سه شنبه ۲۵ شهریور ۰۴

عشق قبل از ازدواج خوب است يا بد؟

۵۴ بازديد

دوست داشتن همسر آينده

” براي من عشق تو زندگي خيلي مهمه، اگه نتونم عاشق همسرم باشم زندگي واقعا براي كسالت بار و غم انگيزه!

راستش خيلي دوست دارم قبل و بعد ازدواج هر دو حالت عاشق همسرم آينده مي باشم.

هر دو تا حالت هم يه كم ريسك داره! ممكنه تو دوره دوستي عاشق كسي باشم اما بعد ازدواج كم كم عشق و دوست داشتن همسر آينده م كم رنگ شه؟

يا اينكه الان هيچ حسي بين من و اون نباشه و بعد ازدواج اين عشق بين مون تجربه شه؟!  كاش مي شد اين چيزارو پيش بيني كرد!”

تقريبا تمام افرادي كه مي خواهند ازدواج كنند، قبل از ازدواج درمورد تجربه عشق و دوست داشتن همسر آينده خود ملاك ها و تصوراتي دارند.

دوست داشتن همسر آينده، براي اكثر افراد يكي از دغدغه هاي فكري دوره قبل از ازدواج است. اين موضوع بخصوص براي افرادي كه در گذشته عشق يا شكست عشقي را تجربه نموده اند بيشتر به چشم مي آيد.

نگراني هايي از اين دست كه ” ممكنه نتونم دوستش داشته باشم، ممكنه هيچ وقت نتونم عشق قبليم رو فراموش كنم و همش با اون مقايسه ش كنم” در صحبت هاي اين افراد شنيده مي شود.
نمي تونم به همسرم علاقه مند شم

مسلما زندگي در كنار فردي كه هيچ احساسي به او نداريد براي تان سخت و طاقت فرسات. در اين حالت ممكن است احساسات ناخوشايندي را تجربه كنيد.

به عنوان مثال اگر همسرتان به شما عشق بورزد اما شما به او علاقه مند نباشيد ممكن است در مقابل او احساس عذاب وجدان، حس گناه، سرزنش خود و يا حتي ترحم را تجربه كنيد.

واكنش افراد در اين شرايط نيز متفاوت است: عده اي ممكن است تجربه عشق به همسرشان را دست نايافتني بدانند و با سرگرم كردن خود به كار يا فرزندان از رو به رو شدن با اين موضوع اجتناب كنند.

عده اي ديگر نيز ممكن است با افسردگي، غم و نا اميدي به اين موقيت واكنش نشان دهند. تلقين به خود و تلاش  براي دوست داشتن همسر نيز راه كار مقابله اي بعضي از افراد در چنين شرايطي است.

معمولا اكثر افراد در ابتداي ازدواج و سال هاي اوليه زندگي مشترك، هيجان و عشق بيشتري نسبت به يكديگر تجربه و ابراز مي كنند و با گذشت زمان از كم رنگ شدن علاقه ميان خود ابراز ناراحتي مي كنند.

اما آيا تجربه مجدد عشق به همسرمان امكان پذير است؟ چگونه مي توان هيجان و عشق اوليه را به زندگي برگرداند؟
عشق قبل از ازدواج خوب است يا بد؟ - دوست داشتن همسر آينده
تزريق هورمون عشق به زندگي مشترك

خوشبختانه تجربه عشق و دوست داشتن همسر موضوعي ناممكن يا غير قابل دست يابي نيست و با رعايت تكنيك هاي زير مي توان به آن دست يافت.

    چرا همسرم را دوست ندارم

اگر خواهان تجربه عشق هستيد و همسرتان را نيز فردي شايسته مي دانيد اما همچنان احساسي به او نداريد، قبل از هر چيز به بررسي چرايي اين موضوع بپردازيد.

درگيري ذهني تان با خاطرات يا تجربه عشق گذشته و يا ارتباط فعلي مجازي يا حضوري با يك دوست، همكار، يا همكلاسي كه براي تان جذاب است.

و همچنين مقايسه همسرتان با همسر خواهر بردارها و يا حتي افسردگي و مشكلات جنسي مي تواند يكي از دلايل فاصله عاطفي با همسرتان باشد.

براي بررسي عميق تر اين مشكلات و پيدا كردن راه حلي مناسب مي توانيد از يك روانشناس با تجربه كمك بجوييد.

    معمولا جذابيت زن و مرد

در ابتداي دوره ي دوستي يا زندگي مشترك منجر به آزاد شدن هورمون هايي در مغز مي شود كه به زندگي و احساسات مان هيجان مي دهد.

بنابراين مي توان با كمك هورمون عشق دوباره سرزندگي و هيجان را به رابطه برگردانيم. اما چگونه؟

تجربيات هيجان انگيز و مشترك شما و همسرتان مي توان باعث ترشح هورمون هاي خاصي شود كه در ابتداي رابطه تجربه مي كرديد.

پس با تدارك ديدن برنامه ها يا فعاليت هاي مشترك و هيجان انگيزي كه هر دو از انجام آن لذت مي بريد علاوه بر باهم بودن و صميميت به رابطه تان رنگ و بوي تازه اي بدهيد.

    دلتنگي و فاصله

داشتن فاصله فيزيكي محدود ( با هدف مسافرت يا كار) مي تواند از ميزان فاصله روان شناختي تان بكاهد و به دلتنگي و صميميت بيشتر منجر شود.

البته به اين موضوع نيز توجه كنيد كه فاصله گرفتن نبايد طولاني شده و يا به يك عادت تبديل شود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.