درك كردن اشخاص درونگرا
۱. متوجه بشويد كه درون گرايي شامل چه چيزهايي مي شود.
اشخاصي كه با شخصيت درونگرا معمولا ساكت و متفكر مي باشند به راحتي در محيط هايي با انرژي بالا خسته خواهند شد كه به طور معمول اطرافيان اين اشخاص را انديشمند تلقي ميكنند و اعتقاد دارند كه چنين اشخاصي از تنها بودن رضايت دارند.
۲. مشاهده كنيد كه شخص هنگامي كه داراي استرس مي باشد يا خسته است به چه صورت تجديد قوا خواهد كرد.
– اشخاص برون گرا به طور معمول با تعامل با اطرافيان و اجتماعي بودن و شركت كردن در گردهمايي هاي اجتماعي و همينطور رويدادها و غيره تجديد قوا خواهند كرد كه به عبارت ديگر فضاي اجتماعي به شخص برون گرا انرژي خواهد داد.
– اشخاص درونگرا به طور معمول با جدا شدن از شرايط هاي اجتماعي و اشخاص ديگر با نشستن در تنهايي يا شايد گفت و گو كردن فقط با شخصي كه به او اطمينان و اعتماد دارند انرژي خود را بازيابي خواهند كرد .
دليل اينكه چنين رفتاري اين مي باشد كه تحريك اضافي ناشي از سپري شدن زمان در كنار مردان و همينطور سروصدا كردن و رفت و آمدها به صورت دائم انرژي شخصيت درونگرا را تخليه خواهد كرد. بدون امكان براي گوشه گرفتن ، يك درونگرا خيلي زود و مضطرب و ناراحت و بيمار خواهند شد.
۳. اين آگاهي را داشته باشيد كه بعضي از محيط ها امكان دارد اشخاص درونگرا با خطر تحريك بيش از اندازه روبهرو كند.
درون گرايان به طور معمول نسبت به محرك بيروني مانند صدا و نور و همينطور فعاليت بسيار حساس مي باشند در صورتي كه شايد برونگرا كار كردن در حين گوش دادن به راديو را بسيار آسان و راحت تر مشاهده خواهند كرد كه درونگراها شايد راديو را موجب حواس پرتي و مانع سكوت خود بدانند كه مي توانند در آن به شكل موثر به كار كردن بپردازند.
هيچ وقت تصور نكنيد كه درون گرايان يا برونگرايي بر يكديگر داراي برتري مي باشد.
هيچ نوع شخصيتي بهتر يا بدتر از ديگري به حساب نمي آيد كه در زمان كنوني ظاهراً خصوصيات برون گرايانه را بيشتر ستايش خواهند كرد به دليل اينكه در حال حاضر اشخاص با زحمت از نردبان مشاركت بالا خواهند رفت .
در بيشتر مكانها و اعلام حضور فرد با صداي بلند و عرضه توانايي هاي فردي به جهان قسمت ضروري از موفقيت در شغل هاي رقابتي و زمينههاي فروش به حساب ميآيد .
اين مسئله شايد براي اشخاص و البته غير ممكن به نظر بيايد كه با اين وجود شخصيت هاي آرام هم به اندازه ي همتايان داراي پر سر و صدا و پر اهميت مي باشند فقط اغلب در مركز توجه قرار نخواهند گرفت.
توجه كنيد كه اشخاص هر دو جنبه درونگرايي و برونگرايي شخصيت خود دارا مي باشند كه با اين وجود چيزي كه به طور معمول رخ ميدهد .
اين مي باشد كه برخي از اشخاص بيشتر برو نگران مي باشند و بعضي ديگر درونگرايي فراواني دارند و عدهاي داراي انعطاف مركزي مي باشند يعني تقريباً هر دو خصوصيت از آنها برابر و يكسان مي باشد .
هر خصوصيات امكان دارد در برخي شرايط ها بروز داده شود كه هر شخصي از جنبه هاي بسياري ساخته شده است و درونگرايي و برونگرايي تنها دو قسمت از يك كل بزرگتر مي باشد .
با اين وجود آن چيزي كه رخ ميدهد اين مي باشد كه شما به يكي از آنها روي آورديد و آن هم بر طبق اينكه به چه صورت زمان و تعاملات اجتماعي و احتياج شما به بازيابي انرژي تان را تنظيم مي كنيد
روش برخورد با افراد درون گرا
برخي از اشخاص به شدت برونگرا و درونگرا مي باشند و امكان دارد زندگي براي اينگونه اشخاص نسبت به اشخاص ديگري كه در هر دو خصوصيات متعادل تر مي باشند بسيار سخت و دشوار تر بشود .
اين به اين معني نمي باشد كه اين اشخاص معمولي نمي باشند بلكه يعني احتمال فراوان موجود مي باشد كه در حوزههاي اجتماعي كه مردم در انتظارات معيني از برخورد و تعامل نوعي دارا مي باشند اين اشخاص با مشكل روبرو خواهند شد.
واژه ميانه براي افرادي به كار برده خواهد شد كه مقدار تقريبي برابري از درونگرايي و برونگرايي را از خود نشان خواهند داد كه با اين وجود شايد چنين شخصي يكي از دو خصلت را دارا باشد ولي در آشكار شدن خصلت غالبا متعادل مي باشد و البته در آشكار شدن هر دو خصلت احساس راحتي خواهند كرد.
بر طبق گرايش هاي درون گرايانه يا برون گرايانه اشخاص به فرضيه سازي كردن نپردازيد و اينكه براي شناختن هر فرد برچسب مطلق به او را نزنيم براي ما وسوسه بر انگيز مي باشد ولي شخصيت انسان بسيار پيچيده تر از آن مي باشد كه چنين رفتاري با آنها صورت بگيرد .
هم در رابطه با خودتان و هم اطرافيان از اين گرايش دوري كنيد و تصور نكنيد كه خصوصيات شخصيتي تمام چيز را به تعريف كردن ميپردازد و اينگونه نمي باشد و امكان هم ندارد كه با شكل گرفتن شخصيت شما به عنوان يك كل تا حد فراواني به توانايي هاي اجتماعي كه مي توانيد آموزش ببينيد داراي بستگي مي باشد.
اينكه فردي را درونگرا بدانند به اين معني نمي باشد كه نمي تواند مسئول و قدرتمند يا در مركز توجه قرار بگيرد بلكه درون گرايان معروف و بي شماري مي باشند كه رهبران بزرگ و اشخاص الهام بخش و بنيانگذار تغيير شناخته شده اند.
شخص برونگرا گاهي اوقات براي آشكار كردن واكنش درست تفكر عميق به مسئله ها و دست پيدا كردن به تنهايي و صلح و آرامش زمان صرف آن خواهد كرد .
براي شخصيتهاي برونگرا اينكه هنگامي كه زمان هاي طولاني را در چنين حالتي به سپري كردن ميپردازند مسئله اي مهم الزامي نمي باشد با اين وجود همانطور كه درونگراها نبايد برچسب همه يا هيچ را به آنها نسبت داد ، برونگرا هم از اين قاعده مستثني نميباشد.
هيچ وقت به درون گرايان برچسب جامعه گريز را نزنيد كه اين كار هم ناعادلانه به حساب ميآيد و هم بي ادبانه كه اشخاص درون گرا در شرايط هاي اجتماعي شركت خواهند كرد و احتمال دارد كه به اندازه هر شخص ديگري رفتاري دوستانه داشته باشد يا خوش مشرب و خوش صحبت باشند .
در حقيقت همه خصوصيات يا توانايي هاي شخصيتي را مي توان ياد گرفت يا به تقليد كردن پرداختند ولي اين هيچ ربطي به اين دارا نمي باشد كه شخصيت درونگرا يا برونگرا باشد. هر انساني از رفتار با ديگران لذت خواهد برد .
صرفا مقدار برخورد مطرح مي باشد كه با چه فردي براي چه مدتي باشد و اشخاص درونگرا مخصوصاً آن دسته از درون گراياني كه به شناخت درست از خود رسيدهاند بيشتر تعاملات خود را به گونه اي كنترل مي كنند كه خستگي يا احساسات شديد احتمالي را به حداقل برسانند.
هم درون گرايان و هم برون گرايان به صورت برابر قادر به آموزش و به كار گرفتن توانايي هاي اجتماعي مي باشند دقيقا همان طور كه خلاف آن هم صادق ميباشد و هر دو گروه ميتوانند از لحاظ اجتماعي بيكفايت باشند