستند و انرژي خود را از ارتباط با ديگران به دست مي آورند.

افراد برونگرا معمولا شوخ طبع، بذله گو، رقابت طلب و واقع گرا هستند.

با شفافيت و وضوح رابطه خوبي دارند و ابهام براي آنها غير قابل تحمل است.

برداشت عمومي از افراد برون گرا افرادي است پرحرف، سطحي و بي توجه.

    به طور كلي افراد چه درون گرا باشند.
    و چه برون گرا ميزاني از رابطه با بيرون از خود و ديگران را متحمل مي شوند.
    كم يا زياد بودن اين ارتباط است كه درون گرا يا برون گرا بودن شخصيت فرد را تعيين مي كند.
    ولي علاوه بر ميزان ارتباطات موضوع ديگري نيز كه اهميت دارد.
    ابزار برقراري اين ارتباط با عالم بيرون از خود است.

به طور كلي هر تيپ شخصيتي  پس از مشخص شدن درون گرايي يا برون گرايي آن، برآيند ۲مولفه يا عامل است:

اول اين كه چه اطلاعاتي توجه آنها را جلب مي كند؟ اطلاعات حسي يا اطلاعات شهودي؟

و دوم اين كه اساس تصميماتشان چيست؟ تفكر يا احساس؟

در واقع چهار ابزار كلي براي ارتباط انسان با عالم بيرون متصور است .

كه غلبه بهره برداري از هر يك از اين ۴ ابزار تيپ شخصيتي يك فرد را نشان مي دهد.

تيپ شخصيتي برون گرا چه ويژگي دارد1
مرحله خودشناسي

به واقع در مرحله اول فرد به اين خود شناسي مي رسد كه درون گراست يا برون گرا .

و در مرحله بعد و براي شناخت دقيق تر خود بايد به شناخت اين مساله بپردازد .

كه وسيله برقراري ارتباط او با عالم بيرون كدام يك از ابزارهاي ۴ گانه تفكر، احساس، حس يا شهود است.

در اين جا نيز به مانند درون يا برون گرايي، هيچ مرز سياه و سفيدي وجود ندارد.

بلكه يكي از اين ۴ ابزار ارتباطي در هر شخص قوي تر از ساير ابزارهاست.

و به اين سوال ميرسيم كه درون گرايي بهتره يا برون گرايي؟

براي درك راحت تر اين موضوع فرض كنيد يك نفر به يك منظره زيبا نگاه مي كند.

در صورتي كه احساس هيجان و وجد از ديدن اين منظره به او دست دهد، فردي احساسي است.

اگر منظره را همان طور كه هست ببيند و اين ديدن باعث برانگيخته شدن احساسات او نشود .

و مانند وقتي باشد كه به عكس آن منظره نگاه مي كند، شخصيتي حسي دارد.

    اگر منظره را از نظر علمي بررسي كند مثلا اين كه از لحاظ زمين شناسي خاك آن از چه نوعي است.
    شخصيتي متفكر دارد و اگر وراي برداشت هاي معمولي، ديدگاهي رمز آلود.
    و به ظاهر نامربوط ولي عميق از منظره داشته باشد، شخصيتي شهودي دارد.
    بنا بر آن چه گفته شد شخصيت برون گرا را نيز مي توان به ۴ دسته كلي تقسيم كرد.
    كه در ادامه به معرفي اجمالي هر يك از اين دسته ها مي پردازيم.

شخصيت برون گراي متفكر

در اين دسته از افراد برون گرا، قوه منطق و تفكر قوي است و معمولا افرادي واقع بين و متعصب هستند.

تمايل دارند در چارچوب هاي تعريف شده عمل كنند و احساسات و عواطف خود را ناديده مي گيرند يا سركوب مي كنند.

دور از ذهن نيست كه اين افراد معمولا برخوردهاي سرد و خشكي دارند.

اين دسته مي توانند دانشمندان خوبي بشوند.

    چرا كه ذهن آنها متمركز بر آگاهي از دنياي بيرون است و براي توصيف آن از منطق خود استفاده مي كنند.
    انگليسي ها و فرانسوي ها در جهان به عنوان نمونه بارز اين تيپ شخصيتي شناخته شده اند.
    ژنرال دوگل فرانسوي نمونه اعلاي معرف اين تيپ از شخصيت هاست.

شخصيت برون گراي حسي

افرادي كه در اين دسته شخصيتي قرار مي گيرند معمولا لذت جو و سازگار هستند.

اين افراد مايلند از تمام رويدادها حداكثر لذت را كسب كنند.

اين شوق به كسب لذت در اين دسته يا تيپ شخصيتي آن قدر زياد است .

كه سبب مي شود هر شرايطي را بپذيرند و خود را با آن سازگار كنند.

خواب و افزايش وزن

۴۰ بازديد

آيا خواب بهتر مانع اضافه وزن مي شود؟ آيا كم خوابي مي تواند باعث شود كه شما چاق تر شويد؟

اين سناريو رو در نظر بگيريد: اگر شما هنگامي كه در محل كارتان هستيد احساس خواب آلودگي مي كنيد ممكن است وسوسه شويد كه يك فنجان قهوه بنوشيد (و يا چندين فنجان) و يا يك دونات تا بتوانيد براي انجام كارهايتان انرژي بگيريد. بعد از اينكه كارتان تمام شد ممكن است از رفتن به باشگاه صرف نظر كنيد و بعد از آن به خانه برسيد و زماني براي آشپزي نداريد و به حدي احساس تنش مي كنيد كه قادر به خوابيدن نيستيد.

اين يك چرخۀ ناسالم است است و نهايتا اين محروميت از خواب باعث آسيب رساندن به سلامتي جسمي شما مي شود.

به گفتۀ سوسن ظفر لطفي مدير موسسه خواب و سلامتي در دانشگاه پزشكي نيوجرسي “زماني كه شما كمبود خواب داريد دچار كمبود انرژي نيز مي شويد و به صورت اتوماتيك وار به سمت غذاهايي كه سر يع آماده مي شوند مي رويد مثل غذاهاي سرخ كردني و چيپس ها”. خواب و افزايش وزن

نتيجه فوري ناشي از كم خوابي چه خواهد بود؟ شمايد شما قادر باشيد كه با كم خوابي مبارزه كنيد. اما نتيجه نهايي چيست؟ خوردن غذاهاي ناسالمم و مضر و هم چنين كمبود تحرك از عواقب كم خوابي است كه باعث مي شود شما در معرض خطر چاقي قرار بگيريد.

خواب و افزايش وزن

به گفته دكتر ظفر لطفي «كمبود خواب مثل بدهي كارت اعتباري است». «اگر بدهي هاي كارت اعتباري شما به صورت مداوم بر روي هم انباشته شود. نرخ بالايي از سود را خواهيد پرداخت يا اينكه حساب شما تا زماني كه تمام بدهي هايتان را بپردازيد بسته خواهد شد. اگر كمبود خواب شما براي مدتي طولاني ادامه داشته باشد بدن شما به مشكل خواهد خورد.»

كمبود خواب داشتن در ايالات متحده آمريكا بسيار معمول است و حتي برخي افراد با افتخار درباره آن صحبت مي كنند. مارك ماوالد مدير مركز اختلالات خواب منطقه ي ميني سوتا در اين باره مي گويد: «ما به بيدار ماندن تا دير وقت افتخار مي كنيم اما شب بيداري و زود بيدار شدن در صبح هزينه هايي براي ما به بار خواهد آورد.»
درك ارتباط رژيم غذايي و خواب

رابطۀ بين رژيم غذايي و خواب در كتاب ها و مجلات و مقالاتي كه راجع به رژيم غذايي صحبت مي كنند بسيار مطرح شده است. شايد شما هم مطالبي راجع به رژيم خواب شنيده باشيد كه معتقد است زماني كه در حال خر و پف كردن هستيد نيز مي توانيد وزن كم كنيد. مايكل بروس نويسندۀ كتاب خواب زيبا معتقد است اگر شما بخوابيد قرار نيست كه  وزنتان كم شود اما اگر كم خوابي داشته باشيد به اين معني است كه كيفيت خواب شما نيز كاهش مي يابد و علاوه بر اين نمي توانيدمدت زمان استاندارد در شبانه روز بخوابيد بنابراين متابوليسم بدن شما به درستي عمل نخواهد كرد”.

به طور متوسط انسانها در شبانه روز به هفت و نيم ساعت خواب نياز دارند. او مي گويد: «اگر شما هفت ساعت و نيم در شبانه روز مي خوابيد و نيم ساعت ديگر نيز به اين مدت زمان اضافه كنيد نيم كيلو وزن اضافه نخواهيد كرد. اما اگر پنج ساعت در شبانه روز فقط مي خوابيد و مي خواهيد اين مدت زمان به 7 ساعت برسانيد شروع به از دست دادن وزن خواهيد كرد». بروس توضيح مي دهد كه تاثيرگذاري كمبود خواب بر توانايي ما براي كم كردن وزن تا حد زيادي به فعاليت هورمون هاي شبانۀ بدن مربوط مي شود.

دو هورمون اساسي در اين فرايند گرلين و ليپتين هستند. گرلين هورموني است كه به شما مي گويد چه زماني غذا بخوريد و زماني كه شما دچار كم خوابي هستيد هورمون گرلين بيشتري داريد. او در ادامه مي افزايد لپتين هورموني است كه به شما مي گويد دست از غذا خوردن بكشيد اما زماني كه دچار كم خوابي هستيد لپتين كمتري در بدن خود داريد».گرلين بيشتر و ليپتين كمتر مساوي است با افزايش وزن.

بروس مي گويد “شما بيشتر مي خوريد بعلاوه چون كم خوابي داريد سوخت و سازتان (متابوليسم) كند است”.

چگونه با هر چهار گوش خود گوش دهيد

۵۰ بازديد

وقتي ما به ارتباط مي انديشيم، به طور كلي آن را در دو طبقه رفتار كلامي و غيركلامي تقسيم مي كنيم. اما براساس مدل ارتباط”چهار گوش” ما از طريق چهار كانال مجزا صحبت مي كنيم و گوش مي دهيم. حال سؤال اينجاست،زماني كه شما از طريق يكي از اين كانال ها مراوده مي كنيد مخاطب شما چه چيزي را مي شنود؟ يك مطالعه جديد كه در نوروساينس رفتاري به كار برده شده است بر بررسي عوامل تأثيرگذار بر نحوه اي كه پيام شما دريافت مي شود بر نقش انتقال دهنده ي عصبي هورمون اُكسي توسين متمركز شد. اگرچه اساس آن نوروساينس است اما اين مطالعه دركي از نحوه اي كه شما مطمئن مي شويد مخاطب شما واقعا به آنچه شما مايليد بشنوند گوش مي دهند را فراهم مي كند.ميشل فادمير و همكاران از دانشگاه مونيخ (2016) كار خود را بر اساس نظريه مدل چهار گوش بنيان نهادند كه در آن پيشنهاد مي دهد كه هر پيام كلامي حاوي چهار بُعد مختلف از ارتباط است:

1-مضمون واقعي: اطلاعات محض، خاص و واقعي

2-خودآشكار سازي:اطلاعاتي در مورد خود كه شما دوست داريد با شخص ديگري به اشتراك بگذاريد

3-ارتباط:اصطلاحي كه بيانگر احساسي است كه شما در مورد شخص ديگري و در مورد رابطه خود با شخص ديگري داريد.

4-خواهش: در خواستي كه شما از شخص ديگر مي كنيد

اين مدل نشان مي دهد كه شما با ديگران چه چيزي را مخابره مي كنيد كه به پيامي كه شما اميدواريد توسط طرف مقابل دريافت شود بستگي دارد. اگر مي خواهيد موضوعات ارتباطي را مدنظر قرار دهيد، آن شامل ابعادي است كه شما بر آن تأكيد داريد. شما به همسر خود اطلاعاتي در مورد آب و هوا نمي دهيد هنگامي كه قصد داريد به تضاد موجود در مورد اينكه آيا همانقدر كه شما او را دوست داريد او نيز شما را دوست دارد يا خير پايان دهيد. اما، آنچه از جانب گيرنده پيام شما شنيده مي شود داراي واضحيت زيادي نيست. همسر شما به طور بالقوه با هر چهار گوش گوش مي دهد و تصميم مي گيرد كه كدام بعد پيام شما حاكي از انتقال است. مثال آب و هوا شايد حدكراني اندكي باشد اما آنچه ممكن است در حين تلاش كردن شمابراي حل كردنتعارض در مورد نحوه ي اداره دخل و خرج خانواده توسط خود و همسر شما رخ دهد را در نظر بگيريد. همسر شما ممكن است فكر كند كه شما اطلاعات واقعي را ابراز مي كنيد(موجودي حساب بانكي خود) زماني كه در عوض شما اميدواريد كه گفتگو به آزادي بيشتر و مراوده بهتري در كل در مورد هزينه هاي مالي شما منجر خواهد شد.

مثالي ديگر از مطالعه فاد مير و همكاران توصيف شده است كه شامل ارتباطي است كه در آن شما درصدد ارسال يك پيام با محتواي خواهش مانند اينكه ببينيد آيا دوست شما از گربه شما در مدتدر دسترس نبودنشما به مدت چند روز مراقبت مي كند، هستيد. گيرنده پيام شما مي تواند در مورد ناديده گرفتن خواهش و در عوض پنداشتن آنكه شما صرفاً در مورد ميزان مراقبت از گربه خود صحبت مي كنيد تصميم بگيرد. نويسندگان معتقدند كهپيام هاي دربردارندۀ تمايل مخابره خواهش براي فهماندن و درك شدن از سوي طرف مقابل به منظور توليد نتايج دلخواه مشكل تر مي باشند. براساس استدلال آنها اين بدان دليل است كه خواهش ها، تلاش هاي بيشتري را براي پردازش توسط گيرنده مي طلبند:”اساس اين احتمال برداشت از ارتباط است مانند تبادل اجتماعي يا حتي عمل مشاركت يك سويه از جانب گيرنده پيام”. پيامِ درخواست تلاش مي كند تا تأثير را خلق كند. گيرنده بايد تصميم گيرد كه آيا مي تواند به درك اين تأثير كمكي كند يا خير. همچنين شما به عنوان يك گوينده مي دانيد كه چنين پيامي ممكن است به آن نتيجه دلخواه منجر نشود پس شما ممكن است پيام ها را خيلي موفقيت آميز مخابره نكنيد.

محققان براي تعيين اينكه افراد هنگامي كه حس همدلي آنها برانگيخته مي شود در پيام هاي خواهش فعال و پذيراتر هستند يا خير، كانال هاي به لحاظ اجتماعي مسئول در شركت كنندگان را از طريق دادن دوزهايي تودماغي اُكسي توسين به آنهانيز اضافه و درگير كردند. يكي از اين اثرات اوليه هورموني افزايش همدلي است. اگر همدلي آنها برانگيخته شود شركت كنندگان مي بايست بيشتر به اتخاذ پيام خواهش متمايل باشند.

براي آزمايش اثر اُكسي توسين در مقابل پلاسيبو بر تفسير پيام خواهش از 43شركت كنند مرد(با ميانگين سني 30سال) درخواست شد تا پرسشنامه ارتباط چهار گوشي را تكميل كنند. اين پرسشنامه شامل 16بخش بود كه از شركت كنندگان خواسته شد تا ميزاني كه آنها يكي از اين چهار نوع پيام را از خود بروز مي دهند رتبه بندي كنند. يك سناريو از شركت كنندگان خواسته شد تا آنچه دوست آنها براي دعواي با دوست دختر خود گفته است را تجسم كنند. حال، شركت كنندگان بايد چهار تفسيري را كه آنها گمان مي كنند آن عبارت يا بيان مخابره كرده است را درجه بندي كنند(تفسيري كه از آن گفته دارند را درجه بندي كنند). در اين مثال، پيام بايد حاوي مضمون واقعي(من بايد با دوست دخترم بجنگم)، خودافشاگري(من نگران رابطه ام هستم)، اطلاعات ارتباطي(من فكر مي كنم بتوانم با شما درمورد دوست دخترم صحبت كنم) يا خواهش(لطفاً به حرف هايم گوش دهيد سپس من را راهنمايي كنيد) باشد. در كل به شركت كنندگاني كه اُكسي توسين داده شد بعد خواهش را تابالاترين حد چهار تفسير ممكن رتبه بندي كردند. اين يافته ها با اين باور نويسندگان كه پيام هاي مخابره كننده خواهش، به احتمال بيشتري براي شكل گيري ارتباط اجتماعي صورت مي پذيرند، سازگار است. گرچه، درست است كه خواهش ها مستلزم تلاش بيشتري در جزئي از مخاطب براي نشان دادن تمايلشما به كمك مي باشد، اما شما گيرنده پيام را به نشان دادن واكنش در يك حالت فردي تري تحريك مي كنيد.مي توان گفتكه اُكسي توسين تأثير گذار بوده است زيرا آن شركت كنندگان را به شنيدن پيام به عنوان يك خواهش يا درخواست براي كمك و نه يك اظهار نظر واقعي تحريك كرده است.

ما نه تنها ما نمي توانيم همواره به دوستان و اعضاي خانواده اُكسي توسين بدهيم تا آنها بتوانند بر خواهش هاي را اجرا كنند بلكه ما هنوز هم مي توانيم از اين مطالعه ياد بگيريم. با واضح نمودن آن كه درخواست، درخواست است، شما مي توانيد كانال هاي متقابلي بين خود و افرادي كه با شما تعامل مي كنند بگشاييد. براي مثال، اگر مي خواهيد همسرشماتلاش بيشتري در جهت متعادل كردن هزينه هاي مالي انجام دهد به جاي گفتن آنكه شما چقدر وقت صرف كرده ايد(اطلاعات) به همسرخود اجازه دهيد بداند كه شما دوست داريد او كمك كند. زماني كه به طور واضح تري ارتباط برقرار مي كنيد احتمال بيشتري را فراهم مي سازيد كه گوش خواهش همسر شما در جهت آن كانال موردنظر متمايل شود.

به طور مشابه، زماني كه تلاش مي كنيم تا به طور كامل آنچه ديگران به ما مي گويند را درك كنيم، تلاش بيشتري صورت مي گيرد و در اينكه آيا پيام خواهشي را كه دريافت مي كنيم به عنوان يكي از آن سه بعد ديگر تحريف شده است يا خير، قضاوت مي كنيم. داشتن تعاملات اجتماعي رضايت بخش تر بدان معناست كه ما بايد همه تلاش خود را براي مراوده كردن و شنيدن از طريق چهار گوش خود به كار گيريم.

چهار گوش خود گوش دهيد

وقتي ما به ارتباط مي انديشيم، به طور كلي آن را در دو طبقه رفتار كلامي و غيركلامي تقسيم مي كنيم. اما براساس مدل ارتباط”چهار گوش” ما از طريق چهار كانال مجزا صحبت مي كنيم و گوش مي دهيم. حال سؤال اينجاست،زماني كه شما از طريق يكي از اين كانال ها مراوده مي كنيد مخاطب شما چه چيزي را مي شنود؟ يك مطالعه جديد كه در نوروساينس رفتاري به كار برده شده است بر بررسي عوامل تأثيرگذار بر نحوه اي كه پيام شما دريافت مي شود بر نقش انتقال دهنده ي عصبي هورمون اُكسي توسين متمركز شد. اگرچه اساس آن نوروساينس است اما اين مطالعه دركي از نحوه اي كه شما مطمئن مي شويد مخاطب شما واقعا به آنچه شما مايليد بشنوند گوش مي دهند را فراهم مي كند.ميشل فادمير و همكاران از دانشگاه مونيخ (2016) كار خود را بر اساس نظريه مدل چهار گوش بنيان نهادند كه در آن پيشنهاد مي دهد كه هر پيام كلامي حاوي چهار بُعد مختلف از ارتباط است:

1-مضمون واقعي: اطلاعات محض، خاص و واقعي

2-خودآشكار سازي:اطلاعاتي در مورد خود كه شما دوست داريد با شخص ديگري به اشتراك بگذاريد

3-ارتباط:اصطلاحي كه بيانگر احساسي است كه شما در مورد شخص ديگري و در مورد رابطه خود با شخص ديگري داريد.

4-خواهش: در خواستي كه شما از شخص ديگر مي كنيد

اين مدل نشان مي دهد كه شما با ديگران چه چيزي را مخابره مي كنيد كه به پيامي كه شما اميدواريد توسط طرف مقابل دريافت شود بستگي دارد. اگر مي خواهيد موضوعات ارتباطي را مدنظر قرار دهيد، آن شامل ابعادي است كه شما بر آن تأكيد داريد. شما به همسر خود اطلاعاتي در مورد آب و هوا نمي دهيد هنگامي كه قصد داريد به تضاد موجود در مورد اينكه آيا همانقدر كه شما او را دوست داريد او نيز شما را دوست دارد يا خير پايان دهيد. اما، آنچه از جانب گيرنده پيام شما شنيده مي شود داراي واضحيت زيادي نيست. همسر شما به طور بالقوه با هر چهار گوش گوش مي دهد و تصميم مي گيرد كه كدام بعد پيام شما حاكي از انتقال است. مثال آب و هوا شايد حدكراني اندكي باشد اما آنچه ممكن است در حين تلاش كردن شمابراي حل كردنتعارض در مورد نحوه ي اداره دخل و خرج خانواده توسط خود و همسر شما رخ دهد را در نظر بگيريد. همسر شما ممكن است فكر كند كه شما اطلاعات واقعي را ابراز مي كنيد(موجودي حساب بانكي خود) زماني كه در عوض شما اميدواريد كه گفتگو به آزادي بيشتر و مراوده بهتري در كل در مورد هزينه هاي مالي شما منجر خواهد شد.

نوجوان و فرار از خانه

۳۸ بازديد

اين بدترين كابوس شبانه هر پدر و مادريست؛ نيمه شب به اتاق خواب نوجوان خود برويد و ببينيد كه در رخت خوابش نيست. قلب شما از تپش مي ايستد و وحشتزده مي شويد، با دوستانش، اقوام و پليس تماس مي گيريد. بنابراين، اگر كودك شما از خانه فرار كرده و يا تهديد به آن دارد، و يا مي ترسيد كه اين كار را انجام دهد، مهم است كه اين مقاله را بخوانيد.

اگر شرايط مساعد باشد هر نوجواني مي تواند از خانه فرار كند. باور كنيد اگر تحت استرس باشند حتما فكر فرار از خانه از ذهنشان مي گذرد. مسئله مهمي است از هر هفت نوجوان يك نفر فرار مي كند و يا تلاش براي ان كرده است.

از ياد نبريد كه فرار كردن مثل هر عمل ديگري است، براي انجام اين كار نياز به سه چيز است: توانايي، اشتياق و فرصت. بياييد اين را بپذيريم، نوجوان همه روزه توانايي و فرصت فرار را دارد، بنابراين تنها نياز به اشتياق براي انجام ان دارد. اشتياق نيازمند دلائل مختلفي مي باشد. مي تواند يك موقعيت استرس زايي باشد كه نوجوان در معرض آن قرار گرفته، ترس از پيامد كارهايي كه انجام داده اند، شكلي از كشمكش قدرت، عدم تمايل به مدرسه رفتن و يا مشكلات مصرف مواد.فرار نوجوان از خانه

در واقع وضعيت وحشتناكي است؛ نوجوان اغلب فرار كردن را يك ماجراجويي و يا كليدي براي ازادي مي داند، “جايي مي روم كه كسي به من نگويد چه كنم”.

روز خانواده چه روزي است و چگونه مي توان يك روز خانوادگي عالي را سپري كرد!

۳۳ بازديد

در كشورهاي مختلفي معمولا يك روز از سال را به عوان روز خانواده جشن مي گيرند.

اما در ايران چنين روزي وجود ندارد. با اين حال مي توان گفت كه روز خانواده مي تواند هر فرصتي براي گرد هم آمدن اعضاي خانواده دور هم و داشتن روزي دلپذير باشد. جمعه ها در ايران مي توانند روز خانواده باشند.

در اين روز پدر و مادر و كودكان مي توانند يك روز خانوادگي داشته باشند. اين به اين معني نيست كه در ساير اوقات اعضاي خانواده گرد هم نمي آيند، بلكه در اين روز افراد با ذهني باز و بدون درگيري و دغدغه هاي كاري و تحصيلي به خاواده آغوش مي گشايد.

تعطيلات در واقع نقاط روشن يك سال براي افراد است و بردن كودكان با خود تجربه اي است كه با شما باقي خواهد ماند و تا سالها در ذهن آنها و شما خواهد ماند. هرچند مسافرت و گذران اوقات فراغت با كودكان ساده نيست، با اين حال ارزش آن را دارد.

اما براي اين كه يك روز شاد و خوشايند در كنار هم داشته باشيم، توصيه هايي در زير آورده شده است. اين توصيه ها مي توانند براي روزهاي جمعه و تمام تعطيلاتي كه فرصتي براي با هم بودن فراهم مي كنند صدق كنند:

    برنامه ريزي داشته باشيد

مهم ترين گام و اولين گام در داشتن يك روز رويايي و هيجان انگيز داشتن برنامه ريزي است. از همه اعضاي خانواده بخواهيد نظرات خود را براي نحوه گذران روز خانواده ارائه دهند.

و بهترين فكرها و ايده ها را كه همگي موافق هستند بنويسيد. سپس براي داشتن يك زمان با كيفيت براي تقدم و تاخر انجام آنها برنامه ريزي داشته باشيد.

اجازه بدهيد كه كودكان هم نظرات خود را بگوند و گاهي هم بر اساس نظر آنها برنامه ريزي را تغيير دهيد.

بر اساس برنامه ريزي چيزهايي كه لازم است از قبل براي روز خانوادگي خود تهيه كنيد. ممكن است بخواهيد اين روز را در خانه بمانيد اما نيازاست تا چيزهايي را تهيه كنيد مثلا فيلمي كه قرار است ببينيد يا مواد اوليه اي كه براي پختن غذاي مورد نظر لازم است. چك ليستي تهيه كنيد تا چيزي از قلم نيفتد.

    زمان سفر خود را محدود كنيد

اگر ميخواهيد براي اين يك روز خود به يك سفر كوتاه برويد، مقصدي را انتخاب كنيد كه رسيدن به آن آسان باشد. مي توانيد به سايت هاي گردشگري سر بزنيد و نقاط طبيعي و يا گردشگري واقع در اطراف شهرتان را بررسي كنيد.

حتي اگر چنين مقصدهايي در مجاورت شما وجود ندارد، مي توانيد پارك ها و فضاهاي باز مختلفي كه تا كنون به آنها نرفته ايد را امتحان كنيد. هر مقصد تازه اي مي تواند براي شما و كودكان جالب باشد.

اين سفر يك روزه حتي مي تواند درون شهر خودتان باشد اما بايد توجه داشته باشيد كه به مانند يك سفر بايد به آن فضا برويد و ساعاتي را در آن سپري كنيد. هرچه زمان رانندگي براي رسيدن به مقصد كوتاه تر باشد، به احتمال زياد در زمان رسيدن اكثر افراد خلق خوبي خواهند داشت.

چرا كه ساعتها رانندگي براي رسيدن به مقصد و صرف زمان كم در مقصد و دوباره ساعتها رانندگي براي برگشت به خانه براي كسي جالب و خوشايند نيست.

    قبل از هر برنامه اي آمادگي ذهني در كودكان ايجاد كنيد

قبل از اين كه جايي برويد به نظر ايده ي خوبي است كه به آنها بگوييد چه چيزي در انتظارشان است و قرار است چه چيزي را ببينند و چه كاري انجام دهند.

به كمك كتاب ها و سايت ها و يا منابعي از اين دست مي توانيد اطلاعات مختصري از فرهنگ، فضاها و نكات جالب از مكاني كه قرار است ببينند بدهيد.

فرقي ندارد راجع به شهر يا مكان بازديد باشد. اين باعث مي شود نه تنها راجع به مكان علاقمند تر شوند بلكه همچنين آمادگي شان براي يادگيري چيزهاي جديد افزايش پيدا مي كند.

    مطمئن شويد كه كودكان چيزهاي جديد را امتحان مي كنند

اگر كودكانتان در مورد غذا كمي سختگير و مودي هستند، شايد به نظر سخت برسد كه از آنها بخواهيد چيزهاي جديد را در سفر امتحان كنند.

اما به آنها ياد بدهيد كه چيزهاي جديد را امتحان كنند و افق ديدشان را نسبت به طعم ها و مزه هاي جديد گسترش دهند و غذاهاي محلي را امتحان كنند.

با اين كار يك علاقه و عشق دائمي به سفر در آنها ايجاد خواهد شد. اين مورد فقط منحصر به غذاها نمي شود بلكه اين موارد جديد مي توانند صنايع دستي، كارهاي هنري و يا اشياء مرتبط به اين سفرها باشد.

    خودتان را محدود به يك خانواده نكنيد

اگر چيزي وجود داشته باشد تا بتوانند در پيش بردن آرام و خوشايند كارها كمك كند، اين قطعا كمك دستاني اضافه در اطراف ماست كه مي توانند در برخورد و تعامل با كودكان بسيار ذوق زده، بداخلاق  و يا خسته كمك كنند.

فقط براي خانواده خود برنامه ريزي نكنيد. اگر دوستاني داريد كه كودكاني به سن و سال كودك شما دارند، مي توانيد هزينه ها را با آنها تقسيم كنيد و مراقبت از كوچكترها را به نوبت به عهده بگيريد و به اين صورت كودكان نيز از داشتن دوستان جديد خوشحال خواهند شد.

گاهي گذراندن اوقات خانواده به همراه خانواده هاي مشابه خستگي و مسئوليت را تقسيم مي كند و زمان با كيفيت تري براي همه به ارمغان مي آورد. حتي مي توانيد از والدين خود بخواهيد به شما ملحق شوند.

۷ دوست متفاوتي كه شما در زندگي تان خواهيد داشت

۲۹ بازديد

هيج يك از دوستان شما در نهايت به BFF شما تبديل نخواهند شد، ولي خارج كردن خودتان از آن شرايط و ملاقات كردن با افراد جديد به احتمال ۱۰۰% براي شما مناسب مي باشد.

در اين مقاله ما يك ليست از ۷ دوست مختلفي كه در زندگي تان داريد و دليل ارزشمند بودن آنها براي شما را بيان مي كنيم.انواع دوست
دوست مدرسه اي

چه در صورتي كه شما اين دوست را در مدرسه ابتدائي يا راهنمايي پيدا كنيد (يا حتي در TAFE يا دانشگاه پيدا كنيد)، آنها شما را در بهترين و بدترين حالت تان خواهند ديد.

آزمون هاي بقاء، روابط، پارتي ها و تمام موارد زشتي كه در دوره نوجواني براي شما اتفاق مي افتند، عبارت از ابزارهاي سريع براي ايجاد رابطه مي باشند.

ممكن است كه با ترك مدرسه ارتباط شما با دوستانتان قطع شود، ولي اين مورد ضرورتا بد نمي باشد.

اين دوستي ها همواره داراي يك حالت خاصي خواهند بود، چرا كه آنها گذشته شما را مي دانند و با آنها راحت خواهيد بود، داراي برخي موارد خاصي با شما مي باشند و شما همواره يك سري جوك هاي مختص خودتان را خواهيد داشت.

دوست مهماني

شايد اين دوست را براي اولين بار در دبيرستان يا دانشگاه ببينيد – در هر دو زمان بخش زيادي از مهماني ها برگزار مي شوند.

اين دوستان اولين دوستاني هستند كه پيدا مي شوند و آخرين دوستاني هستند كه شما را ترك مي كنند.

آنها همواره شاهد لحظات مهم زندگي تان بوده اند – و حتي اين احتمال وجود دارد كه شما را در اين شرايط تشويق كرده باشند.

دوست كاري

بهترين همكار شما شخصي است كه در مورد تغييرات مربوط به كابوس هاي شبانه شما را مطلع مي كند و توجه مناسبي را نسبت به مهماني كارمندان دارد.

زماني كه آنها دور از محيط كاري هستند و بدون شما به قهوه خانه مي روند، احتمالا يك سري پيامهاي عصباني كننده را به آنها بفرستيد. شايد شما بيرون از محيط كاري هيچ نوع ارتباطي نداشته باشيد، ولي اين مورد منجر به كاهش جذابيت اين رابطه نمي شود.
دوست بزرگتر

اين دوست عبارت از شخصي مي باشد كه در هنگام دچار شدن به دست پاچگي، عصبي شدن يا هيجان زده شدن از وي مشورت مي گيريد.

چه در صورتي كه شما در يك آزمون شكست خورده باشيد، يا درخواست كار داده باشيد يا شجاعت كافي را براي صحبت كردن با فرد محبوبتان به دست آورده باشيد، احتمالا از اين دوست تان استفاده كنيد.

آنها دقيقا مي دانند كه چه احساسي دارد و هيچ چيزي بهتر از داشتن يك شخصي نمي باشد كه شما را درك مي كند.