خب معلوم است باور نميكنيد اگر بهتان بگويند بزرگترين پيشگوي جهان كه زلزله بم را پيشبيني كرده بوده، گفته فردا قرار است برف بيايد، آن هم وسط تابستان، باور ميكنيد؟! اگر بگويند فلاني كه راند پيشگوهاي جهان است و كشتهشدن پرنسس دايانا را درست پيشبيني كرده بوده، گفته فردا صبح يك ايميل به دستتان ميرسد كه در آن پيشنهاد ۱۰۰ ميليون يورويي باشگاه فرهنگي ورزشي يوونتوس ايتالياست كه در آن از شما دعوت كردهاند تشريف ببري ايتاليا و برايشان چند تا روپايي بزني چطور، باور ميكنيد؟
پس شما كه هيچ مدل پيشبيني را باور نميكنيد، چطوري قبول ميكنيد يك هشت پا نتايج بازيهاي جام جهاني را پيشبيني ميكند، آن هم صد درصد درست. نترسيد نميخواهيم دعوايتان كنيم. اگر اين مطلب را تا انتها بخوانيد، خودتان خواهيد فهميد كه چه پيشبينيها و پيشگوهاي عجيبي كه در دنيا وجود ندارد.
۱
شايد روزگاري سهراب سپهري در يكي از شعرهايش بابت اينكه چرا در قفسهاي ما به جاي قناري و فنچ و مرغ عشق كركس نيست گله ميكرد، اما خدايياش اين وحشتناكترين پرنده جهان آنقدر جذبه دارد كه اگر روزي ما از فاصله دور هم ببينيمش خواهيم گرخيد! حالا همه اينها را داشته باشيد تا به كيپ تاون در آفريقاي جنوبي سفر كنيم.
فرقهاي به نام موتي در آنجا هست كه قدرت پيشبيني زيادي دارند. اما اينكه ادعا ميكنند ميتوانند پيشبيني كنند، در اينجا چندان مهم نيست، اينكه قدرت پيشبينيشان را از كجا ميآوردهاند وحشتناك است. اين دوستان ما اعتقاد دارند با دود كردن مغز كركسهاي اين منطقه ميتوانند چيزهاي زيادي را به درستي پيشبيني كنند.
حالا اين را ديگر خودتان مجسم كنيد كه چطوري كركسها را شكار و مغزشان را پياده ميكنند و چه بويي از جزغالهشدن مغز آنها متصاعد ميشود. اين مغز دود كني موتيها و پيشبينيهايي كه كسي چيزي ازشان نديده بود، همچنان ادامه داشت تا چند هفته پيش از شروع جام جهاني فوتبال كه موتيها اعلام ميكنند ميخواهند بازيهاي جام جهاني را پيشبيني كنند. همين اعلام آنها باعث شد گند كارشان در بيايد و سازمان جهاني محيط زيست دادش در بيايد كه بابا يكي جلوي اينها را بگيرد، وگرنه براي پيشبينيكردن كل بازيهاي جام جهاني پدر اين كركسهاي بدبخت كيپ تاون را در خواهند آورد.
وقتي نماينده ويژه اين سازمان براي پيگيري به آفريقاي جنوبي ميرود، متوجه ميشود طبق آمارهاي سازمان محيط زيست آفريقاي جنوبي به همت الطاف موتيها تا ۱۲ سال آينده نسل كركسها در كيپ تاون به كلي منقرض خواهد شد. خلاصه سرتان درد نيايد.
بگير و بند و اينها تا بالاخره جلوي اين پيشبيني كنندهها گرفته شد و آخرش هم كسي متوجه نشد كه حالا واقعا مغز كركس قدرت پيشبيني به آدم ميدهد يا نه، چون تا قبل از اين تنها مغز گوسفند در طباخيهاي ما مورد استفاده قرار ميگرفت. هر چند مغز خر هم در اقصي نقاط جهان شهرت خاص خود را دارد.
۲
در زمان سقراط زنهايي زندگي ميكردند كه يكي از مهمترين پيشگوييهاي آن دوره را انجام ميدادند. داستان از اين قرار بوده كه زنان حامله آن روزهاي يونان خيلي دلشان ميخواسته كه فرزندشان پسر نباشد تا مبادا وقتي بزرگ ميشود به سپاه يونان بپيوندد و در جنگها جان خود را از دست بدهد. سونوگرافي كه در آن روزها نبوده، از طرفي كاري هم از سقراط و افلاطون و ارسطو و اقليدس و فيثاغورث هم كه بر نميآمده، اما زناني بودند كه با ديدن مدل شكم برآمده زنان باردار پيشگويي ميكردند كه بچهشان پسر است يا دختر. ميگويند بعضي از اين زنان پيشگو كه جنسيت نوزادان را پيش از تولد پيشبيني ميكردند، پا را فراتر گذاشته و بدجور جوگير ميشدهاند و كار هواشناسي را هم انجام ميدادهاند. مثلا اگر كسي به آنها ميگفت فردا هواي آتن چطور است؟ احتمالا ميگفتند: با ورود سامانه بارانزا از غرب امپراتوري روم از فردا شاهد بارشهاي پراكندهاي در آتن خواهيم بود.
اما برگرديم به همان پيشبيني پسر يا دختر بودن اين زنان كه به آنها لقب مادر پيشگوي مهربان داده بودند. آنها اعتقاد داشتند اگر شكم زن باردار به سمت پايين متمايل باشد و يا شبيه توپ باشد، نوزاد پسر است و اگر رو به بالا باشد، نوزاد دختر خواهد بود.
نكته جالب اينجاست كه يونانيهاي باستان پسرانشان را همچون شير، قوي و چالاك ميدانستهاند و دخترانشان را همانند خرگوش ظريف. كسي چه ميداند شايد از همان زمانها بوده كه باب شده بگويند: پسرا شيرن مثه شمشيرن… (بگذريم نميخواهيم دعواهاي باشگاه اين و اون را دوباره راه بيندازيم) اين مدل پيشبيني جنسيت هنوز هم به صورت خيلي كم در بعضي از روستاهاي يونان استفاده ميشود. محققان دانشگاه جان هاپكينز در سال ۱۹۹۹ روي اين مدل پيشبيني تحقيقاتي انجام دادند و نتيجه آن شد كه اين روش هميشه درست از آب در نميآيد.
۳
اگر شما ميتوانستيد پيشبيني كنيد كه تا لحظاتي ديگر آقاي همسايه كه از قضا خيلي هم سبيل كلفت است، قرار است يك چك آبدار به صورت فرزند دلبندش بزند، حاضر بوديد از خانه بيرون بياييد و در همسايهتان را بزنيد و وقتي از پشت آيفون گفت بله، بگوييد: آقا اين بچه طفل معصوم را اينقدر نزن آخه پدر صلواتي؟
گرگوري پرلمن نابغه بزرگ روسي بارها از اين مدل كارها در محله انجام داده. داستان اين آقاي پرلمن از زماني آغاز شد كه اين نابغه رياضي كه استادي و مهارت شگفتانگيزي در آمار و احتمال دارد، پي برد كه ميتواند بعضي از اتفاقاتي را كه در اطراف محل زندگياش رخ ميدهد، پيش از وقوع پيشبيني كند. اين نابغه روسي كه چند سال پيش حتي جايزه يك ميليون دلاري حل سختترين معماي رياضي جهان را از دانشگاه ماساچوست نپذيرفت، در خانه كوچك و متروك خود به تنهايي در سن پترزبورگ زندگي ميكند.عجيبترين پيشگويي ها
خانهاي كه ظاهرا در آن نور بسيار كم و پر از سوسك است. گرگوري اولين بار وقتي نوجوان بود، حس ميكند كه قرار است تا چند دقيقه ديگر غذاي همسايهشان كه روي گاز است بسوزد. چند دقيقه بعد اين اتفاق ميافتد و بوي سوختگي محل را پر ميكند. احتمالا ميگوييد بعد از اين با خود گفته: اي ول، چه شود… اما او ميگويد از اينكه همين جوري بيدليل توانسته اين اتفاق را پيشبيني كند، چندان شگفتزده نشده و مستقيم به تختخواب رفته و خوابيده. سالهاست او در كنار رياضيات كه عشق اول و آخرش است، ميتواند پيشبيني كند كه اگر كسي در اطراف محل زندگياش آب بخورد، آب از گلويش پايين ميرود يا كوفتش ميشود. خودتان فكر كنيد گرگوري همسايهتان باشد.عجيبترين پيشبينيها
آن وقت ديگر هر كاري را نميتوانيد انجام دهيد، چون فرداي آن روز وقتي چشمتان به او بيفتد، يا بايد با كلي خجالت سرتان را پايين بيندازيد يا وانمود كنيد اصلا دماغ نداريد. گرگوري پرلمن به عنوان يكي از ۱۰۰ شگفتي قرن بيستويكم انتخاب شده است.
۴
مردم كشور نروژ به دو دسته تقسيم ميشوند. يكي آنها كه از تام پينك ميترسند و دومي آنها كه از تام پينك نميترسند. هيچ دسته سومي هم وجود ندارد. اين آقاي تام پينك هم نه شاخ و دم دارد و ترسناك است. ايشان بعد از اينكه دكتراي زمينشناسي خودش را از دانشگاه معتبر ام.آي.تي در آمريكا گرفت، مستقيم به كشورش بازگشت. اما چه برگشتني.
همه كارشناسان زلزله در تمام دنيا ساليان سال است كه با قاطعيت اعتقاد دارند پيشبيني زلزله امكان پذير نيست. مگر چند ثانيه قبل از آن كه آن هم بيشتر تخصص حيوانات است. اما تام پينك تا كنون زلزلههاي زيادي را پيشبيني كرده. هرچند بعضي از آنها رخ نداده، اما همان چند زلزله كه رخ داده باعث شده نيم نگاهي را به خودش جلب كند.
به عنوان آخرين نمونه او يك ماه قبل از زلزله هائيتي آن را پيشبيني كرده بود. تام پينك اعتقاد دارد او از بچگي به مسائل مربوط به زمينشناسي علاقه داشته و ۱۴ سال است كه ميتواند پيشبيني كند در كجاي دنيا زلزله ميآيد. او در ابتداي هر سال ميلادي، مكانهايي را كه قرار است در آنجا زلزله بيايد، اعلام ميكند. حالا كه كمي از فيوضات آقاي پينك به سمع و نظرتان رسيد، بر ميگرديم به سراغ ماجراي مردم و اين دكتر زمينشناس جنجالي. او تقريبا هر سه ماه يك بار اعلام ميكند در يكي از شهرهاي نروژ قرار است زلزله بيايد.
آن دسته اول كه گفته شد بعد از شنيدن اين خبر زندگي را از ترس زلزله و پيشبيني دكتر پينك به امان خدا ول ميكنند، اما دسته دوم فقط ميخندند و ميگويند: خدا شفاش بده. نروژ كشور زلزلهخيزي است، اما زلزلهها در آن تا كنون چندان شديد نبوده و آمار تلفاتش خيلي بالا نيست. دكتر پينك ميگويد تنها كسي كه در جهان ميتواند زلزله را پيشبيني كند، فقط اوست. او در مصاحبهاي گفته: ميدانم كه چشم مردم دنيا به سوي من است و از من توقع دارند كه اگر قرار است زلزلهاي رخ دهد زودتر آن را پيشبيني كنم و به آنها اطلاع دهم. مردم دنيا خيالشان از اين بابت راحت باشد.
او در جواب اين سؤال كه چرا نيمي از پيشبينيهاي شما درست نيست، گفته است: مهم اين است كه نيم ديگر پيشبينيهايم درست است و من هم آنها را به مردم دنيا هديه ميكنم. احتمالا آقاي دكتر در آن لحظه در جو اينكه من متعلق به شما هستم، تشريف داشتهاند.
۵
اصليترين عنصري كه در كنار تمام سطلهاي آشغال و كيسههاي زباله ميبينيم، گربهها هستند. همان گربههايي كه هرچند كه در دنيا كلي طرفدار دارند، اما در اينجا وضعيتشان از كارتنخوابها هم بدتر است و جزو آوارهترين حيواناتي هستند كه شهرنشيني هم كمكي بهشان نكرده. گربههاي آسمون جل خودمان را به حال خود وا ميگذاريم و به سراغ گربههاي ينگه دنيا ميرويم. اسكار يكي از اين گربههاي غربي و بورژوا است كه در سال ۲۰۰۷ از سوي نشريه معتبر پزشكي نيوانگلند به عنوان پيشگو معرفي شده است. اين پيشي ملوس كه در يك مركز سالمندان زندگي ميكند، در راهرويي كه اتاقهاي خواب در آن قرار دارد، زندگي ميكند. اما توانايي عجيب اين گربه باعث شده آنقدر معروف شود كه حتي براد پيت و همسر فداكارش هم براي عكس گرفتن با او اعلام تمايل كنند. اسكار هنگامي كه حس ميكند يكي از سالمندان قرار است بميرد، به داخل اتاقش رفته و از تخت او بالا ميرود و با كش و قوس دادن بدنش و ماليدن پنجههاي بسته روي بيمار، ميفهماند كه آن فرد در حال مردن است.