سه شنبه ۲۵ شهریور ۰۴

مركز مشاوره ستاره

مركز مشاوره ستاره

سوالات متداول در مورد پرخوري كودك و نوجوان

۴۸ بازديد

سوالات متداول در مورد پرخوري كودك و نوجوان
كودك من مدام در حال خوردن است، آيا اين مسئله نرمال است؟

بستگي دارد. كودك و نوجوان دوره هاي مختلفي را پشت سر مي گذارند.

براي مثال ممكن است درست قبل از جهش قدي بيشتر بخورند و وزن آنها بيشتر شود.

اين نوع از اضافه وزن اغلب گذرا است و كودك به رشد خود ادامه مي دهد.

با اين وجود، در برخي از نوجوانان و كودكان پرخوري ممكن است نشانه مشكل تغذيه يا اختلالات خوردن باشد كه بيشتر منشا خلقي هيجاني دارند مثل اختلال پرخوري افراطي.
پرخوري كودك و نوجوان و خوردن هيجاني

خوردن هيجاني عبارتست از خوردن براي احساس آرامش، فرار از بي حوصلگي، يا در پاسخ به هيجانها تا به دليل تغذيه و گرسنگي.

خوردن هيجاني مي تواند منجر به پرخوري شود زيرا به دليل نياز به مواد مغزي يا كالري نيست. در طول زمان، دريافت كالري اضافي ممكن است باعث اضافه وزن كودك شده و به مرور چاق شود.

پرخوري ممكن است باعث شرمندگي يا احساس گناه نيز در كودك شود. اگر متوجه علائم پرخوري در كودك خود شديد، در مورد نگراني خود با او صحبت كنيد.

به كودك كمك كنيد پاسخ سالم تري را براي مشكل خود فراهم كند، مثل تمركز روي راه حل.
پرخوري افراطي يا اختلال بينگه چيست؟

اختلالات خوردن معمولا در طول دوره هاي نوجواني يا اوايل بزرگسالي بروز پيدا مي كنند.

اختلال پرخوري افراطي اختلالي است در كه در طي آن فرد به طور منظم مقدار زيادي غذا را در يك بازه زماني كوتاه مصرف مي كند.

افراد با اختلال پرخوري افراطي اغلب در مورد مقدار غذايي كه مي خورند خجالت مي كشند.

اين افراد اغلب سعي در رژيم گرفتن دارند اما موفق نمي شوند. آنها احساس مي كنند نمي توانند پرخوري خود را كنترل كنند، در نتيجه چاق شده يا اضافه وزن پيدا مي كنند.

اگر احساس مي كنيد كودك شما داراي مشكل پرخوري افراطي هست حتما با متخصص روان شناس يا تغذيه مشاوره كنيد تا او را مورد ارزيابي قرار دهند.
عوارض پرخوري براي سلامتي كودك چيست؟

پرخوري ممكن است به افزايش وزن بيانجامد. كودكاني كه پرخور هستند يا اضافه وزن دارند با افزايش سن در معرض خطر مشكلات سلامت هستند از جمله:

بيماري قلبي

ديابت

فشار خون بالا

كلسترول بالا

آسم

وقفه تنفسي در هنگام خواب

برخي از انواع سرطان
چگونه به كودك پرخور كمك كنيم تا سلامت خود را باز يابد؟

با آموزش و تشويق الگوهاي غذايي سالم، به كودك خود ابزاري براي زندگي سالم در مدت زماني طولاني هديه مي دهيد.

راهنمايي شما بسيار مهم است. بدين منظور مي توانيد قدم هاي زير را انجام دهيد:

الگوي خوبي براي كودك خود باشيد. غذاهاي سالم و مقوي را براي خود تهيه كنيد.

مواد غذايي سالم را در خانه تهيه كنيد (براي مثال ميوه هايي مثل سيب و موز، مركبات سبزيجات يا ماست كم چرب).

مقدار مشخصي از پروتئين هاي كم چرب، سبزيجات و غلات را در وعده هاي غذايي خود جاي دهيد.

به كودك خود غذاي سالم بدهيد.

كودكان هميشه نسبت به تجارب جديد باز نيستند.

اگر به ارائه غذاهاي سالم ادامه دهيد شانس ايجاد عادات غذايي سالم را در كودك افزايش مي دهيد.

به كودك خود آموزش دهيد كه چگونه غذاهاي سالم براي نهار مدرسه تهيه كند.

از خوردن فست فود بپرهيزيد. اگر بيرون از خانه غذا مي خوريد مثلا رستوران، سعي كنيد سالم ترين غذا را انتخاب كنيد .

قانون تميز بودن بشقاب را فراموش كنيد. كودك بايد زماني كه احساس سيري مي كند خوردن را متوقف كند.

از غذا به عنوان پاداش استفاده نكنيد. به جاي آن، رفتارهاي خوب را با يك فعاليت خانوادگي شاد پاداش دهيد (براي مثال رفتن به بولينگ به جاي خوردن بستني).

عوامل موثر بر رضايت زناشويي

۵۳ بازديد

تحقيق هاي فراواني در رابطه با عوامل موثر بر رضايت زناشويي و تعارضات زناشويي صورت گرفته است .

در اين تحقيق عوامل گوناگوني به عنوان مداخلات موثر بر رضايت زناشويي شناسايي شده است كه بعضي از اين عوامل شامل موارد زير خواهد شد:

۱. سن ازدواج.

۲. مدت ازدواج.

۳. فرزندان.

۴. تناسب داشتن تحصيلي.

۵. مسائل عددي.

۶. مسئله هاي جنسي.

۷. اقوام و آشنايان.

۸. اعتقادات مذهبي

۹. خصوصيات شخصيتي.

۱۰. توانايي درك كردن همسر.

۱۱. توانايي هاي ارتباطي.

۱۲. اوقات فراغت و تعهد.

عوامل موثري كه بيان شد براي رضايت زناشويي بسيار مي باشند كه به صورت كلي مي‌توان اين عوامل را به سه دسته عوامل فردي و محيطي و ارتباطي به تقسيم كردن پرداخت.
عوامل فردي
۱. عوامل شخصيتي:

در دو مورد به خصوص موجود مي باشد كه در تحقيقات معين شده كه تاثير فراوان و مشكلات ارتباطي و طلاق دارا مي باشد و به نوعي اين مشكلات را پيش‌بيني مي‌كند .

يكي ناتوان بودن در تنظيم كردن عواطف و ديگري وقتي كه دلبستگي همراه با نا امني باشد.
۲. سلامت جسماني:

رويكرد زناشويي با سلامت جسماني كه از جانب زوج گزارش خواهد شد مرتبط مي باشد كه احتياج ها و مشكلات در رابطه با سلامت جسماني كه امكان دارد زمان و انرژي و توجه اي را كه بايد در ارتباط زناشويي تمركز بشود را به خود اختصاص بدهد و با كيفيت هيجاني مورد احتياج در روابط موثر باشد.

۳. عوامل شناختي:

پيشداوري و تفسيرهاي نادرست و بدون منطق از برخورد همسر يكي از عوامل شناختي به حساب مي‌آيد كه مي‌تواند باعث آشكار شدن مشكلاتي در روابط زناشويي بشود .

برخي از افراد اعتقاد دارند كه ذهن خواني مي‌تواند به پيش بيني غلط منجر بشود و بدون جهت توليد نگراني يا احساس عدم امنيت عاطفي داشته باشد كه پر اهميت ترين دليل مشكلات زناشويي سوءتفاهم مي باشد .

هنگامي كه به وجود آيد زن و شوهر تصوير مخدوش شده از همسر در ذهن خود دارا باشند.
۴. سن ازدواج:

صرفنظر از طول مدت ازدواج اشخاصي كه در سن كمتر از ۲۰ سال به ازدواج كردن مي‌پردازند كمترين پايداري را در ازدواج دارا مي باشند /

همين طور رويكرد ضعيف در ايفا كردن نقش در ازدواج هاي زودهنگام بيشتر مشاهده خواهد شد و اين امر با سطح پايين رضايت زناشويي در ارتباط مي باشد و احتمال دارد كه در گسيختگي يك رابطه سهيم باشد.
۵. سلامت روان:

رضايت زناشويي و سلامت روان با يكديگر ارتباط نزديكي دارا مي باشند و فشارهاي زناشويي با صدمه هاي رواني مخصوصاً افسردگي و اختلالات اضطرابي در ارتباط مي باشد به طور مثال تحقيقات نشان گر اين مي باشد .

مقدار بالاي افسردگي و اضطراب در يكي از همسران رضايت زناشويي زوجين را كم كرده است .

بيشترين مشكلات زناشويي و طلاق در بين اشخاص مبتلا به اختلال رواني شديد افسردگي و همينطور سوء مصرف مواد و برخي از اختلالات اضطرابي گزارش شده است.
۶. جنسيت:

پژوهش ها نشانگر اين مي باشد كه در شرايط زناشويي فرق هاي جنسيتي آشكار موجود مي باشد و مردان بيشتر از زنان گزارش مي كنند كه از زندگي خود داراي رضايت مي باشند.
۷. مذهب:

جهت گيري مذهبي مشترك باعث شكل گرفتن شبكه هاي اجتماعي از جمله دوستان و همينطور بستگان و آيين‌هاي مذهبي مشترك مي‌شود كه آن به نوبه خود مدت زمان ثبت شده زوجين را با همديگر بيشتر كرده و در آخر رضايت زناشويي را بيشتر خواهد كرد.
موسيقي درماني
فيلم درماني
ازدواج افراد درونگرا و برونگرا
عوامل محيطي
۱. حمايت اجتماعي:

رضايت زناشويي مي تواند تابعي از حمايت اجتماعي و همينطور شبكه‌هاي اجتماعي باشد هنگامي كه زوجين از جانب دوستان و اطرافيان مورد حمايت قرار بگيرد نارضايتي زناشويي آنها كمتر خواهد شد.
۲. عوامل فرهنگي اجتماعي:

عوامل فرهنگي اجتماعي و آداب و رسوم و حتي لباس پوشيدن و همينطور خوردن هم مي‌تواند زمينه هاي همدلي فراواني را براي زوجين ايجاد كند.
۳. فرزندان:

اين امكان موجود مي باشد كه تولد يك كودك موجب ايجاد شدن يك مثلث در خانواده هسته اي شود و در آخر استواري روابط زناشويي مورد حمله قرار بگيرد به دليل اينكه يكي از والدين به كودك نزديك و از همسرش دور خواهد شد‌.
۴. شغل و درآمد:

درآمد كم و ناامن بودن شغلي با رضايتمندي زناشويي پايين همراه مي باشد وقتي كه زوجين به صورت دائم در مورد پول نگران هستند رضايت زناشويي كاهش پيدا خواهد كرد و مخصوصاً براي شوهر ها رضايت شغلي با خشنودي زناشويي در رابطه مي باشد.
عوامل ارتباطي
۱. برطرف كردن تعارض:

مهارت كنترل كردن در تعارض كسب از ايده هاي پر اهميت همسران در ارتباط زناشويي به حساب مي آيد بنابراين روش هاي برطرف كردن تعارض با تغيير در وزارت زناشوئي همراه مي باشد.
۲. تعهد:

هر اندازه كه تعهدات ازدواج محكم تر باشد بحرانهاي زناشويي كاهش پيدا مي كند و سطح اخلاقيات بالاتر مي‌رود و همينطور هرچقدر مشكلات دوره زندگي پيش از ازدواج كاهش پيدا كند زندگي زناشوئي از نظم و ترتيب و همينطور رضايت فراوان طرفين برخوردار مي باشد.
۳. ارتباط جنسي:

همان طور كه انتظار مي‌رود هميشه ارتباط قوي ميان رضايت زناشويي و ارتباط جنسي موجود مي باشد كه ميان رويكرد جنسي و مولفه هاي آن در زنان با سازگارشدن زناشويي آنان و همينطور همسرانشان رابطه قوي موجود مي باشد.

رويكرد جنسي در پيش‌بيني سازگاري زناشويي نقش بسزايي دارد و همينطور ميان دانش و طرز نگرش جنسي و رضايت زناشويي رابطه قوي موجود مي باشد.

رضايت زناشويي يك نوع عيني از خشنودي و رضايت داشتن و لذت تجربه شده توسط زن يا شوهر به حساب مي آيد كه تمام بُعد هاي زندگي را تحت الشعاع خود قرار داده است كه رضايت يك خصوصيات شخصي براي زن و شوهر به حساب مي آيد.

رضايتمندي زناشويي با توجه به نظر بيشتر روانشناسان دنيا بر اين مولفه‌ها قرار دارد كه يكي از آنها نياز جنسي در ارتباط زناشويي مي باشد پس بنابراين براي دارا بودن يك زندگي رضايت مند بايد تمام مولفه ها را با دقت در نظر داشت و هر كدام را در جاي خود در روابط لحاظ كرد تا به خشنودي و رضايت مندي دروني رسيد.

همانطور كه مي‌دانيم احتياج جنسي به طور غريزي در وجود آدمي موجود مي باشد و خداوند زن و مرد را به خلق كردن پرداخته است تا توسط همديگر بتوانند به آرامش برسند .

اين آرامش پايه‌گذار خانواده سالم به حساب مي‌آيد كه خانواده‌اي كه بنيادي ترين ركن در جامعه مي باشد و چگونگي برآمدن احتياج جنسي توسط ازدواج را خواهد گرفت كه هر يك از زوج مرد و زن در برطرف كردن آن نقش داشته و سهيم مي باشند.

راه مقابله با اختلال بيش فعالي

۷۸ بازديد

راه مقابله با اختلال بيش فعالي

اختلال بيش فعالي  به شدت به ژنتيك مرتبط است. افراد مبتلا به اختلال بيش فعالي  هوش و نظم ندارند. آنها فقط درصدد انجام وظايف خود هستند.
كمك به خود فرد راه مقابله با اختلال بيش فعالي

بسياري از استراتژي هايي كه به جوانان با اختلال بيش فعالي كمك مي كنند، از جمله ساختار، راهنمايي هاي سازمان، مربيگري و همچنين داروها مي توانند براي بزرگسالان كه مبتلا به اختلال بيش فعالي نيز هستند مفيد باشد و به آن ها كمك كند تا زندگي بهتري داشته باشند.

داشتن يك رويكرد فردي براي بزرگسالان و كودكان كه بر درمان نقاط قوت و ضعف تمركز دارد، حياتي است.

يكي از زمينه هاي اصلي عدم تمركز براي بزرگسالاني كه با اختلال بيش فعالي زندگي مي كنند، يادگرفتن اين موضوع است كه بتوانند مشكل عدم تمركز را در محيط كار مديريت كنند. اين علائم ممكن است در بعضي يا همه زمينه هاي زير ايجاد شود:

    نوشتن كارهاي خود بر روي كاغذ، اولويت دادن به وظايف و برآورد ميزان زمان لازم براي شروع و تكميل پروژه ها در زمان
    تمركز، حفظ و انتقال توجه از يك پروژه به ديگري
    هشدار، تلاش و پردازش اطلاعات در زمان مناسب
    يادآوري حقايق در حالي كه فعالانه اطلاعات ديگر را پردازش مي كند
    تنظيم تكانشي بودن خود  و برداشتن نشانه هاي غير كلامي از ديگران

چيزهاي زيادي وجود دارد كه مي توانيد انجام دهيد تا خودتان را سازمان يافته و با استرس پايين كار كنيد. حقوق خود را بشناسيد و با كارفرماي خود كار كنيد تا محيط خود را براي نيازهايتان مناسب سازيد. برخي از امكانات معمول عبارتند از:

    برنامه ريزي جلسات به طور منظم با سرپرست براي اولويت بندي وظايف
    ايجاد يك چك ليست تكاليف، و يك نمودار گردش كار كه ايده اي از زمان مورد نياز براي هر پروژه را فراهم مي كند
    با استفاده از يك سيستم ثبت الكترونيكي
    تمديد مهلت پروژه ها و وظايف
    ارائه يك فضاي كاري بدون حواس پرتي
    شكستن تكاليف بزرگ به وظايف كوچكتر
    ارائه شكاف ساختاري
    اجازه دادن به كارمند براي رسيدگي به  دستورالعمل ها و داشتن جلسات ضبط صدا و يا ارائه دستورالعمل هاي كتبي در مورد پروژه ها و آموزش
    اجازه دادن به كارمند براي كار در خانه
    درگير كردن كارمند براي كمك به ديگران به عنوان يك مربي شغلي
    اجازه دادن به كارمند براي رد كردن رويدادهاي اجتماعي
    اختصاص يك مربي براي كمك به كارمند

راه مقابله با اختلال بيش فعاليراه مقابله با اختلال بيش فعالي

شما مي خواهيد با سرپرست خود صحبت كنيد و اطمينان حاصل كنيد كه اين محل هاي اقامت در محل كار شما ايجاد نشود.
مربيگري و راه مقابله با اختلال بيش فعالي

مربيگري در طول نيم قرن گذشته به عنوان يك صنعت جديد پديد آمده است تا پيشرفت شخصي و حرفه اي را ارتقا بخشد.

مربيگري اختلال بيش فعالي طي چند دهه گذشته به عنوان يك مولفه براي درمان اختلال بيش فعالي توسعه يافته است.

اين حمايت است كه به نيازهاي افراد مبتلا به اختلال بيش فعالي ، از جمله بزرگسالان و جوانان، مناسب است. به طور كلي، مربيگري اختلال بيش فعالي شامل موارد زير است:

    درك اثرات اختلال بيش فعالي بر زندگي چارچوبي را فراهم مي كند كه شامل پذيرش خود است.
    يك آزمايشگاه براي يادگيري مؤثر و تجربي ارائه مي دهد.
    مناطق قدرت را به فرد نشان مي دهد.
    مناطق چالش را شناسايي مي كند و راه هاي مقابله با آن را آموزش مي دهد.
    استراتژي هاي شخصي براي موفقيت را توسعه مي دهد.

مربيان اختلال بيش فعالي اغلب با برنامه ريزي، تنظيم هدف، ايجاد اعتماد، سازماندهي، تمركز، اولويت بندي و حفظ وظايف با شما كار مي كنند.

مربيگري اختلال بيش فعالي يك راه موثر براي ايجاد تغييرات پايدار است. رابطه مربيگري، ساختار را براي تمركز بر آنچه كه مهم است، فراهم مي كند تا مردم را وادار كند تصميمي بگيرند، اقداماتي را كه مي خواهند انجام دهند را تعيين مي كند و سپس پاسخگو هستند.

مربيان همچنين مي توانند به والدين كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي كمك كنند. مربيان براي والدين راه حل هاي زير را ارائه مي دهند:

    به بچه ها كمك كنيد تا نقاط قوت و انگيزه خود را تعيين كنند
    براي موفقيت بچه ها جشن بگيريد
    به بچه ها آموزش دهيد تا چشم اندازهاي خود را تغيير دهند
    گذراندن درس هاي زندگي، مثبت و منفي
    حمايت از بچه ها در فهميدن آنچه كه آنها در زندگي خود مي خواهند
    ارائه بازخورد سازنده و پاسخگويي
    ارزش ها، باورها و ديدگاه هاي خود را به اشتراك بگذاريد
    اگر با شرايط سلامت روان زندگي مي كنيد، بيشتر در مورد مديريت سلامت رواني خود و پيدا كردن پشتيباني مورد نياز خود بيشتر بياموزيد  .

كمك به يك عضو خانواده يا دوست

اختلال بيش فعالي يكي از رايج ترين شرايط در كودكان است، بنابراين ابتدا بايد بدانيد كه شما و فرزند شما تنها نيستيد.

اختلال بيش فعالي يك محصول جانبي از سبك والدين نيست. همچنين كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي فاقد هوش و انضباط هستند – آنها فقط تلاش مي كنند تا تمركز خود را براي انجام فعاليت هاي مناسب سنشان حفظ كنند.

براي حمايت از فرزندتان در خانه، چيزهاي زيادي وجود دارد كه مي توانيد انجام دهيد:

حفظ نگرش مثبت و تمركز بر موفقيت و پيروزي و كمتر صحبت كردن  در مورد چالش ها يا موانعي كه وجود دارد.

هميشه نقاط قوت، اهداف و منافع خود را حفظ كنيد تا خدمات و خدماتي را كه از او براي مديريت بيش فعالي مي خواهيد، انجام دهد.

به عنوان مثال، اگر فرزند شما هميشه در حال حركت است، او را درگير فعاليت هاي جسماني مانند يوگا، كلاس رقص، در حال اجرا، هنرهاي رزمي يا فعاليت هاي مشابه كنيد، چرا كه علائم اختلال بيش فعالي مي تواند به او در موفق شدن در اين موارد كمك كند.

نگرش مثبت شما بهترين ابزار براي كمك به كودك شما براي غلبه بر چالش هاي اختلال بيش فعالي است.

ايجاد و حفظ ساختار. كودكاني كه با اختلال بيش فعالي زندگي مي كنند، احتمالا موفق مي شوند، هر روز برنامه اي منظم از وظايف خود داشته باشند.

اگر ساختار روزانه آنها تغيير كند، ممكن است آن ها مشكلات جدي را تجربه كنند. ايجاد و حفظ يك ساختار حمايتي بسيار مفيد است به طوري كه كودك شما بداند روزانه چه انتظاراتي از او داريد و بايد آن ها را انجام دهد.

قوانين و انتظارات را بيان كنيد. كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي با قوانين و انتظارات  ساده اي كه به راحتي مي توانند درك و پيگيري كنند، خوب عمل مي كنند.

هر قاعده و انتظارات را بنويسيد و آنها را در جايي كه كودك شما به راحتي آنها را مي خواند نصب كنيد. شما همچنين مي توانيد يك نمودار كاري را براي او ايجاد كنيد تا هر روز آن را نگاه كنيد. او همچنين ممكن است به يك سيستم سازماندهي پاداش و پيامدها پاسخ دهد و هماهنگي كليدي باشد.

عواقب ناشي از انحلال قوانين و تحسين او را زماني كه از آنها اطاعت مي شود توضيح دهيد.

پاداش بايد تجارب فوري و فعاليت هايي با والدين باشد تا بندها و ارتباطات را تشويق كنند نه پاداش هاي مادي يا رفتارها. پيامد ها نبايد كودك را مجازات كند، بلكه رفتار (به عنوان مثال، مدت زماني او را از فعاليتي كه دوست دارد منع كنيد.)

اختلاف تحصيلي به معناي تفاوت دو انديشه

۸۶ بازديد

اختلاف تحصيلي در ازدواج : تفاوت در درك يا مدرك؟!

ملاك هاي ازدواج براي هر فرد از اولويت و ترتيب خاصي برخوردار است.

عده اي ملاك هاي بيروني مانند تناسب و زيبايي ظاهري يا كفايت و قدرت اقتصادي را ارجح مي دانند عده اي ديگر نيز بعد دروني يعني درك و تفاهم اخلاقي را مهم ترين معيار ازدواج خود عنوان مي كنند.

در حال حاضر با توجه به همه گيري تحصيلات دانشگاهي، مدرك تحصيلي نيز به عنوان يك ملاك مهم مطرح مي شود.

اينكه اختلاف تحصيلي در ليست معيارهاي ازدواج تان اهميت داشته باشد يا نه به ديدگاه تان در همسر گزيني برمي گردد.

ممكن است زن و شوهري را ببينيد كه از لحاظ به هم شبيه هستند و انگار براي يكديگر ساخته شده اند و يا زن و مردي را ببينيد كه به نظر مي رسد از هر نوع تناسب و تشابهي به دورند.

اختلاف تحصيلي در ازدواج

دو نظريه رقيب در حيطه معيارهاي همسرگزيني وجود دارد:
ديدگاه همسر همسن

افرادي كه در ازدواج به همسان همسري اعتقاد دارند، به دنبال فردي هستند كه ويژگي هاي همساني با آن ها داشته باشد.

آن ها تفاهم و رضايت را در شباهت مي بينند چرا كه معتقدند هرچه تجارب و ويژگي هاي مشترك بين شان بيشتر باشد، بهتر مي توانند احساسات و دنياي دروني يكديگر را درك كنند.

تحقيقات نشان داده كه معمولا خانم ها درمورد تحصيلات و شخصيت، همسان همسري و در خصوص جايگاه و منزلت شغلي ناهمسان همسري و برتري مرد را ايده آل مي دانند.
ديدگاه ناهمسان همسري

بر اين اساس افراد به دنبال ازدواج با فردي هستند كه داراي صفات و ويژگي هاي نقطه مقابل شان ( مكمل ) باشد.

مثلا افرادي كه شخصيت مطيع گونه اي دارند مجذوب فردي مي شوند كه از نظر شخصيتي مستقل و مقتدر است.
اختلاف تحصيلي و سن بالاي ازدواج

در حال حاضر كه جامعه به سمت مدرك گرايي به پيش مي رود، سطح تحصلات به يكي از معيارهاي اساسي ازدواج تبديل شده است.

اين اتفاق به دو طريق باعث بالا رفتن سن ازدواج در جامعه شده :

    افراد به دليل تحصيلات ازدواج شان را به تاخير مي اندازند و به بعد از فارغ التحصلي موكول مي كنند.
    افراد تحصيل كرده به دنبال ازدواج با فردي هم پايه تحصيلي خود، بسياري از موقعيت هاي ديگر ازدواج را رد مي كنند.

اختلاف تحصيلي در ازدواج
در ازدواج يكي از احتمالات زير پيش مي آيد:

    مرد و زن هر دو از تحصيلات يكساني برخوردار هستند. هر دو بي سواد يا داراي سطح تحصيلي پايين و يا هر دو داراي تحصيلات عاليه هستند.
    مرد از سطح تحصيلات بالاتري برخوردار است. به عنوان مثال مرد ليسانسه و زن ديپلمه است و يا مرد فوق ليسانس و زن فوق ديپلم دارد. (حالتي كه در جامعه پذيرش بيشتري دارد)
    زن داراي تحصيلات عاليه و مرد از سطح تحصيلات پايين تري برخوردار است. به عنوان مثال زن داراي ليسانس و مرد ديپلمه است. ( حالتي كه امروزه به سمت آن پيش مي رويم )

تفاوت نگرش درباره تفاوت تحصيلات را جدي بگيريد

در حقيقت هيچ قانون يا معيار خاصي كه بتوان با آن حد و مرزي براي ازدواج موفق و اختلاف معيارها ( از نظر تحصيلي و..) بنا نمود، وجود ندارد.

اينكه بگويم صرف وجود اختلاف تحصيلي به شكست در ازدواج منتهي مي شود،درست نيست. اين موضوع تا حد زيادي به نگرش هر دو فرد بستگي دارد.

بنابراين بهتر است موارد زير را در نظر بگيريم:
دليل ترك تحصيل شخص مقابل مان چيست؟

    آيا علاقه اي به ادامه تحصيل ندارد يا برحسب شرايط مجبور به ترك تحصيل شده و در آينده با حمايت مان اشتياق و توان ادامه تحصيل را خواهد داشت؟

البته اين موضوع را در نظر بگيريد كه در ازدواج بايد از روياي تغيير دادن ويژگي ها و شخصيت فرد مقابل تان دست برداريد.

    من به عنوان فردي با تحصيلات بالاتر چه نگرش و احساسي به ازدواج با فردي كه از تحصيلات كمتري برخوردار است دارم؟

آيا احساس مي كنم در حق من اجحاف شده، حيف شدم، من خيلي برتر و سرترم، با معرفي همسرم  احساس خجالت دارم؟

يا اينكه نگرش منفي به تحصيلات پايين تر همسرم ندارم، احساس مي كنم همسرم از نظر درك و زبان مشترك خيلي به من نزديك است و اين برايم مهم تر از مدرك تحصيلي او است.
من يا همسرم به عنوان فردي با تحصيلات پايين تر چه نگرشي به اين ازدواج داريم؟

از اينكه از نظر تحصيلي در حد همسرم نيستم احساس كهتري و خجالت يا حسادت دارم؟ اعتماد به نفسم را از دست مي دهم؟

و يا اينكه با افتخار و گشودگي كامل اين اختلاف را مي پذيرم و بدون نگراني مشتاق و شاهد پيشرفت بيش از پيش همسرم خواهم بود؟

مرد و زن هردو داراي تحصيلات عاليه يكسان باشند و يا مرد تحصيلات عاليه داشته و خانم از تحصيلات پايين تري برخوردار باشد و يا اينكه مرد بسيار باسواد بوده و خانم بي سواد مي باشد و در بدترين شرايط ممكن خانم باسواد بوده و مرد از تحصيلات كمي برخوردار است.

هركدام از موارد بالا مقولات مربوط به خود را دارد اما مواردي كه در آن سطح تحصيلاتي داري اختلاف فاحش بوده و حتي موردي كه خانم داراي تحصيلات بالاتري مي باشد همواره مشكلات حادي را ايجاد مي كند.

9 گام مهم پس از خيانت همسر

۷۷ بازديد

پس از آنكه متوجه خيانت همسر خود مي شويد، بايد چكار كنيد؟

و چه كاري نبايد انجام دهيد؟ اين مقاله به ما گام هاي موثري را بعد از خيانت همسر پيشنهاد مي دهد:

زماني كه متوجه روابط پنهان همسر خود مي شويد، وحشت، سردرگمي، رنج روحي و جسمي تمام وجود شما را فرا گرفته و شما را در وضعيتي تاريك و مبهم قرار مي دهد.

سيلي از نصيحت و راهنمايي از طرف خانواده و دوستان، كتاب ها، و اينترنت به سمت شما روانه مي شوند. زندگي شما به شدت دستخوش تغيير مي شود.

مهم نيست چقدر همسر خيانت كار شما ابراز پشيماني كند، شما قانع نشده و بي اعتمادي بر تمام وجود شما و رابطه تان سايه افكنده است.
پس از خيانت همسر

    شما ممكن است بخواهيد بلافاصله از طريق شبكه هاي اجتماعي، تلفن، يا ايميل تمامي افرادي كه مي شناسيد را از كاري كه او با شما انجام داده است آگاه سازيد. نفس عميقي بكشيد. با استدلال و براساس منطق رفتار كنيد و از كارهاي عجولانه و بدون فكر خود داري كنيد.
    به خاطر داشته باشيد كه حتي اگر اكنون به نظر غير ممكن برسد، اما ممكن است بتوانيد مشكلات رابطه ي خود را حل كنيد. با گذشت زمان ممكن است احساس كنيد كه مي توانيد او را ببخشيد.
    اگر تمام آشنايان و دوستان خود را متقاعد كرده باشيد كه همسرتان با بي رحمي تمام به شما خيانت كرده و موجب رنج  ديدن شما شده است و اين كه باور كنند همسر شما را مانند يك هيولاي ديو صفت تصور كنند، مي تواند پذيرش مجدد او به عنوان همسر شما را براي آنها نيز بسيار دشوارتر سازد و واكنش هاي خانواده و دوستان شما مي تواند حتي زماني كه مشكلات وخشم موجود ميان شما و همسرتان برطرف شده باشد براي رابطه ي شما  موجب مشكلات متعددي شوند.

 
اين مسئله را تنها با افرادي كه مورد اعتماد شما هستند مطرح كنيد.

پشتيباني عاطفي، صرف نظر از اينكه رابطه ي شما نجات خواهد يافت يا خير، براي تسلا و تسكين درد شما لازم است.

خود را حبس نكرده و از ديگران دوري نكنيد، شما به دوستان خوب خود براي ايجاد و حفظ توان كافي براي از سر گذراندن اين سختي نياز داريد.
پس لطفا به هر كسي چيزي نگوييد.

پس از آنكه وضعيت خود را با تعداد اندكي از دوستان مورد اعتماد خود در ميان گذاشتيد، ممكن است تصميم بگيريد تا اين موضوع را به همه بگوييد.

در چنين وضعيتي حتي اگر اين كار را انجام دهيد و اين خبر بد در مورد همسرتان را در اختيار همه بگذاريد، تصميم شما ديگر عجولانه نيست و با فكر كافي انجام گرفته است.

اين مسئله نشان دهنده ي توانايي شما براي اتخاذ تصميمات قاطع و دقيق و همچنين توانايي شما براي خويشتن داري و كنترل رفتارهاي خود حتي در موقعيت هاي دشوار است.
پس از خيانت همسر
بلافاصله تصميم به ترك خانه و اسباب كشي نگيريد.

اگر نمي توانيد با او زير يك سقف باشيد، ابتدا برنامه ي كوتاه مدتي براي ترك آن خانه بگيريد تا زماني براي بدست آوردن ثبات از دست رفته خود داشته باشيد.

ممكن است حتي فكر كردن به زندگي با اين فرد كه شما فكر مي كرديد او را مي شناسيد، و نقاط ضعف و راز هاي خود را با او درميان گذاشته ايد، به نظر غير ممكن برسد.

اما به خود زمان كافي بدهيد تا به اينكه چه چيزي به نفع شما خواهد بود فكر كنيد و به راحتي بر اثر رنج وارده به خودتان صدمه نزنيد.

زوج هاي بسياري هستند كه پس از چند ماه از برملا شدن رابطه ي پنهاني يكي از آنها، دوباره زند گي در زير يك سقف را شروع مي كنند.
انتقام جويي پس از خيانت همسر به بهبود شرايط كمك نخواهد كرد.

برخورد هاي احساسي پس از خيانت همسر ، چه در سخن گفتن و يا برخورد فيزيكي با همسر خيانت كار، كاري درقبال ريشه ي مشكل شما انجام نخواهد داد.

اينكه بخواهيد حرف هاي تند و آزار دهنده اي به او بزنيد، كاملا قابل درك است، اما ولي اين اقدامات ويرانگر مي توانند هرگونه شانس بازسازي اعتماد و امنيت عاطفي ميان شما را حتي كمرنگتر سازند. احترام متقابل در آينده تنها در شرايطي حاصل خواهد شد كه با آگاهي كامل در جهت بدست آوردن آن اقدام كنيد.
خشم پس از خيانت همسر
3-خشونت فيزيكي

بسياري از مردم معتقدند كه خشونت فيزيكي تنها زماني اتفاق مي افتد كه مردي يك زن را كتك بزند.

اعمال خشونت فيزيكي محدوديت جنسيتي ندارد.

صرف نظر از آنكه چه كسي آغازگر خشونت باشد و يا مرتك اعمال خشونت بار شود،همواره نتايجي ويرانگر خواهد داشت.

تعقيب فردي كه با همسر شما رابطه داشته است يا ارسال مطالبي ناخوشايند از او در شبكه هاي مجازي ممكن است اندكي خشنودي موقتي را براي شما در پي داشته باشد، ولي در درازمدت هيچ حاصلي نخواهد داشت.

انرژي خود را براي اين امور بيهوده مصرف نكنيد.

نگذاريد يك همسر دروغگو كنترل شما را به هم بزند و نتوانيد درست تصميم بگيريد.

شش گفتگوي مهم قبل از ازدواج

۸۷ بازديد

 مبحث براي گفتگو كه يك زوج قبل از ازدواج نياز دارند راجع به آنها صحبت كنند.
جلوگيري از مشكلات در اسرع وقت كه ممكن است نهايتا ازدواج شما را نجات دهند.
برخلاف اينكه بازخورد اكانت فيسبوك شما از اكانت بقيه بسيار متفاوت است، بايستي توجه كنيد كه فصل ازدواج و نامزدي كاملا پر از نوسان است. با نگاه كردن به پست هاي عروس هايي كه در لباس هاي سفيد مي درخشند، زوج هاي دست در دست، والديني كه رضايت چهره شان را پوشانده و مهمانان خوشحال- جاي تعجب است كه چه تعداد از اين مردم با همديگر براي مدت طولاني زندگي خواهند كرد و اينكه آيا آنها در مورد نيازهايشان كه مي بايست با همديگر مطرح مي كردند، حداقل بر اساس تحقيقات علمي، صحبت كرده اند يا نه!. به طرز وحشيانه اي، قبل از

اينكه عشق رمانتيك پايه اي براي ازدواج باشد- يك تغيير گسترده- كه مورخ، استفاني كونز به تاريخ 1700 مطرح مي كند- ازدواج مبتني بر مكالمه بود چرا كه پيوند قراردادي بين افراد، اموال و خانواده ها بود ( و ازدواج هنوز يك قرارداد است، همانطور كه هر كسي تا بحال طلاق را تجربه كرده است، اين مساله را به خوبي مي داند).
براي مطالعه بيشتر:
الگوهاي مختلف در ارتباط زناشويي
روانشناسي ازدواج
تمركز ما بر عشق رمانتيك به عنوان پايه اي براي ازدواج يك نقطه ضعف قطعي دارد، چرا كه هر چيز كه تصوير زيبايي در ابتداي امر به افراد مي دهد، چه چيزي است كه در مورد پسري كه يك سخنران استخدام مي كند كه به دختر مورد علاقه اش پيشنهاد دهد يا يك حلقه ي نامزدي را در بالاي يك كيك فنجاني جاي داده است، ممكن است خوشايند نباشد؟ چه كسي داستان هايي از دوستاني كه سالها آواره شده اند و نهايتا بعد از مدت ها دوران غم، متوجه شده اند كه عشق بي پايه اي بوده است، دوست ندارد؟ بسياري از مكالماتي كه نياز است تا با شريك زندگي آتي خود داشته باشيم، دقيقا اجتناب شده است چرا كه غير رمانتيك هستند. اين صحبت ها موضوعاتي را شامل مي شود كه مي تواند دغدغه هاي موجود در روابط را روشن سازد كه عشق رمانتيك باعث مي شد تا از دور به اين مسائل نگاه كنيم. حتي اگر درصد شكست ازدواج – 40 درصد و يا بيشتر- بخوبي مشخص باشد، همه ي ما مطمئن هستيم كه اين مساله براي ما اتفاق نخواهد افتاد چرا كه عشق ما واقعي و مستحكم است!
هنوز ازدواج مساله ي پيچيده اي باقي مي ماند چرا كه ما خود موجوداتي پيچيده هستيم. هر كدام از ما دريايي از افكار غير مترقبه در مورد آنچه كه ممكن است به همراه معني ازدواج آورده شوند، را به ازدواج مي آوريم كه بر اساس ديده ها، شنيده ها، تجارب يا متناسب با نمونه ي والدين- و افكار ناهشياري كه بر رفتار و عكس العمل هاي ما تاثير مي گذارد- مي باشند. ازدواج مجموعه اي منحصر به خود دارد كه يكي از آنها اين است كه هرچه كه در مورد ارتباط شما اشتباه باشد، با بسته شدن عقد ازدواج تثبيت خواهد شد. تحقيقات برخي از پيچيدگي هاي ازدواج را روشن كرده اند. به عنوان مثال، مردم فكر مي كنند كه زندگي با همديگر در ابتدا به عنوان يك آزمايش خوب است كه ببينند مي توانند ازدواج خوبي را از پيش ببرند يا نه! من شخصا تاييد مي كنم كه به شخصه خيلي به اين روش معتقدم هرچند كه در مورد خود من اين روش، شروع ازدواج من نبوده است. به نظر مي رسد كه زندگي در كنار يكديگر يك ايده ي محكوم به شكست است، همانطور كه تحقيق اسكات و استنلي و همكاران نشان داده است، مردم بجاي اينكه واقعا با آگاهي راجع به مساله ي ازدواج بحث كنند، بعد از آن تمايل دارند تا به آرامي قدم بعدي به سمت ازدواج را بردارند. جاي تعجبي براي كسي نيست كه اين گونه ازدواج ها احتمالا بيشتر در معرض استرس و تنش بوده، نوعي از مشاركت كه لازمه ي يك ازدواج بلند مدت است را از پيش نمي برند و درصد بالايي از شكست را در پي دارند. در اينجا بخشي از پيشنهادات من ارائه شده تا 6 موضوع را كه هر زوجي بايستي قبل از محكم كردن رابطه راجع به آن صحبت كنند، شامل مي شود. اين پيشنهادات بر اساس تحقيقات من حول مساله ي ازدواج و طلاق مي باشد (همچنين فكر مي كنم در اين زمينه تا حدودي صاحب نظر مي باشم چرا كه بيش از يكبار ازدواج كرده ام).
1. پول
اين مساله اي است كه هيچ كسي نمي خواهد راجع به آن صحبت كند چرا كه غير مهم، غير رمانتيك است و ممكن است تا حدي هم مساله اي سطحي باشد. به اغلب ما گفته شده كه مسائل مالي يك فرد كاملا شخصي است و هرگز با ديگري در ميان گذاشته نمي شود. در مورد اين گفته بايد گفت كه تحقيقات نشان داده اند كه اختلاف نظر حول مسائل مالي اولين دليل طلاق مي باشند، حتي اولين دليل خيانت كردن. پول هم بصورت واقعي و هم نمادين مهم بوده و ممكن است زماني كه با فرد ديگري نامزد باشيد و هر كدام از شما حساب مالي جداي خود را داشته باشيد، به اين مساله نپرداخته باشيد. شما ممكن است توجه كرده باشيد كه شريك شما نگرش متفاوت از نگرش شما نسبت به پول داشته باشد. او ممكن است محتاط تر و يا ولخرج تر باشد يا ممكن است كمي بي دقت به نظر برسد و بيش از آنچه كه در نظر شما عادي است، زير قرض و بدهي باشد اما اين چيزي است كه بعد از اردواجتان به يك مساله ي مهم تبديل مي شود. صحبت كردن در مورد پول شامل مباحثي است از اين كه چه كسي درآمد خواهد داشت و تصميمات براي خرج كردن اين پول چگونه گرفته خواهند شد، توضيح رفتارها در مواجهه با بدهي و پس انداز و اينكه اگر وضعيت شما تغيير كند، چه خواهيد كرد- اگر يكي از شما شغلش را از دست بدهد يا تصميم بگيرد مجددا كار كند و به مدرسه بازگردد، يا اگر يكي با كودك در خانه بماند. مهم است كه شما بتوانيد سر مسائل مالي نيز به توافق برسيد.
پژوهشگر، جفري دوي و همكارانش كشف كردند كه صحبت در مورد پول حائز اهميت است چرا كه كشمكش ها در مورد پول هميشه هم صرفا در مورد پول نيستند؛ ممكن است اين كشمكش ها احساس فرد را در مورد قدرت، تعهد، احترام و انصاف در رابطه منعكس كنند. تحقيقات دوي پيشنهاد مي كند كه گاهي اوقات بحث در مورد پول آسان تر از مقابله با جر و بحث هاي عميق و نا اميدي هايي هستند كه در بطن يك ازدواج ناكام وجود دارند.
2. چگونه بحث مي كنيد؟
اين كه شما در چه مورد بحث مي كنيد چندان مهم نيست، اما اين كه چگونه بحث مي كنيد مهم است و يك پژوهش كاملا اين را تاييد مي كند. آگاه بودن و هشيار بودن از الگوها در مباحثات شما به شدت مهم هستند، همان طور كه متخصصاني چون جان گاتمنها و دوي روي آن بحث كرده و جنبه هاي مختلف آن را روشن ساخته اند. نياز است تا اگر يكي از الگوهاي سمي وجود داشته باشند، توجه كنيد، مانند الگوي تقاضا/ سر باز زدن. اين الگو همچنين به عنوان الگوي DM/W شناخته مي شود، كه سناريويي را شرح مي دهد كه در آن يكي از طرفين تقاضايي را مطرح مي كند و فرد ديگر هم بصورت عاطفي و هم عملا سر باز مي زند. بطور معمول، اين زن است كه در موقعيت تقاضا قرار مي گيرد اما نه هميشه- اما مي تواند همچنين تابعي از عدم توازن قدرت رابطه باشد. به عنوان مثال، اگر يك فرد اغلب و يا تمام پول را در ميآورد و فكر مي كند كه اين كار او را مجاز مي كند كه تمام تصميمات را خود به تنهايي بگيرد، فردي كه تقاضاي تغيير مي كند احتمالا فردي است با قدرت كمتر. به طور مشابه، فردي كه خواستار تغيير است- چه در ساختار رابطه، تقسيم مسئوليت ها يا هر چيزي ديگري- خود را در موقعيت تقاضا خواهد يافت.
مشكل اين الگو اين است كه درون آن تشديد صورت مي گيرد. همان طور كه فرد A، فردي كه تقاضا را مطرح مي كند، بيشتر و بيشتر توسط سر باز زدن هاي فرد B خسته شده و به احتمال زياد او حجم تقاضا را بيشتر خواهد كرد. و اين به نوبه ي خود، تنها فرد B را بيشتر به عقب نشيني تشويق كرده و شايد فرد رفتار تهاجمي نشان دهد و يا شروع به تمسخر كند- و سپس هر دو طرف احساس ناخوشايندي خواهند داشت.
گاتمن همچنين آنچه را كه “4 سوار آخر الزمان” مي نامد را اين گونه تعريف مي كند؛ رفتارهايي كه با همديگر ازدواج شما را منجر به شكست مي كنند. شما و شريكتان بايستي راجع به اين 4 مورد بدانيد، در رابطه با آنها به محضي كه بروز كردند هشيار باشيد و آماده باشيد تا آنها را رفع كنيد: انتقاد يا حمله به شخص بر اساس شخصيت و يا كاراكتر آنها، نسبت به يك رفتار خاص، تحقير و يا تمايل آگاهانه به سوء استفاده يا بي ادبي كردن با شريكتان، حالت دفاعي داشتن كه ممكن است شامل سر باز زدن از به عهده گرفتن مسئوليت باشد، كناره گيري يا غر زدن به فرد يا تكيه به خودتان و ديوارسازي كه مولفه اي از الگوي تقاضا/عقب نشستن است.
اگر بحث هاي شما منتهي به اين الگوها مي شوند، يا شروع شده اند كه به اين سمت بروند، روي قول هاي خود براي حل آنها حساب نكنيد. شما و شريكتان بايستي به صورت آگاهانه اين مسائل را با همديگر حل كنيد.
از آنجا كه انسان ها نسبت به پاسخگو بودن به حوادث بد و مبادلات نسبت به موارد خوب، سخت گير تر هستند، نسبت 5:1 گاتمن، 5 تغيير خوب در برابر يك مورد بد – كه در تحقيق ديگر او آورده شده است. اگر مي خواهيد كه ازدواجتان تا آخر دوام بياورد، اين عدد را به ياد بسپاريد.
3. شخصيت را چگونه درك مي كنيد؟
اين مورد كمتر مشهود است اما مجموعه اي از موارد حائز اهميت است. هر ازدواجي دوره هايي از استرس و دوره هايي را شامل مي شود كه در آن فرد نياز به تغيير دارد و يا براي آن هدف گذاري مي كند و يا دوره اي كه در آن فرد مي خواهد در جنبه هايي رشد كند كه شريكش چنين نيست. يا ممكن است به سادگي دوره ايي باشد كه يك شريك با شرايط موجود رابطه احساس خوشايندي نمي كند و مي خواهد چيزهايي تغيير پيدا كنند. كار كارول دك و همكارانش نشان داد كه باورهاي شما در مورد شخصيت – چه اينكه شما باور داشته باشيد كه شخصيت ثابت است و غير قابل تغيير يا قابل تغيير و در معرض تغيير- براي هدايت و مديريت اين دوره هاي استرس حياتي هستند. اين مورد اصلا غير قابل انكار نيست: هر چه شما بيشتر معتقد باشيد كه شخصيت، رفتار و كاراكتر قابل تغيير است، بهتر قادر خواهيد بود تا زمان هايي كه نياز به تغيير است، مذاكره كنيد. شما مايل به يادگيري و تلاش خواهيد بود، تلاش خود را به كار خواهيد گرفت و شكست را مد نظر قرار داده و درك خود را افزايش خواهيد داد. افرادي كه معتقدند شخصيت ثابت است، تلاش بيشتري نكرده و يا اعتقادي به تغيير نخواهند داشت- و اين گونه است كه مي توانند بر هم زننده ي يك معامله بشوند!
4. عقايد شما در مورد دوستي
ازدواج يك دوستي است كه مي تواند بسته به نيازهاي احساسي افراد درگير در آن، انواع مختلفي را شامل شود. مساله ي مهم اين است كه مشخص و تعريف كنيم كه شما و همسر آتي شما، ازدواج را چگونه مي بينيد: آيا ازدواج در امتداد رسوم سنتي خواهد بود، كه يكي از شريكان بر مسائل مالي تمركز كرده و ديگري بر مسائل خانه داري متمركز مي شود، حتي اگر هر دوي شما كار بكنيد؟ يا ايا شما دنبال رابطه اي با تساوي برابر هستيد؟ شما و شريكتان چگونه نياز به استقلال را به همراه كسب صميميت به تعادل خواهيد رساند؟ برخي از مردم ازدواج كرده و تغييراتي را نسبت به زندگي مجردي قبلي خود ايجاد مي كنند – آنها همچنان روابط اجتماعي خود را با دوستانشان دارند و پولشان را از همسر خود جدا نگه مي دارند- و در خطوط موازي كه گاها هم اين خطوط به هم مي رسند، زندگي خود را به پيش مي برند. افراد ديگر مي خواهند كه به عنوان يك زوج، بواسطه ي تركيب علايق، دوستان و دارايي هايشان به يك محدوده ي اشتراكي عمل كنند. با دانستن نيازهاي خود- خواسته هايتان براي صميميت، براي استقلال، براي حمايت- بايستي مكالمه و گفت و گو را از پيش ببريد.
هرچند وابستگي به همسر احساس ناخوشايندي به شمار مي رود- اين مترادف است با حقوق گيرنده ي (مرد) دهه ي 1950 با زني در آشپزخانه- دو سياره ي جدا اما در يك راستا بودن هم ممكن است پاسخ مناسبي نباشد. يك پارادوكس در وابستگي وجود دارد كه به آن توجه شود: برخلاف افسانه هاي معروف، همان گونه كه در پژوهش بروك فيني آورده شده است، با دانستن اينكه شما مي توانيد به فردي متكي باشيد، در واقع شما را مستقل تر مي كند، بيشتر مايل به پذيرش ريسك ها و خطرات احتمالي خواهيد بود، در صورت شكست علي رغم تلاشهايتان مقاوم تر خواهيد بود و براي كشف موقعيت ها و فرصت هاي جديد علاقه ي بيشتري خواهيد داشت.
5. تجارب كودكي شما
من در رابطه با تابستان هاي شما در كنار ساحل خاله بازي ها يا حتي لوس بازي هايي كه به عنوان بچه انجام داده ايد، صحبت نمي كنم. احتمالا شريكتان اين داستان ها را شنيده و يا عكس ها و ويدئوهاي دلپذير شما را مشاهده كرده است. من در مورد موارد سخت تري صحبت مي كنم به خصوص اينكه كودكي شما چندان هم عالي نبوده باشد. مردم اغلب تمايل دارند تا از صحبت در اين مورد به دلايل متعددي طفره بروند، اما اينها بخش مهمي از درك اينكه شريكتان اكنون چرا اينگونه است، مي باشند. اگر توجه كرده باشيد خوانده هاي شما از عكس العمل هاي مردم يا وضعيت هاي احساسي متفاوت هستند، پاسخ اينها ممكن است در سبك هاي دلبستگي مختلف افراد نهفته باشد كه تابعي از دوران كودكي آنها است.
6. بزرگ كردن فرزندان
نه، نه فقط در مورد كودكان با نمكي كه شما دو نفر ممكن است روزي با همديگر به وجود آوريد، بلكه بحث مهمي در مورد نحوه ي بزرگ كردن و تربيت آنها بايد صورت گيرد. همچنين، به علت اينكه ما به ازدواج در قالب عشق و احساس نگاه مي كنيم، اغلب به اين مورد كه شريك ما چه نوع پدر و يا مادري مي تواند باشد، فكر نمي كنيم- همان فردي كه ما را تحت تاثير قرار مي دهد. اما من فكر نمي كنم كه نياز به يادآوري به كسي باشد كه اختلاف نظرها در مورد بزرگ كردن كودكان يكي از علل اصلي طلاق مي باشد. اين صحبت به طور ايده آل بايستي در امتداد مكالمات شما در مورد كودكي باشد. ايا شما احتمالا همان متد، انتظارات و رفتاري كه با آن بزرگ شده ايد را تكرار خواهيد كرد يا به كل به شيوه ي ديگري رفتار خواهيد كرد؟ بررسي كنيد كه آيا رويكرد آزادانه، بي قيد و شرط و تنبل پرور مورد علاقه ي شماست؟ يا شما والديني هستيد كه مطالعه مي كند و تصميم مي گيرد كه چه چيزي براي كودك بهترين است يا اينكه مي خواهيد بهترين مشاركتي كه در توانتان است را مي خواهيد اعمال كنيد و قوانين و قوائد سنتي را به باد مي سپاريد. اگر كه شما دو نفر ديدگاههاي بسيار متفاوتي از چگونگي تربيت كودك داريد، بهتر است به آن توجه كنيد.
هيچ راهي براي “اثبات طلاق” در مورد يك ازدواج وجود ندارد اما يك توانايي ارتقا يافته از تعامل افكار و احساسات، نزديك ترين موردي است كه مي توانيد كسب كنيد. مكالمات جدي در مورد مسائل واقعي قبل از سوار شدن و غيب شدن در غروب افتاب داشته باشيد تا به دو تاي شما كمك كند تا شما را در مسيري كه نياز است در آن باشيد، قرار دهد.

چگونه مي توان با يك همسر عصبي زندگي كرد؟

۸۸ بازديد

با شوهر يا همسرعصبي چگونه رفتار كنيم؟

زندگي كردن با فردي كه زود عصباني مي شود، پرخاشگر است، به شما توهين مي كند و به راحتي از كوره در مي رود مي تواند بسيار چالش برانگيز باشد.

اين چالش در مواقعي كه همسرعصبي، طوفان خشم خود را به راه مي اندازد و اشيا و وسايل را مي شكند، فحاشي مي كند و يا خود و ديگران ا در معرض آسيب قرار مي دهد مي تواند بسيار بيشتر شود.

اما بر اساس ديدگاه شناختي، افراد عصبي تنها كساني نيستند كه دست به پرخاشگري مي زنند بلكه درصد زيادي از افراد جامعه معيارهاي عصبيت از جمله:

افسردگي،
بي حوصلگي،
شكست ها
و مشكلات عاطفي

زيادي را تجربه مي كنند كه مي تواند منجر به ايجاد مشكلات ارتباطي فراواني شود.

به منظور مديريت شرايط و كنترل اين ارتباط نوروتيك، نيازمند آن هستيد تا راهكارهاي برقراري رابطه با چنيني افرادي را بياموزيد و از واكنش هاي هيجاني، مقابله به مثل و يا پرخاش متقابل پرهيز كنيد.
آيا تغيير ممكن است؟

واقعيت آن است كه تغيير دادن عادات زندگي يك همسر عصبي ممكن است اما كار ساده اي نيست.

در حقيقت افرادي كه چار مشكلات عصبي از جمله بي حوصلگي، خشم، اضطراب و يا افسردگي هستند، با برخورداري از مجموعه اي از شرايط، چنين رفتارهايي را بروز مي دهند و تغيير، نيازمند ان است كه ريشه ي اصلي مشكل را بشناسيد و بتوانيد او را براي تغيير، علاقمند كنيد.

اگر به عنوان همسر و يا مادر فردي عصبي، صرفا بر ويژگي هاي منفي فرد تمركز كنيد و از او خواهيد تا آن ها را كنار بگذارد، اتفاقي معكوس رخ خواهد داد.

در حقيقت ممكن است همسر عصبي نيز به اندازه ي شما از عادات رفتاري منفي اش در عذاب باشد اما مجبور كردن او به تغيير عادات نمي تواند موثر واقع شود.

بنابراين لازم است بدانيد كه رفتارهاي نامناسب اين افراد، ريشه در افكار و باورهاي بنيادي دارد و اگر بتوانيد با شناخت آن افكار، فرد را به چالش با آن ها دعوت كنيد، به موفقيت زيادي دست يافته ايد.
گام اول در كمك به افراد عصبي چيست؟

افراد عصبي رفتارهايي توام با خشم، غضب، ناسپاسي، بي احترامي و يا توهين دارند.

ممكن است اين رفتارها چنين احساسي را در شما به وجود آورد كه او عليه شما رفتار مي كند، با شما خصومت دارد و يا مي خواهد شما را آزار دهد.

اما واقعيت آن است كه يك همسر عصبي، به دليل مسايل وراثتي و يادگيري هاي قبلي اش، چنين رفتاري را بروز مي دهد و به دنبال آزار رساندن تعمدي به ديگران نيست.
اولين و مهم ترين گام مي تواند اين باشد كه او را به عنوان همسر عصبي بپذيريد.

در اين صورت از او انتظار نخواهيد داشت تا مانند يك فرد طبيعي رفتار كند.

همچنين از رفتارهاي نامناسب او آشفته و عصباني نمي شويد و مي دانيد كه چنين رفتارهايي خبر از مشكلات دروني اين فرد نيازمند كمك دارد.

به خاطر داشته باشيد كه شما مجبور نيستيد به چنين افرادي كمك كنيد اما سعي در درك علت هاي رفتار آن ها و برخورد مناسب و به دور از سرزنش، در حقيقت نوعي از كمك كردن به خودتان است.
حمايت و محبت توام با اقتدار را فراموش نكنيد.

پس از تفاوت هاي يك همسرعصبي با افراد عادي را شناخته و پذيرفتيد، مي توانيد وارد گام بعدي شويد.

افراد پرخاشگر، بي حوصله، مضطرب، خجالتي، افسرده و در يك كلمه “عصبي”، ديدگاه واقع بينانه اي در مورد اطرافيان ندارند.

آن ها خود را مستحق طرد شدن و تنها ماندن مي دانند و كوچك ترين رفتارهاي اطرافيان را مويد اين باور فرض مي كنند.

نكته ي بسيار مهم آن است كه بتوانيد به چنين فردي بفهمانيد كه او را بي قيد و شرط و به عنوان يك انسان پذيرفته ايد.
اين نكته نه از طريق گفتار، بلكه از طريق اعمال و رفتارهاي شما اتفاق مي افتد.

ممكن است همسر عصبي شما، در پاسخ به رفتارهاي محبت آميزتان، رفتاري توام با ناسپاسي نشان دهد و منتظر باشد تا واكنش شما را ببيند.

آنچه مهم است آن است كه قلبا بتوانيد او را به عنوان فردي ارزشمند بپذيريد و اين باور را در رفتارهاي تان نيز جاري كنيد.

اما اين مساله به معناي آن نيست كه آدم عصبي زندگي تان را لوس بار آوريد و به رفتارهاي نامناسب او مجوز دهيد.

سه نوع نظم كدام موارد هستند؟

۹۴ بازديد

سه نوع نظم كدام موارد هستند؟

بر اساس ششمين ويرايش از كتاب ايجاد نظم كلاسي[1]، سه نوع نظم وجود دارند كه عبارتند از: (1) پيشگيرانه، (2) حمايتي و (3) اصلاحي.
كدام روش سرپرستي موثرترين روش در تربيت كودك مي باشد؟

يافته هاي موجود نشان مي دهند كه والدين مقتدر، موثرترين روش سرپرستي را در روش هاي مختلف آكادميكي، عواطف اجتماعي و رفتاري دارند.

والدين قدرت طلب، همانند والدين مقتدر، انتظارات زيادي از فرزندانشان دارند، ولي همچنين انتظار بيشتري را هم از رفتار خودشان دارند.
3 سبك اصلي سرپرستي و تربيت كودك چه مواردي مي باشند؟

مشاوران خانواده سبك هاي سرپرستي را به سه گروه تقسيم بندي كرده اند:

قدرت طلب (يك رهيافتي كه از نظر يك فرد بهترين رهيافت ممكن مي باشد و ساير افراد بايد از همان رهيافت پيروي كنند)؛

آسان گير (به دليل اينكه والدين نمي خواهند فرزندان خودشان را ناراحت كنند، يك سري راهنماهاي رفتاري را ارائه مي دهند)؛

و مقتدر (كه لحن مراقبتي را به صورت ساختارمند و پايداري بيان مي كند).
چه چيزي باعث مي شود كه يك فرد به يك پدر يا مادر تبديل شود؟

بر اساس فرهنگ لغت نامه Meriam _ Webster، يك پدر يا مادر عبارت از شخصي مي باشد كه يك فردي ديگر را پرورش مي دهد و از وي مراقبت مي كند.

با اين وجود، پدر يا مادر بودن ضرورتا باعث نمي شود كه شما ژنتيك هاي خودتان را به صورت بيولوژيكي، به يك كودك منتقل كنيد.

يك پدر يا مادر مي تواند حالت هاي مختلفي داشته باشد، همانند ناپدري يا نامدري، پدر بزرگ يا مادر بزرگ، وليّ قانوني يا يك حالت تركيبي.
مسوليت هاي يك پدر يا مادر در تربيت كودك چه مواردي مي باشد؟

پدر ها و مادرها بايد يك سري حمايت هاي مادي و معنوي را براي فرزندانشان ايجاد كنند.

آنها بايد كودكان خودشان را به صورت مسوليت پذيرانه دوست داشته باشند و منجر به رشد سالم آنها شوند. …

والدين تا اندازه اي كه توانايي لازم را داشته باشند،  براي تهيه غذا، پوشاك، پناهگاه و مراقبت باليني مسوليت خواهند داشت.
مسوليت والدين در يك خانواده در تربيت كودك چه مواردي مي باشد؟

مسوليت هاي والدين شامل حوزه هاي بيولوژيكي، روان شناختي، اجتماعي و مالي مي باشد.

نقش والدين بيشترين اهميت را در رشد شخصيتي كودكان دارد.

نقش هاي مرسوم و مبنايي والدين عبارتند از: تربيت و آموزش كودكان، منظم كردن آنها، مديريت خانه و حمايت مالي از خانواده.
مسوليت والدين در تربيت كودك در چه سني خاتمه مي يابد؟

مسوليت والدين چه زماني خاتمه مي يابد؟

زماني كه فرزندتان به سن 18 سالگي برسد و يا اينكه قبل از اين سن ازدواج كند و يا وارد يك رابطه ثبت شده شود، مسوليت شما به صورت خودكار خاتمه خواهد يافت.

همچنين دادگاه مي تواند مسوليت پدر يا مادر بودن را از شما بگيرد؛ براي مثال در صورتي كه شما برخورد نامناسبي با فرزندتان داشته باشيد.
چرا نقش والدين در تربيت كودك يك نقش مهمي مي باشد؟

والدين نقش مهمي را در رشد ما دارند. پدر و مادر نقش مهمي را در رشد رواني، فيزيكي، اجتماعي، مالي و شغلي ما دارند.

والدين گران بهاترين هديه خدا به ما هستند.

آنها در تمامي مراحل زندگي به ما كمك مي كنند و نحوه مقابله با چالش هاي سخت مربوط به آينده را به ما آموزش مي دهند.
يك مادر واقعي چه كسي است؟

مادر: يك زني كه بدون هيچ شرطي شما را از زمان به دنيا آمدنتان دوست دارد، شخصي كه كودكان را به خودش ترجيح مي دهد و يك فردي مي باشد كه شما بيش از هر فرد ديگري مي توانيد روي وي حساب كنيد –

– لغت نامه شهري. مادر: يك فردي كه در مورد مراقبت از فرزندان مسوليت دارد – – YourDictionary.

من به چه نحوي مي توانم يك پدر يا مادر خوبي براي فرزندم باشم؟

مراحل:

    مسوليت هاي خودتان را بپذيريد. مي توان گفت كه فرزند خوب به حرف هاي والدينش گوش مي دهد (و حرف هاي ساير افرادي كه قدرت دارند) و موارد درخواست شده را انجام مي دهد. …
    عواطف خودتان را مديريت كنيد. …
    صادق و قابل اعتماد باشيد. …
    انتظار معيوب بودن را داشته باشيد و از اشتباهات خودتان نكاتي را ياد بگيريد. …
    نسبت به زمان مناسب براي درخواست كمك مطلع باشيد.

چه كساني والدين واقعي شما هستند؟

نقش والديني، به نقش رشد دادن، حمايت كردن و همچنين سرپرستي يك كودك اشاره دارد .

هر شخصي كه تنها فرد تامين كننده نيازهاي تغذيه اي و مراقبتي فرد باشد، مي تواند والدين آنها، برادر يا خواهر و يا عمو، خاله، عمه و يا دايي فرد، پدر بزرگ يا مادر بزرگ، دوستان خانواده، والدين اختيار شده يا والدين به دنيا آورنده فرد باشند.
روش سرپرستي دوست داشتن بيش از حد چيست؟

دوست داشتن بيش از حد يك رهيافت سرپرستي مي باشد كه مي تواند منجر به ايجاد اين درك در كودكان شود كه هر چند والدين كودكانشان را دوست دارند، ولي اين روش سرپرستي منجر به ايجاد توانايي هاي مناسبي در كودكان نمي شود.
سرپرستي سخت گيرانه در تريت كودك پيست؟

سرپرستي قدرت طلبانه يك نوع سبك سرپرستي مي باشد كه ويژگي آن درخواست زياد و مسوليت پذيري كم مي باشد.

والدين داراي سبك قدرت طلبانه انتظارات زيادي را از كودكانشان دارند، ولي فيدبك و مهرورزي بسيار محدودي را بروز مي دهند.

معمولا اشتباهات صورت گرفته به صورت خشن جواب داده مي شوند.
5 سبك سرپرستي چه مواردي مي باشند؟

در ادامه پنج مورد از رايج ترين سبك هاي سرپرستي بيان شده است كه مادران و پدران امروزي در خانواده هايشان به كار مي گيرند.

    سرپرستي غريزي
    سرپرستي دلبستگي
    سرپرستي هليكوپتري
    سرپرستي مقدرانه
    سرپرستي آسان گير

آيا روش سرپرستي دوست داشتن بيش از حد در واقعيت كاربرد دارد؟

مطالعات صورت گرفته نشانگر آن است كه “والدين رازدار و ماهر يك رهيافت «دوست داشتن بيش از حد» را با سبك سرپرستي خودشان ادغام مي كنند.

يك توازني مابين نظم و حالت ملايمت ايجاد مي كنند و به نظر مي رسد كه اين روش يك روش مفيدي در ايجاد  اين نوع ويژگي شخصيتي اصلي مي باشد.” … مولفه هاي مربوط به روش سرپرستي دوست داشتن بيش از حد، “سرپرستي قلدري” ناميده مي شود.
روش سرپرستي مسامحه كارانه در تربيت كودك چيست؟

سرپرستي غير درگيرانه كه در برخي مواقع به عنوان روش سرپرستي مسامحه كارانه مورد اشاره قرار مي گيرد، يك سبكي است كه ويژگي بارز آن نبود مسوليت پذيري در برابر نيازهاي كودك مي باشد.

والدين غير درگير تقاضاي خيلي محدودي از كودكان خودشان دارند (در برخي مواقع هيچ تقاضايي از آنها ندارند) و در اغلب مواقع بي تفاوت، بدون توجه و در برخي مواقع كاملا مسامحه كار يا سر به هوا هستند.
چرا روش سرپرستي مقتدرانه در تربيت كودك بهترين روش مي باشد؟

نشان داده شده است كه رهيافت مقتدرانه براي سرپرستي، بهترين پيامدها را براي كودكان دارد كه اين پيامدها شامل سلامت عاطفي بهتر، مهارت هاي اجتماعي بهتر، انعطاف پذيري بيشتري و دلبستگي ايمن تر با والدينشان مي باشد.
يك نظم خوب چيست؟

به بيان ديگر، نظم به كودك آموزش مي دهد تا از قواعد موجود تبعيت كند.

نظم هاي موثر از ابزارهاي مختلفي استفاده مي كنند؛ ابزارهايي از قبيل تقويت، مدل بندي و يك خانواده دوست دار و حمايت كننده.

همچنين در برخي مواقع، مجازات مي تواند به عنوان يك ابزار مناسبي مورد استفاده قرار بگيرد – ولي به اين معنا نمي باشد كه نظم خوب بيشتر شامل مجازات مي باشد.
شما به چه نحوي نظم را به دست مي آوريد؟
5 روش اثبات شده براي به دست آوردن خود نظمي (خويشتن داري) عبارتند از:

    حذف كردن موارد وسوسه آميز. خود كنترلي در هنگام تبعيت كردن از يك نقل قول قديمي «هر آنكه از ديده رود، لاجرم از دل رود»، راحت تر صورت خواهد گرفت. …
    تغذيه منظم و سالمي داشته باشيد. …
    منتظر به دست آورن “احساس مناسب” نباشيد. …
    وقفه ها، برخوردها، و پاداش هايي را براي خودتان برنامه ريزي كنيد. …
    خودتان را فراموش كنيد و به سمت جلو حركت كنيد.

چند مثال از نظم بزنيد؟

يك مثال از نظم مربوط به مانع شدن از ورود دانش آموزي به سالن مي باشد كه در طول سخنراني، با افراد ديگري صحبت مي كند.
مهمترين نكاتي كه يك پدر و مادر بايد به فرزندشان آموزش بدهند، چه مواردي مي باشند؟
10 مورد مهمي كه والدين بايد به فرزندانشان آموزش بدهند، عبارتند از:

    ارزش قائل شدن به خود.
    ارزش قائل شدن به ساير افراد.
    استقلال.
    تفكر كنجكاوانه و انتقادي.
    رشد و خود اظهاري عاطفي.
    خويشتن داري.
    تحركات اجتماعي.
    روان شناسي.
    اقتصاد.
    خوشبيني.

شما به چه نحوي مي توانيد يك كودك منظمي را تربيت كنيد؟

    خودتان را خوشحال كنيد.
    به آنها آموزش بدهيد كه روابطي را ايجاد كنند.
    انتظار تلاش داشته باشيد، نه انتظار كامل بودن.
    خوش بيني را آموزش دهيد.
    هوش عاطفي را آموزش دهيد.
    خوشحال بودن را به يك عادت تبديل كنيد.
    خويشتن داري را آموزش دهيد.
    زمان بيشتري را صرف بازي كردن بكنيد.

چرا انجام دادن وظايف والديني به صورت مسوليت پذيرانه اهميت دارد؟

افراد جوان فقط از طريق به دست آوردن اطلاعات مناسب و گرفتن تصميمات عقلايي در  مورد خودشان مي توانند به والدين مسوليت پذير تبديل شوند.

آزادي مربوط به برنامه ريزي كردن و كنترل كردن اندازه خانواده ها، يك بخش مهمي از انجام وظايف والديني به صورت مسوليت پذيرانه مي باشد، چرا كه كيفيت زندگي خانواده تحت تاثير اعضاي خانواده قرار مي گيرد.

روان شناسي اهمال كاري ( به تعويق انداختن كارها )

۵۲ بازديد

روان شناسي اهمال كاري ( به تعويق انداختن كارها )
شنبه رويايي كه البته تعطيل است!

روان نشاسي اهمال كاري يا به تعبيري خودماني تر، امروز و فردا كردن كارها، موضوعي آشنا براي همه ما است.

مساله اي كه مربوط به قشر خاصي نيست، حتي يك فرد تحصيل كرده يا نويسنده كتاب اهمال كاري نيز مي تواند با آن درگير باشد!

خيلي دور از ذهن نيست تصور دانشجويي كه خواندن درس هايش را به تعويق مي اندازد و در نهايت شب امتحان در استرس و شب بيداري سپري مي كند

يا نويسنده اي كه سالهاست درگير نوشتن ايده و كتاب است و چه كتاب هايي كه نوشته نشدند و چه مداركي كه گرفته نشدند.

اين موضوع صرفا گريبان گير قشر تحصيل كرده نمي باشد، بلكه در هركاري مي تواند پيش بيايد.
روان شناسي اهمال كاري

خيلي از ما كه تصميم به يادگيري يك زبان جديد يا رفتن به يك كلاس ورزشي و يا هنري داريم، يا در خصوص موارد اقتصادي كه صحبت و برنامه ريزي مي كنيم ، در ابتدا و آغاز كار بسيار مشتاقانه پيش مي رويم اما چرا  به وقت عمل براي موارد خواستني و جذاب، خودمان نيز منتظر آن شنبه رويايي هستيم؟!
شناسايي راه صحيح كسب درآمد و لذت بردن از كار

ويژگي هاي روانشناسي اهمال كاري ( به تعويق انداختن كارها )

روان نشاسي اهمال كاري از نظر روان شناسي يعني محول كردن يا به تعويق انداختن كاري كه تصميم به اجراي آن را داريم.

از خصوصيات اهمال كاري مي توان به موارد زير اشاره كرد:

    كاري كه به تعويق مي اندازيد، انجام دادنش حداقل در آينده برايتان سودمند است و از اين سودمندي آگاه هستيد.
    شما درمورد انجام دادن يا ندادن آن كار شك نداريد. در واقع به طور قطع مايل به انجام دادنش هستيد.
    شما بدون هيچ علت خاص و مهمي كارها را به تاخير مي اندازيد و اگر هم دليل مي آوريد بيشتر براي دفاع از خودتان و كم شدن از عذاب وجدانتان است.
    شما از نتايج منفي و زيان بار اين تعويق انداخت آگاه هستيد.
    شما معمولا خود را بخاطر اهمال كاري و عواقب منفي آن سرزنش مي كنيد و ناراحت هستيد.
    كارهايتان در دقيقه ۹۰ با اكراه انجام مي دهيد يا در كل از انجامش منصرف مي شويد و معمولا ناخودآگاه اين كار را تكرار مي كنيد
    شما بارها به خود قول داده ايد و تصميم گرفته ايد كه ديگر كارهايتان سردوقتش انجام دهيد و وظيفه شناس باشيد اما دوباره اين رفتار را تكرار كرده ايد.

راه درمان اضطراب و افسردگي

۸۸ بازديد

راه درمان اضطراب و افسردگي

اين مقاله به روش هاي درمان اضطراب و افسردگي مي پردازد. هنگامي كه هيچ وضعيت فيزيكي موجود در حال حاضر وجود ندارد  يا اثرات جانبي دارو كه موجب اضطراب شما مي شود قابل تشخيص نيست، پرداختن براي بررسي كردن گزينه هايي براي درمان سلامت روان ضروري است.
درمان سريع اضطراب و افسردگي

انواع درمان كه براي بسياري از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اثبات شده است، تركيب روان درماني و دارو است.

با اين حال، ترجيحات شما در يك برنامه درمان ضروري است، بنابراين بهترين روش ها و گزينه هاي مورد انتخاب خود را با تيم درمان، در ميان بگذاريد.

شرايطي مانند افسردگي، هنگامي كه يك فرد اضطراب دارد، شايع است. هنگامي كه با تيم درماني خود كار مي كنيد اطمينان حاصل كنيد كه شرايط ديگر ناديده گرفته نشوند.
روان درماني اضطراب و افسردگي

درمان شناختي رفتاري  (CBT) بيشترين تحقيقات انجام شده در روان درماني براي اختلالات اضطرابي مي باشد. به طور كلي، CBT بر روي واكنش هاي ما به رويدادها تمركز دارد و رويدادها را تغيير نمي دهد. CBT ارائه دهنده بسياري از استراتژي هاي سازنده براي كاهش باورها و رفتارهايي است كه منجر به علائم اضطراب مي شود.

پيدا كردن الگوهاي تفكر غيرمستقيم كه به اضطراب كمك مي كند، سنگ بناي CBT است.

CBT داراي بزرگترين پايگاه تحقيقاتي براي حمايت از اثربخشي آن است، اگر چه مي تواند تشخيص اينكه كه كدام درمانگرها در CBT آموزش ببينند دشوار است.

هيچ برنامه صدور گواهينامه ملي براي اين مهارت وجود ندارد. از درمانگر خود بپرسيد چگونه آنها به درمان اضطراب دست مي يابند و اين تمرينات را ياد مي گيرند.

هدف روان درماني كمك به يك فرد براي مقابله با اختلالات اضطرابي است. هدف اين است كه فردي بتواند خود را با آنچه كه از آن مي ترسد روبرو كند.
داروهاي درمان اضطراب و افسردگي

بعضي ها مي بينند كه دارو در مديريت اختلال اضطراب مفيد است. با متخصص روان درماني خود در مورد مزاياي بالقوه، خطرات و عوارض جانبي دارو ها صحبت كنيد.
داروهاي ضد اضطراب

بعضي از داروها تنها به منظور كاهش علائم احساسي و جسمي اضطراب كار مي كنند.